مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

گاهی به جایی می رسیم که تهمت و غیبت را واجب می دانیم

17 تیر 1398 توسط مدیر النفیسه



خبرگزاری حوزه،یکی از سخنرانی های آیت الله مظاهری از مراجع تقلید را در باره غیبت و تهمت منتشر کرده است.
بخشی از این سخنان را می خوانید:

* کسی که پشت سر مردم غیبت کند، گناهش خیلی بزرگ است، اما فقط گناه نیست. آنکه پشت سرش غیبت کرده‌ایم، حقی به ما پیدا می‌کند که باید این حق را ادا کنیم. بسیاری از فقها می‌گویند باید به او بگویی من غیبت تو را کردم تا اینکه راضی شود، و این خیلی مشکل است. فتوای من اینست که باید جبران کنید، ولی لازم نیست به او بگویید غیبت تو را کردم یا به تو تهمت زدم زیرا بدتر می‌شود .

*لازم نیست به او بگوییم آبروی تو را ریختم و غیبت و تهمت و شایعه‌پراکنی کردم، اما جبرانش لازم است. جبرانش به اینکه از این به بعد غیبت نکنیم، بلکه تعریف او را بکنیم و پشت سرش از او دفاع کنیم. حسابی دفاع کنیم که دیگر پشت سر او غیبت نشود.

*راجع به شایعه و تهمت و دروغ و آبروریزی نیز همین است. گناهش خیلی بزرگ است. کسی مال کسی  را ببرد خیلی بد است، اما بدتر اینست که آبروی کسی را ببرد و این در پیش خدا و در پیش همۀ مردم بدتر است. مردم پول را برای آبرو و شخصیتشان می‌خواهند و ما اگر تهمت بزنیم و شخصیت کسی را بکوبیم و شایعه‌پراکنی کنیم و او را له کنیم، ‌از خوردن مال خیلی بدتر است.

* من از خانم‌ها و آقایان تقاضا دارم یکی از دعاهایتان همین باشد. به کسی که غیبتش را کرده‌اید و بدگویی او را کرده‌اید، دعا کنید. دعا برای خودش و دعا برای خانواده‌اش و دعا برای عاقبت به‌خیری او کنید تا جبران مافات شود.

*همه باید بدانیم که گناه این حقّ‌النّاس‌ها اگر از حق مالی بدتر نباشد، ‌کمتر نیست. بسیاری از مردم، مثلاً شما خانم‌ها و آقایان حاضر نیستید دزدی کنید. شخصیت شما اینطور نیست که اگر پول زیادی در مقابلتان باشد، ‌دست به پول‌ها بگذارید. اما گاه دیده می‌شود همین خانم و آقا که راجع به مال مردم خیلی مراعات می‌کند، راجع به آبروی مردم مراعات نمی‌کند. هم غیبت می‌کند و هم غیبت می‌شنود.

*هم تهمت می‌زند و هم تهمت می‌شنود. هم شایعه‌پراکنی می‌کند و هم شایعه را گوش می‌دهد… بعضی اوقات می‌رسد به آنجا که غیبت و تهمت و شایعه را واجب می‌داند. غیبت سیاسی، تهمت سیاسی و شایعۀ سیاسی، و بعضی اوقات می‌گوید واجب است این غیبت را بکنم و این تهمت را بزنم و این شایعه را پخش کنم.

 

قرآن می‌گوید: ورشکسته‌ترین انسان در دنیا و آخرت کسی است که گناه می‌کند، اما تخیل می‌کند که ثواب می‌کند. باید خیلی مواظب باشیم که گناهانی که عادت شده را ترک کنیم. بعضی اوقات هم شیطان جلو می‌آید و این گناهان را به عنوان ثواب جا می‌اندازد، یک دفعه دم مرگ ببینیم که بدهکاریم و چیزی هم نداریم و در عالم برزخ بسیار مشکل داریم و در قیامت نیز همۀ اعمالمان را بگیرند و به کسی بدهند که غیبتش را کرده‌ایم و به او تهمت زده‌ایم و شایعه‌پراکنی کرده‌ایم و آبرویش را برده‌ایم!

 

حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بعضی اوقات در درس اخلاق روایتی را برای ما معنا می‌کردند. طبق آن روایت که ایشان نقل می‌کردند، اگر کسی غیبت کند و تهمت بزند و شایعه پخش کند برای یک مسلمان، در روز قیامت زبانش به اندازه‌ای دراز است که روی زمین افتاده و مردم این زبان را پایمال می‌کنند. بعد حضرت امام  می‌فرمودند: این زبان درازی یعنی زبانش دراز شده تا آنجا که آبروی مردم را برده است. به همان اندازه زبانش در روز قیامت دراز می‌شود و روی زمین می‌افتد و مردم این زبان را پایمال می‌کنند. گناه خیلی بزرگ است، اما متأسفانه گناه خیلی زیاد است. کسانی که اهل دلند و تقید به ظواهر شرع دارند، ‌غیبت نمی‌کنند، شایعه‌پراکنی نمی‌کنند و چیزی را که نمی‌دانند درست هست یا نه، ‌به دیگران نمی‌گویند و تهمت نمی‌زنند.

