از حالا برای سال های پیری دچار حسرت برانگیز ترین نوع آلزایمر نشو
تنهایی بیرون رفتن را یاد بگیر
تنهایی مهمانی رفتن را
تنهایی سفر رفتن را
تنهایی خرید کردن را
تنهایی خوابیدن را
که اگر تقدیرت سال ها تنها ماندن بود از همه این چیزها جا نمانی
خانه ات را با گلدان و شمع و عود وصدای آرامش بخش روشن و زنده نگه دار که کاشانه ات آرامشکده ات باشد
هر روز به آشپزی کردن عادت کن
که آشپزی کردن به خاطر آن بشقاب روبرویت از سرت بپرد
که احترام به جسمت را یاد بگیری
دوستان زیادی داشته باش که دنیایت را با آدم های زیادی قسمت کنی، که دنیایت تنها به یک نفر ختم نشود
ورزش کن ، کتاب بخوان ، بنویس ، ….
که انرژی نهفته در درونت را به سمت درستی هدایت کنی
گاهی دستت را بگذار در دست کودک درونت بگذار ببرد تو را هر جا که دلش خواست، که یادت باشد زندگی شوخی به اشتباه جدی گرفته شده ماست
خودت را ببخش، که حق لذت بردن از زندگی را از خودت نگیری، حق دوباره شروع کردن را
ساعتی را در روز نیایش کن که نترسی که در هنگام ترسیدن به دست هایی که هرگز دریغ نمیشوند بیاویزی
خودت را دوست داشته باش که کسی نتواند آنقدر بزرگ شود که وسعت بکر دلت را تصاحب کند
که از آن عبور کند، که تو مالکیت بی قید و شرطت را بی قید و شرط واگذار نکنی
که از حالا برای سال های پیری
دچار حسرت برانگیز ترین نوع آلزایمر نشوی.