یک سالگی کرونا در ایران؛ تلنگری برای تغییر/ انسانهای جدید تربیت کنیم
وقتی یک اتفاق نامتعارف در طول زندگیمان رخ میدهد، معمولا انتخابهای متعدد نداریم. یا باید اجازه دهیم آن اتفاق ما را به کنترل خود درآوَرَد و نومیدی را بر ما مستولی و نابودمان کند و یا فرصتی فراهم میآید تا قدرتمند شویم.
در آغاز دومین سال درگیر بودن با ویروس کووید 19 و بیماری کرونا در ایران دیگر کسی تردید ندارد که مشکلات زیادی برای ایران و جامعه جهانی به وجود آورده است. اقتصاد جهان در طول یک سال گذشته کوچکتر شده و در ایران هم با توجه به رکود اقتصادی قبلی و فعلی و تحریمهای بینالمللی مشکلات کمرشکنی برای مردم و واحدهای تولیدی و کسب و کار در تمام حوزه ها خصوصاً خدمات مسافرتی و گردشگری و برخی تولیدات صنعتی و کشاورزی ایجاد شده است.
از سوی دیگر گسترش بیماری، ضربات سنگینی به سلامت محیط زیست و منابع آبی وارد کرده است. استفادۀ گسترده از مواد شویندۀ شیمیایی، پاک کنندهها، وجود زبالههای بیمارستانی عفونی و زبالههای خانگی حاوی ماسکهای مصرف شده و مواد آلایندۀ دیگر تنها بخشی از این زیان انباشته برای سلامت و حتی حیات نسل آینده به شمار میروند.
چه کسی تصور میکرد که در سال 1399 خورشیدی یا 2020 میلادی یک بیماری همهگیر، همۀ معادلات موجود را بر هم زند و اقتصاد جهانی را تقریبا به حداقل رشد کاهش دهد؟ احیای اقتصاد آسیبدیده اما نیازمند آموختن و به کارگیری درسهایی تازه است؛ متفاوت با آنچه تاکنون آموختهایم و در کنار آن به ذهنی باز در مقابل تغییرات آینده و کسب مهارت های لازم نیاز داریم.
از این رو بر این باوریم که در اقتصاد پس از کرونا شاهد مطالبات و دستاوردهای جدید و بیشتری در حوزه خدمات و به ویژه صنعت حمل و نقل خواهد بود. مشاغل بیشتری در زمینه خدمات فنی و مهندسی، کامپیوتر، برنامه نویسی، تولید محتوا، استارتآپها و در کنار این مورد پیشرفت هوش مصنوعی در دوران بعد از کرونا – هر چند قبل از آن هم بود- شکل زندگی انسان ها را از بسیاری جهات دگرگون خواهد کرد و البته بهبود خواهد بخشید. از افزایش کارایی در زندگی و کار شخصی انسانها و بازارهای مالی (با توجه به بلاک چین و ارزهای دیجیتال و بده بستانهایی از این نوع، نیاز به حضور فیزیکی بانک ها به شکل فعلی از بین خواهد رفت) تا اتومبیل های خودران، ربات های جراح و ماشین های تشخیص بیماری.
اگر در طی پروسه، برنامه ریزی اصولی انجام گیرد، با به کارگیری ماشینهای هوشمند و استارتآپها حتی جامعهای با میزان اشتغال پایین میتواند هم از نظر مالی مسیر رشد را طی کند و افراد آن میتوانند با ارتقای کیفیت دانش و کسب مهارتهای جدید زندگی بهتری را تجربه کنند.
ممکن است پرسش اصلی جوانان و دانشجویان این باشد که با وجود ماشینهای هوشمند و سیطرۀ هوش مصنوعی بر زندگی و کار افراد، چه رخ خواهد داد؟ بهتر است به جای آن بپرسیم «چه باید رخ بدهد؟». چرا که ما انسانها به دلیل ابداع فناوری های جدید و هوش مصنوعی بر نتیجه نهایی اثر می گذاریم.
کرونا شاید تلنگری باشد تا انسان روش زندگی و کار خود را تغییر دهد. تغییرات اقلیمی، خشکسالیها، نابودی منابع آب و جنگل ها را جدی بگیرد و به گرم شدن کره زمین به عنوان جدیترین خطر برای نابودی نسل بشر توجه کند و این در صورتی است که با تغییر سبک زندگی ، جریان امور را به سمت آینده دلخواه هدایت کنیم و بدانیم اگر بی توجه به خطراتی که ذکر شد، به روش نابودگرایانه کنونی ادامه دهیم و ندانیم که چه باید انجام دهیم، بعید است بتوانیم از نابودی سیاره زنده جلوگیری کنیم.
بر این اساس سخنی گزاف نخواهد بود اگر بگوییم زمان آن فرا رسیده است که با تغییر سبک و سیاق آموزش های موجود، انسان هایی جدید تربیت کنیم.
هوش مصنوعی در این بخش میتواند همه دانش آموزان را تا یک سطح پایه ای آموزش دهد، این آموزش در همه جهات و با احترام به تنوع انسانها خواهد بود، از هوش مصنوعی نهراسیم. چرا که آن ها فرزندان ذهن ما انسانها هستند و نسل جدید به شمار میآیند.
دنیای پس از کرونا، دنیای جدیدی است و فرصت های آینده بسیار گسترده. کافی است کمی به اطرافمان نگاه کنیم، دنیایی کار در زمینه ساخت نیروگاههای انرژی های تجدیدپذیر، هوش مصنوعی، نانوربات ها، صنعت پژوهش ها، اکتشافات کیهانی و عرصه های تازل دیگر.
بپذیریم اگر در این جهت «تغییر» کنیم، همزمان با رشد انسانها، هوششان هم افزایش چشمگیری خواهد یافت.
و کلام آخر: هر وقت انسانها مطالب و دانش بیشتری قرا میگیرند، عاقلتر میشوند و اغلب هدف هایشان تغییر میکند.
سعید منصورافشار