*حضرت امام یک بار در قم  نفسشان به شماره افتاد و درس نگفتند. تب مالت ایشان عود کرد و تقریباً یک هفته درس ما تعطیل شد. قضیه این بود که یکی از شاگردان حضرت امام که از فضلا بود، داغ و تند بود. او پشت سر یکی از مراجع حرف زده بود. به گوش آن مرجع رسیده بود و آن مرجع تقلید به حضرت امام گفته بود. حضرت امام به اندازه‌ای ناراحت شدند که می‌لرزیدند.

*غیبت، شاخ و دم ندارد، در روایات فرموده‌اند: «ذِکْرُکَ‏ أَخَاکَ‏ بِمَا یَکْرَهُهُ»؛ علما و مراجع و من جمله حضرت امام در کتب فقهی خود گفته‌اند: غیبت آنست که نتوانی در رویش بگویی و پشت سرش بگویی. اگر در رویش بگویی بدش می‌آید، بنابراین پشت سرش می‌گویی و این غیبت است. بالاتر از این، حضرت امام می‌فرمودند: هرچه در پیش مردم بد است، غیبت است. چیزی که پشت سر کسی بگوییم، ولو اینکه بدش نیاید، اما در پیش مردم بد باشد، غیبت است.

 نظر دهید »

دفاع غلط از حجاب

28 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

دفاع غلط از حجاب


این روزها که در غیاب «فرهنگ»، «غریزۀ» سرکش در حال ترک تازی است، گویا بیان ضرورت‌ حجاب در سبک زندگی مؤمنانه و نیکی‌ها دینوی و اُخروی آن کمتر ثمربخش است.


در این اوضاع نابسامان اجتماعی، بعضی ظاهربینان و ناآگاهان برای نهی از منکر و دفاع از حجاب، با تفکیک «دین» و «قانون» (مؤمن و قانون‌مدار) این‌گونه استدلال می‌کنند که «حجاب، قانون کشور است و قانون هم باید رعایت شود»، و نمی‌دانند چه اعتراف دردناکی می‌کنند.


این گروه به‌نادرستی تصوّر می‌کنند به دموکراتیک‌ترین شیوه مدافع و مُبلّغ «حجاب» هستند؛ «اگر شریعت‌مدار نیستید، قانون‌مدار باشید». اما باید به این‌ها هشدار داد که لطفاً در دفاع از حجاب به «قانون» پناه نبرید. چنین دفاعی پیش‌فرض‌ها و معنانی ناخوشایندی دارد: 
الف) حجاب قانون است، احتمالاً یعنی «حجاب» به‌عنوان یک شیوۀ پوشش که ریشۀ دینی دارد، دیگر «هنجار» و قاعده‌ای نیست که بیشتر مردمان از آن پیروی کنند و در نتیجه، اعضای جامعه (نه حکومت) فرد/افراد متخطّی را مجازات نمی‌کنند.
به بیان دیگر، حجاب دیگر امر نهادینۀ درونی نیست که هر کسی «خود» آن‌را رعایت کند، بلکه مجازاتِ حکومتی ضامن اجرای آن است. بدیهی است که حکمرانی پلیسی-قضایی هم نه مطلوب است و نه میسّر.
ب) تمامی شهروندانی که به قانون احترام می‌گذارند و به آن عمل می‌کنند، ضرورتاً باورمندانه این کار را نمی‌کنند و ممکن است بدون اعتقاد عمیق به قانون، مجری آن باشند. برای نمونه، قرار است رانندگان کمربند ایمنی خودرو را ببندند؛ چه به ضرورت بستن آن معتقد باشند و چه نباشند. اما آیا دربارۀ حجاب هم می‌توان به همین میزان بسنده کرد و از شهروندان، مانند بانوان گردشگران خارجی خواست به حکم قوانین ایران حجاب را رعایت کنند؟ 
حجابی که صرفاً به حکم قانون، و نه اعتقاد عمیق قلبی مراعات شود، کالبدی بی‌روح، ناقص، بی‌اثر و اداست. در این صورت احتمالاً با شهروندانی مواجه می‌شویم که حتی اگر چادر بر سر بیندازند، به گفتۀ امام جمعۀ مشهد در ماه رمضان (نهم خردادماه / بیست‌ودومین جلسۀ تفسیر سورۀ احزاب)، می‌شوند «چادری‌های بی‌عفت!»: «الآن بی‌عفتی در بین خانم‌های باحجاب ما رایج است، حجاب دارد اما عفّت ندارد، با مرد نامحرم دل می‌دهد قلوه می‌گیرد! این‌ها همه حرام و بی‌عفّتی است، ولو چادر به‌سر داشته باشد».
ج) قوانین موضوعه محترم و لازم‌الاجرا هستند، اما لایتغیّر نیستند (حتی قانون اساسی) و با رعایت ضوابطی، می‌توان بازنگری و دگرگون‌شان کرد.
تأکید بر وجه قانونی حجاب و تکرار این‌که «حجاب قانون است» و «اگر به آموزه‌های اسلام باور ندارید، به قانون احترام بگذارید» خواسته یا ناخواسته مخاطب‌ (فردی که مقیّد به ظواهر شرعی نیست) را به‌سمت تغییر قانون سوق می‌دهد؛ اقدامی که می‌تواند بسیار پُرهزینه باشد و شهروندان را مقابل حاکمان قرار دهد. بی‌بیان دیگر، «حجاب قانون است»، و «قانون قابل تغییر است»دو روی یک سکّه‌اند.
خلاصه، به قول استاد «رضا داوری اردکانی» اگر وضعی پیش آید که مردم بدی، جرم و گناه را عادی تلقّی کنند، با هیچ قانونی نمی‌توان از بدی، شر و جرم جلوگیری کرد: «جامعۀ فاسد با وضع قانون اصلاح نمی‌شود، چنان‌که جامعۀ صالح، چندان نیازی به وضع قوانین ندارد».

