اقدامات احساسی و شعاری را در مواجهه با اعتراضات کنار بگذاریم
اقدامات احساسی و شعاری را در مواجهه با اعتراضات کنار بگذاریم
به اعتقاد یک جامعه شناس در شرایط پیچیده امروز باید از انجام اقدامات ساده احساسی و شعاری که متاسفانه در بین مسئولین و رسانه ملی هم کم دیده نمی شود دوری کرد و با تعمق و همنشینی موثر برای رفع مشکلات اقدام کرد.
سیدجواد میری در تحلیل خود از حوادث اخیر به الف می گوید: به وجود آمدن یک جنبش اجتماعی و درگیر شدن اقشار مختلفی از جامعه با آن و بروز اعتراضات، نارضایتی ها و مطالبات به اشکال و انحای مختلف مختص جامعه ایران نیست و یکی از مقتضیات جوامع معاصر است. اما در این بین نوع مواجهه حاکمیت ها با این دست اتفاقات و کنش ها سرنوشتساز و آن نقطه حساس در این موضوع است.
به گفته وی نوع تصمیم گیری نظام در قبال این اتفاقات هم بلوغ و پختگی حاکمیت را به ما می تواند نشان بدهد و هم میتواند مسیر آینده را تا حدودی برایمان روشن سازد. این بستگی به تصمیم گیران سیاسی دارد که در قبال این اتفاقات برخوردی صرفاً امنیتی داشته باشد یا اینکه با اخذ تصمیمات سیاسی و اجتماعی در پی رفع مشکل برآید. طبیعی است که اگر خدای ناکرده تصمیم فقط برخورد سخت باشد اعتراضات هم تعمیق بیشتری پیدا میکند. با بررسی شعارهایی که در این چهل و اندی روز از سوی افرادِکف خیابان ها شنیده می شود میتوان به این نتیجه رسید که نوعی رادیکالیسم ایجاد شده است .
این پژوهشگر علوم اجتماعی و انسانی یادآور می شود: موضوع بسیار مهمی که باید به آن توجه و التفات نمود این است که اعتراضات و التهابات در جامعه ایرانی در چه وضعیتی از جامعه جهانی رخ داده است. اتفاقات اخیر در یک خلاء رخ نداده و مهم است که رابطه و ارتباط آن را با وضعیت کنونی جهان بررسی کرد. ما در جهان شرایطی را در چند سال اخیر شاهد بودیم مثل فراگیری دو ساله کرونا در جهان، آغاز جنگ روسیه و اوکراین حداقلی شدن ارتباط ایران و آمریکا مادر کل بلوک غرب و مسائلی از این دست که طبیعتاً وضعیت جهانی ایران را هم پیچیده خواهد کرد. این اتفاقاتی که امروز در ایران شاهد هستیم اگر نگوییم عقبه ۳۰ ساله دارد یقیناً متاثر از شرایطی است که در دو دهه گذشته به وجود آمده است. پس از شکست دولت اصلاحات اتفاقاتی که در دورههای ریاست جمهوری احمدی نژاد و روحانی افتاد نوعی بیخاصیتی در قوه مجریه را القا می کرد و در این بین بسیاری از طیفهای سیاسی حذف شدند و به حاشیه رفتند. در نگاه به این موضوع باید گفت که ما دارای توده های پر مطالبه در جامعه ایرانی هستیم اما جنبش کنونی توانایی نمایندگی از قشر خاصی را ندارد یعنی نمی توان آن را به اصلاح طلبان و اصولگرایان یا عدالتخواهان و غیره منتسب کرد.
میری تاکید می کند: این شرایط بیرونی و درونی کشور پیامی را به دولتمردان مخابره می کند و آن این است که در شرایط پیچیده از انجام اقدامات ساده احساسی و شعاری که متاسفانه در بین مسئولین و رسانه ملی هم کم دیده نمی شود باید دوری کرد و با تعمق و همنشینی موثر برای رفع مشکل اقدام کرد.
وی درباره مطالبات و اهداف این اعتراضات هم می گوید: نوع مطالبات و اهداف در این جنبش اجتماعی متنوع و گوناگون است و یک هدف واحد را نمی توان برای تمامی این جنبش اجتماعی اطلاق کرد. مثلاً بخشی به کل طرفدار نفی وضعیت موجود و کشاندن صحنه به یک کارزار آشوب هستند اما برخی دیگر چنین قصدی ندارند. من آماری ندارم که بخواهم از روی آمار و ارقام اطلاعاتی را بدهم اما آنچه مهم است این است که همانطور که گفتم تصمیم گیران نظام سیاسی در راستای این اتفاقات نباید تصمیمات نابجایی بگیرند و به این ترتیب تمامی این طیف ها و گروههای اعتراضی و مخالف را به یک صف واحد بکشانند.