رضا دانشمندی

 2 نظر

منظور روحانی از جنبش خزینه چه بود؟

06 بهمن 1397 توسط مدیر النفیسه

منظور روحانی از جنبش خزینه چه بود؟

 رئیس‌جمهور روز دوشنبه (اول بهمن ۹۷) در جمع وزیر و معاونان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مثال‌هایی تاریخی از برخورد برخی گروه‌های اجتماعی با پدیده‌های جدید زد و گفت: ‌«زمانی که این وزارتخانه فقط متولی پست، تلگراف و تلفن بود، حکومت‌ها چندان نسبت به آن احساس دردسر نمی‌کردند اما با اختراع رادیو از آنجا که مردم دیگر می‌توانستند از فواصل دور و کشورهای دیگر که تحت حاکمیت حکومت کشور خودشان نبود، پیام بگیرند، دردسر حکومت‌ها شروع شد و گویا اولین بار در ایران این پهلوی اول بوده است که دستور اعمال فیلترینگ برای رادیو به عنوان نوظهور‌ترین رسانه عصر خودش را صادر کرده بود. اگر یادتان باشد وقتی می‌خواستند حمام‌های قدیمی و خزینه‌ها را جمع کنند و دوش حمام وارد کشور شود، یک نهضت عظیمی درست شد و گفتند اسلام دارد از دست می‌رود و‌‌ همان زمان که سال ۴۰ بود، عده‌ای می‌گفتند که با دوش آب نمی‌توان غسل کرد و این یک توطئه است. وقتی تلفن به جوامع راه پیدا کرد، برخی از فلاسفه گفتند امکان‌پذیر نیست که صدا از داخل سیم رد شود و به کیلومتر‌ها دور‌تر برسد و این کار شیطان است و ممکن است که شیطان پیام‌ها را اشتباهی منتقل کند، به همین دلیل برای استفاده از تلفن شبهه آورده بودند. وقتی اتومبیل وارد شد، ما در روستا بودیم و خیلی مهم بود که یک ماشین عبور کند. شاید ساعت‌ها منتظر می‌ماندیم تا فقط به تماشای ماشین بنشینیم و مادر‌ها توصیه می‌کردند که به خیابان نزدیک نشویم چون ماشین کنترلی ندارد و می‌گفتند از بالای تپه بروید و رد شدن ماشین را نگاه کنید. آن زمان که ماشین تازه آمده بود فکر می‌کردند که رانندگی یک فناوری عظیم است و کسی که شوفر است، یک کار سطح بالایی انجام می‌دهد که رانندگی را یاد گرفته و هیچ ‌کس تصور نمی‌کرد که روزی همه رانندگی انجام دهند و ممکن بود برای آنکه ماشین خطرناک است، بگویند که جاده‌ها را دیوار بکشید تا ماشین‌ها رفت‌وآمد نداشته باشند و مردم راحت شوند.»
حسن روحانی ۱۰ خرداد ۱۳۹۳ در دیدار با کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست اشاره مشابهی به ماجرای دوش حمام داشت: ‌«زمانی که بهداشت آمد، مردم فکر می‌کردند تشریفات است. حمام‌هایی را که به صورت خزینه بود، می‌خواستند دوشی کنند، چه بساطی به پا شده بود! عده‌ای می‌گفتند اگر لوله‌کشی شود، نصف دین از بین می‌رود، آن وقتی که در سال‌های ۴۰-۱۳۳۹ می‌خواست این تحولات رخ دهد، آغاز دوران طلبگی ما بود. قم هم‌‌ همان سال ۱۳۴۰ داشتند حمام‌ها را عوض می‌کردند، چه سر و صدایی درست شده بود؟ دو حادثه را ما در قم دیدیم که خیلی مهم بود، یکی مربوط به حمام بود که می‌خواستند آن‌ها را به دوشی تبدیل کنند. بعضی‌ها فکر می‌کردند فاجعه بزرگی می‌خواهد اتفاق بیفتد. دیگری وقتی بود که می‌خواستند ساعت‌های زمستانی، تابستانی را عوض کنند. می‌گفتند این اصلاً برای این است که دین را از بین ببرند، چگونه وقت نماز ظهر را ما بفهمیم؟ تا حالا چگونه می‌فهمیدیم ساعت ۱۲:۱۵ نماز می‌خواندیم، حالا ساعت ۱۳:۱۵ می‌خوانیم، مگر حادثه‌ای پیش می‌آید؟»

جنبش خزینه

روحانی با نقل روایت مخالفت با تعبیه دوش در حمام اشاره به «جنبش خزینه» دارد که توسط برخی مذهبیون ایجاد شد و استفاده از «دوش» به جای «خزینه» را از مظاهر غربگرایی و تنها آب خزینه را پاک و «کر» و هرچه غیر از آن را ناپاک و نجس می‌دانستند. خزینه حوضچه‌ای در حمام بود که مردم خودشان را در آن می‌شستند و غسل می‌کردند.

داریوش شهبازی، تاریخ‌پژوه ماجرای ورود دوش به ایران را این‌طور روایت کرده است: ‌«سرداری از سپاه ناپلئون پس از سقوط وی به ایران می‌آید و دیرزمانی از اقامت او در کشور می‌گذرد و خدماتی به دولت ایران می‌کند و بالاخره در این سرزمین چشم از جهان فرومی‌بندد. دولت وقت (موسم سلطنت ناصرالدین‌شاه) به پاس خدمات آن سردار، فرزندش کلنل نیکلا سمینو را به ایران دعوت می‌نماید و اموری را بدو می‌سپرد. این فرزند دل به سرزمین پارس می‌بندد و دختری از این دیار به زنی می‌گیرد و در این خاک ماندگار می‌شود. سمینو پسر در نیمه دوم پادشاهی ناصرالدین‌شاه در خیابان لختی (دروازه دولت یا سعدی فعلی) حمامی بنا می‌کند و برای نخستین بار در این حمام دوش کار می‌گذارد و بدین ترتیب بنیادگذار این امر می‌شود. حمام سمینو تا دوران محمدرضا شاه فعال بود.»

معجزات حمام

البته راهی طولانی طی شد تا خانه‌های ایرانی حمام‌دار شوند. ویلم فلور در کتاب «سلامت مردم در ایران قاجار» (ترجمه ایرج نبی‌پور) پیشرفت حاصل در این مسیر را با بررسی کاهش نسبت کسری تعداد خانه‌ها به تعداد حمام در تهران بررسی کرده است: «در سال ۱۸۵۲، تنها یک حمام برای ۱۴۸ خانه در تهران وجود داشت، در حالی که در سال ۱۹۰۲ این میزان به یک حمام برای ۸۹ خانه رسید که افزایش ۴۰ درصدی حمام را در ۵۰ سال نشان می‌داد. اما وجود مقدار کافی حمام، لزوما به معنای بهتر بودن سطح سلامت عمومی نبود. بنا به اظهار دکتر ادوارد دورسون از کرمان از آنجا که فقرا به ندرت تمام بدن خود را می‌شویند، عرق هم در تابستان سوزاننده و هم در یخبندان زمستانی به دلیل اینکه لباس‌ها تعویض نمی‌شدند، تجمع می‌یابد. در هنگامی که فرد به حمام عمومی می‌رود لباس‌هایش را عوض می‌کند و لباس‌های تمیز می‌پوشد. اما بسیاری لباس تمیز ندارند و برای ماه‌ها به حمام عمومی نمی‌روند. بدبختانه بسیار معمول است که پس از یک بیماری عفونی، فرد به حمام می‌رود. هرچند ممکن است مقداری از جرم‌ها نابود شوند اما بسیاری هنوز زنده مانده و باعث انتقال بیماری می‌شوند. جهل و نادانی موجب می‌شود که بیماری به صورت یک خطر گریزناپذیر جلوه کند.

از آنجا که به حمام‌های عمومی (اگر هم در دسترس بودند) نیز هر دو تا سه هفته می‌رفتند باز هم این مکان‌ها به عنوان نقطه اتکا سلامت عمومی واقع نمی‌گردیدند. از این رو حمام عمومی، مکان بسیار مناسبی برای گسترش و انتشار بیماری‌های تنفسی، پوستی، تراخم، عفونت‌های قارچی و روده‌ای محسوب می‌شد. در حقیقت حمام یکی از منابع عمده عفونت بود زیرا آب تقریبا فقط سه بار در سال تعویض می‌شد، بنابراین جای شگفتی نیست که چرا بیماری‌ها با این سرعت منتشر می‌شدند. در ضمن برداشت اشتباه‌آمیز از قوانین اسلام که آب روان، سالم و غیرآلوده است، در انتشار بیماری‌ها کمک می‌کرد. چون که اغلب وجود آب روان پیش از آنکه به دهکده رسد آلوده بود. همچنین طبیبان معمولا تنقیه با آب حمام را تجویز می‌کردند.»

عبدالمهدی رجایی در مقاله‌ای درباره حمام‌های عمومی در دوره معاصر (پژوهشنامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بهار و تابستان ۱۳۹۳، صص ۷۱-۴۷) نوشته عده‌ای از مردم گمان می‌کردند آب خزینه خاصیت درمانی دارد؛ پس به صور گوناگون از آن مورد استفاده می‌کردند؛ مانند استنشاق، مزمزه و غرغره کردن. یک و نیم قرن پیش، میرزا تقی‌خان حکیم‌باشی درباره این اشخاص نوشت: «بعضی اشخاص به گمان اینکه آب حمام را منفعتی مخصوص است صبحگاه پس از دخول در آن‌ها، به ناشتا یک کف از آن آب‌ها را می‌خورند.» درباره امراض پوستی نیز این اعتقاد وجود داشت که رفتن در خزینه حمام عمومی موجب التیام آن می‌شود.

یک شاهد متأخر‌تر به یاد می‌آورد شفابخشی آب خزینه در نظر مردم عامی به قدری بود که «اگر کسی زخمی در بدنش پیدا می‌شد می‌گفتند بایستی با آب خزینه شست‌وشو شود تا زود خوب شود. آفتابه‌ای می‌بردند درِ حمام و به حمامی می‌گفتند آفتابه را از آب خزینه پر کند و می‌آوردند منزل و آن زخم را شست‌وشو می‌کردند.»

علاوه بر اثر شفابخشی آب خزینه نوعی اثر «جادویی» نیز برای آن متصور بودند. روزنامه اخگر در سال ۱۳۰۷ راجع به حمام شیخ بهایی آورد: «چنانچه عموم اهالی اصفهان مطلع‌اند زن‌های موهوم‌پرست، که اکثریت طبقه نسوان را تشکیل می‌دهند، در شب چهارشنبه آخر صفر، برای آنکه بخت و اقبالشان گشاده شود و شوهری برای دخترشان پیدا کنند یا آنکه در نزد شوهر عزیز شوند، به حمام شیخ و کاغذگرخانه رفته، مقداری از آب منجلاب این دو محل را نوشیده و به روی خود می‌پاشند. این عمل علاوه بر مفاسد اخلاقی و ناموسی که دربردارد، از نقطه‌نظر حفظ‌الصحه ضررهای زیاد وارد می‌آورد.» (اخگر، ۴ آذر ۱۳۰۷)

دوش اجباری

روزنامه اخگر خزینه حمام‌هایی را توصیف می‌کند که ماهی یک بار آبشان عوض می‌شود و هر روز عده زیادی مبتلایان به امراض تناسلی و جلدی وارد آن می‌شوند و «روسای محترم دوایر و متمولین خودشان اغلب دارای حمام سرخانه هستند و یا به حمام دوش می‌روند.» در سال ۱۳۰۸ حادثه‌ای در یکی از حمام‌های زنانه محله جوباره اصفهان اتفاق افتاد که تکانی بود به اصلاح‌طلبان و ترقی‌خواهان که صدای خود را برای ساماندهی حمام‌های شهر بلند‌تر کنند. درحالی که سیصد نفر در آن حمام مشغول استحمام بودند در اثر غفلت حمامی، از تون حمام دود به گرمخانه نشت کرده و فقط یک زن توانست فرار کرده و مردم را خبردار کند. فورا طلق خزینه را خراب کردند تا دود خارج شده و زنان در حال اغما از محل خارج شدند. کمیسیونی برای اصلاح حمام‌های محله جویباره تشکیل شد و قرار شد هر سه حمام محله دارای دوش شوند.

سال ۱۳۱۱ در نظام‌نامه بلدیه اصفهان صراحتا تاکید شد که «کلیه حمام‌های عمومی مردانه و زنانه، اعم از اینکه دارای دوش خصوصی باشد یا نباشد، باید یک دستگاه دوش عمومی دارا باشد که شیرهای دوش مزبور متعدد و استفاده از آن برای کلیه مشتریان آزاد باشد.» (روزنامه اخگر)

به نوشته رجایی، گویا حمامی‌ها توجه بسیاری به اولتیماتوم بلدیه نشان نداده بودند چراکه بلدیه در سال بعد همین درخواست را تکرار کرد. علل مختلفی باعث می‌شد حمامی‌ها نسبت به نصب دوش استقبالی نشان ندهند. علت اقتصادی آن بود که در صورت نصب دوش مصرف آب خصوصا آب گرم چند برابر می‌شد و هیچ حمامی این خسارت را نمی‌پذیرفت. اما علت دوم فرهنگی بود و محصول یک نگاه متحجرانه. عده‌ای گفتند که غسل زیر دوش درست نیست و باید در خزینه انجام شود. به این دلایل سال‌ها استفاده مخفیانه از خزینه معمول بود. در سال ۱۳۱۵ بلدیه اصفهان مجبور شد اخطار آخر را به حمامی‌ها بدهد: «مالکین و مستاجرین حمام‌های شهر تا اول آبان اقدام به ساختمان دوش و تهیه چاه‌های فاضلاب برای حمام خود بنمایند و چنانچه تا تاریخ فوق اقدام نشود بلااستثنا حمامی که فاقد دوش و چاه فاضلاب باشد از طرف شهرداری بسته خواهد شد.» (اخگر، ۲ شهریور ۱۳۱۵)

تا سال ۱۳۱۹ حمام‌های اصفهان با ضرب و زور شهرداری دوش‌دار شدند و در خزینه‌ها قفل شد، اما مثل اینکه بعضی از مراجعان حمام، خواهان استفاده از خزینه‌های سابق بودند. حمامی‌ها پنهانی در خزینه‌ها را برای آن‌ها می‌گشودند؛ موضوعی که به گوش بازرسی شهرداری رسیده بود. پس شهرداری ناچار شد علاوه بر بستن در خزینه‌ها آن‌ها را نیز پر کند!

اوضاع پس از شهریور ۲۰ و سقوط رضاشاه خیلی سریع به حال سابق برگشت. حمامی‌ها دوش‌ها را جمع کرده و خزینه‌ها را راه انداختند. بعد از شهریور ۲۰ برخی از حمامی‌ها که نمی‌خواستند یا می‌ترسیدند دوش خود را جمع کنند، مجرای آب آن را به آب خزینه وصل کرده بودند. خواننده روزنامه اخگر وضعیت حمام را این‌طور توصیف کرده است: «از همه بد‌تر آب کثیف خزینه بود که در لوله‌های دوش جریان داشت.» البته وزارت بهداری مجبور شد برای دوش‌های حمام هم دستورالعملی صادر کند: ‌«از قبول دو نفر مرد و زن یا دو نفر مرد یا دو نفر زن در یک دوش خصوصی به کلی خودداری نمایند و لذا از طرف دایره بازرسی شهرداری دستور اکید به مامورین صادر شده است که در صورت مشاهده چنین تخلفی فورا متخلف را به دادگاه شهرداری جلب و به اشد مجازات او را محکوم نمایند.» (۲۲ مرداد ۱۳۲۱)

از این دست معضلات بسیار بود و هر بار دستوری خاص صادر می‌شد؛ سال ۱۳۴۹ اعلام شد که هر کس باید وسایل شخصی خود را با خود به حمام ببرد و استفاده از حوله و لنگ حمامی مغایر با بهداشت عمومی و خلاف است. با این وصف تا حدود ۴۰ سال پیش، داستان خزینه‌های آلوده، جزئی از تاریخ اجتماعی بوده و با ارتقای سطح سواد شهرنشینی به تدریج خزینه منسوخ شد و مردم مومن احتیاط‌کار هم یقین حاصل کردند که با دوش هم می‌توان غسل کرد.

در خاطرات امین‌الله رشیدی استاد برجسته آواز و موسیقی اشاراتی به جنبش خزینه شده است: ‌«در اواسط حکومت رضاشاه (سال‌های ۱۳۱۰ شمسی به بعد) بود که به منظور رعایت اصول بهداشت، از تهران به تمام شهرستان‌ها بخشنامه‌ای درخصوص گِل گرفتن (بستن) خزینه حمام‌ها و نصب دوش‌های متعدد به شیوه کشورهای اروپایی صادر شد… بعضی از مردم از اینکه دیگر نمی‌توانستند به تکالیف شرعی خود عمل کرده و در آب (منجلاب!) خزینه‌های حمام غسل کنند، ناراحت شدند و به مخالفت برخاستند. البته غیر از متشرعین، امثال ما کودکان هم که مسئله غسل و ابعاد آن برایمان نامفهوم و قصد نهایی ما آب‌بازی و آموختن فن شنا در آن‌ها بود، از خزینه‌ها دل نمی‌کندیم. در یکی دو سال اول این نهضت، یعنی وداع با منجلابی به نام خزینه و استفاده از دوش، بعضی از مؤمنین با پرداخت رشوه به حمامی (صاحب حمام) صبح تاریک روشن، به طور مخفی و دزدکی، دور از چشم مأمورین دولت به حمام رفته و با گشودن درِ خزینه، استحمام به سیاق سابق را ادامه می‌دادند تا آنکه به مرور زمان و آگاهی آنان از مسائل بهداشتی و نیز با سختگیری مأموران و جریمه‌های سنگینی که برای متخلفین، اعم از صاحبان گرمابه و مراجعین قائل می‌شدند، کم‌کم خزینه را‌‌‌ رها و به دوش روی آوردند.»

دوش‌ستیزی ادامه‌دار

تا دهه ۴۰ همچنان دعوای دوش و خزینه داغ بود؛ چنانکه در خاطرات عبدالرحیم اباذری، پژوهشگر علوم اسلامی در این سال‌ها می‌توان بازتاب آن را دید: ‌«در اواخر دهه ۴۰ در شهر ما «میانه» حمام‌های خزینه‌ای وجود داشت و چون لوله‌کشی آب در خانه‌ها نبود و مردم حتی برای آب آشامیدنی خود در سختی به سر می‌بردند و از چشمه‌های اطراف آب می‌آوردند، بنابراین مجبور بودند هرازچندگاهی جهت به اصطلاح نظافت و انجام غسل به این حمام‌های عمومی بروند چند لحظاتی را داخل خزینه سپری کنند. خزینه‌ای که آب آن غالبا از مدت‌ها پیش مانده و متعفن شده بود و هنگامی که در آن غوطه‌ور می‌شدی، چه اشیا و کثافاتی که در کف آن به پای آدم اصابت نمی‌کرد! از حمام که برمی‌گشتی، تا چند روز بوی بد خزینه با تو همراه بود و همین مراکز به ظاهر بهداشتی، منشا بسیاری از بیماری‌ها شده بود. مردم وقتی به حمام می‌آمدند و می‌خواستند غسل ارتماسی کنند اول با‌‌‌ همان آب، سه بار مزه مزه و استنشاق می‌کردند تا عمل استحبابی انجام داده از ثوابش بهره‌مند شوند و بعد هم غسل ارتماسی انجام می‌دادند. این وضع همین‌طور ادامه داشت تا اینکه اداره بهداشت تصمیم گرفت حمام‌های خزینه‌ای را تعطیل و به جای آن حمام‌های دوشی تاسیس کند. حدود سال‌های ۴۸-۱۳۴۷ در شهر میانه یک حمام دوشی با اسلوب بهداشتی و خیلی تمیز و شیک به راه انداخته شد. همزمان با آن مخالفت‌ها و نق‌زنی‌های برخی مدعیان نیز آغاز گردید، انواع و اقسام شبهاتی بود که هر روز مطرح می‌کردند. یک روز می‌گفتند: غسل در زیر دوش جایز نیست و باطل است. روز دیگر می‌گفتند: این یک توطئه است می‌خواهند خزینه را که موضوع غسل ارتماسی است از بین ببرند و در واقع حکم خدا را بی‌موضوع و نابود سازند. در این میان هر کس از حمام دوشی استفاده می‌کرد، متهم به بی‌دینی و لامذهبی می‌شد. آن زمان اگرچه در شهرهای کوچک روزنامه محلی و رادیو و تلویزیون نبود اما در تمام مجالس عزا و عروسی و میهمانی‌های خانوادگی و بازار و مساجد این موضوع بحث روز شده بود، مخالف و موافق‌های بسیاری داشت. مخالفان به فرمانداری و اداره بهداشت نامه و طومار اعتراض‌آمیز نوشتند که باید درهای حمام دوشی مهر و موم شود و مردم به حمام خزینه‌ای بازگردند.

حدود سه، چهار سال این بحث‌ها ادامه داشت و من که نوجوانی بیش نبودم هیچ‌گونه تجزیه و تحلیل و قضاوتی نمی‌توانستم داشته باشم و فقط ناظر و شاهد این رخداد تاریخی بودم. بعد‌ها اغلب مردم و خواص به تدریج پذیرفتند که حمام دوشی از هر جهت (دینی، مذهبی، بهداشتی، درمانی، اجتماعی، اقتصادی و روانی) بهتر و مناسب‌تر از حمام خزینه‌ای است و با آن کنار آمدند، اما تعداد اندکی همچنان به مخالفت خود ادامه دادند و هرگز تسلیم نشدند و در ‌‌‌نهایت به رحمت خدا رفتند. یعنی در باور خود چنان متعصب بودند که مزه مزه و استنشاق و غسل با آب کثیف را به آب پاک و زلال ترجیح می‌دادند.» (قصه دور و دراز دلواپسی‌ها؛ از حمام خزینه تا پیاده‌روی ظریف، عصر ایران، ۱۲ بهمن ۱۳۹۳)

خاطرات روحانی هم به آن سال‌ها باز می‌گردد؛ او با یادآوری تقابل برخی لایه‌های مذهبی جامعه با دوش، اعتراضات گروه‌های اجتماعی با فضای مجازی در این روزها را شبیه‌سازی کرده است تا به این نتیجه برسد: «مقاومت در برابر فناوری‌ها و تحولات نوین، رویکردی قدیمی است. تغییر و تحول عرصه فضای مجازی با زندگی مردم عجین شده و دیگر نمی‌شود فضای مجازی را از زندگی مردم جدا کرد. دیگر این امر قابل تحقق نیست که حاکمیت از مردم بخواهد به عنوان مثال موبایل را به خاطر برخی آسیب‌هایش کنار بگذارند.»

شبهه دوش

هیچ فتوایی از علمای اسلام درباره حرمت دوش پیدا نشده و رسانه‌های مذهبی حتی این نقل‌ها را شایعه دانسته و نوشته‌اند «تا قبل از لوله‌کشی آب، برای رفع نجاست از آب غیر کر (آفتابه) استفاده می‌شد و کسی رودخانه یا چشمه با خود به مستراح نمی‌برد! غسل ترتیبی جدیدا اختراع نشده، بلکه از ابتدای اسلام بوده و در روایتی از معصوم(ع) درباره نحوه انجام آن صحبت شده است!» غسل ارتماسی غسلی است که به یک باره شخص وارد بر آب شود (مثل حوض) در مقابل غسل ترتیبی که به ترتیب اعضای چپ و راست شسته می‌شوند.

در توضیح‌المسائل امام خمینی نیز آمده «آب لوله‌های حمام که از شیر‌ها و دوش‌ها می‌‏ریزد اگر متصل به کُر باشد مثل آب جاری است و آب لوله‏‌های عمارات اگر متصل به کر باشد در حکم آب کر است‏… امروزه فرقی بین آب حمام و غیرحمام وجود ندارد. ‌‌‌همان‌طور که به طور کلی از نظر طهارت هیچ فرقی بین آب جاری و آب کر وجود ندارد.» همچنین تاکید شده در غسل ترتیبی واجب است آب به تمام بدن با ترتیب و شرایطی که در رساله‌های عملیه بیان شده برسد و همه بدن شسته شود و در این شستن، فرقی نمی‌کند که از دوش دستی استفاده شود یا از غیر آن.

محمدحسن تاجر کاشانی از فعالان نهضت مشروطه نیز در اثر خود «رؤیای صادقه» به چند شایعه از این قبیل که مشروطه باعث افزایش فحشا، گسترش حمام‌های خزینه‌دار و… شده پاسخ می‌دهد که افزایش فحشا به دو دلیل است: ۱- خیانت مردان به زنان؛ ۲- فقر؛ و در مورد حمام‌های خزینه‌دار به تشریح مضرات آن می‌پردازد و گسترش آن را به علمای منفعت‌طلب نسبت می‌دهد و یکی از اساسی‌ترین دلایل عقب‌ماندگی ایران را وعاظی می‌داند که خرافات را ترویج می‌دهند و به مسائل اساسی کشور توجه نمی‌کنند و دولت نیز نظارتی بر مواعظ آن‌ها ندارد. نقد وضعیت بهداشت جامعه مخصوصاً حمام‌های خزینه‌دار در آثار نویسندگان دیگر نیز منعکس شده است؛ مثل سیاحت‌نامه ابراهیم بیک که حمام خزینه‌دار مشهد را از لحاظ عدم بهداشت نقد می‌کند. (پژوهش‌های تاریخی، تابستان ۱۳۹۴)

به نوشته سایت تبیان، در فتوای همه علما بر پاکی و پاکنندگی آب از جمله آب قلیل هرچند از لوله‌کشی باشد، تاکید شده است؛ حال اگر آب جاری یا کر باشد، تطهیر با آن با یک مرتبه درست و شرعی است؛ اما اینکه آب لوله‌کشی یا لباسشویی جاری است یا نه، بحثی مصداقی است که نیازمند علم کافی خود مکلفین به آب لوله‌کشی و لباسشویی دارد و اساسا ربطی به اصل فتوای مرجع تقلید ندارد.

در دیگر منابع نیز انتساب «جنبش خزینه» به روحانیون را جزو افترا‌ها دانسته و تاکید کرده‌اند که در هیچ یک از رساله‌های مراجع تقلید چنین حکمی درباره دوش وجود ندارد.

 نظر دهید »

پذیرایی خانواده داغ دیده

30 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

پذیرایی خانواده داغ دیده

از سنت های غلط و رایج بین مردم این است که باید خانواده ای که عزیزی را از دست داده اند، از دوست و آشنا پذیرایی کنند.
در حالی که سنت پیامبر این بوده که برای خانواده داغ دیده غذا ببرند.

مسأله: مستحب است پس از دفن میت تا سه روز برای اهل خانه میت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است.

توضیح المسائل مراجع، ج1 م632

?کانال برداشت های نادرست از احکام

 نظر دهید »

خوردن گوشت خرگوش

26 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

خوردن گوشت خرگوش

برخی خوردن گوشت خرگوش را حلال و برخی دیگر مکروه می دانند، عده ای نیز سمت راست آن را حلال و سمت چپ را حرام می دانند.
در حالی که خوردن گوشت خرگوش مطلقاً حرام است.

توضیح المسائل مراجع، ج 2 ص 535 م 2784

کانال برداشت های نادرست از احکام

1529130743download_10_.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • بندرجا
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 14
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 36
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 32
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس