مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن

28 آبان 1401 توسط مدیر النفیسه

تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن


انواع اخبار جعلی

پژوهشگران از اواسط دهه ۱۹۷۰، تاثیر اطلاعات نادرست بر ‌ذهن انسان را مورد بررسی قرار داده‌اند. الیزابت لوفتوس یکی از بانفوذترین چهره‌ها در این زمینه است که نظریات زیادی در این حیطه ارائه کرده است.

انواع تاثیرات اطلاعات نادرست بر ذهن

طبق یکی از این نظریات، بعد از انتشار اخبار نادرست، اطلاعات پیشین ذهنی با اطلاعات گمراه‌کننده جدید ترکیب می‌شوند.

طبق نظریه دیگری، اطلاعات گمراه‌کننده، اطلاعات اصلی را بازنویسی می‌کنند.

برخی اندیشمندان نیز می‌گویند که چون اطلاعات گمراه‌کننده، جدیدترین اطلاعات هستند، راحت‌تر در ذهن بازیابی می‌شوند.

تداخل حافظه عطف به ماسبق

اثر اطلاعات نادرست، زمانی اتفاق می‌افتد که اطلاعات جدید و گمراه‌کننده ارائه‌شده، با توانایی حفظ اطلاعات رمزگذاری‌‌شده‌ی قبلی تداخل داشته باشد. در این مواقع افراد در مواجهه با اطلاعات جدیدی که دریافت می‌کنند؛ آنها را از نظر زمانی از آخر به اول می‌آورند.

نقش ویژگی‌های فردی در تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن

توجه به این نکته مهم است که همه به یک اندازه در معرض تأثیر اطلاعات نادرست نیستند. ویژگی‌های فردی می‌توانند حساسیت فرد را نسبت به یادآوری اطلاعات نادرست افزایش یا کاهش دهند.

برخی از ویژگی‌های اثرگذار بر تاثیر اطلاعات نادرست بر ذهن عبارتند از:

سن

ظرفیت حافظه کاری

ویژگی‌های شخصیتی

توانایی تجسم و تصویرسازی

سن

مطالعات متعددی بر تأثیر اطلاعات نادرست در گروه‌های سنی مختلف متمرکز شده‌اند. طبق این مطالعات، کودکان خردسال بیشتر از نوجوانان و جوانان در معرض تأثیر اطلاعات نادرست هستند.

برخی شواهد نشان می‌دهد که افراد مسن نسبت به افراد جوان‌تر، بیشتر مستعد تأثیر اطلاعات نادرست هستند. با این حال، بر خلاف این دیدگاه، مطالعات دیگر معتقدند که عامل تعیین‌کننده در مورد سن، حداقل در بزرگسالان، تا حد زیادی به ظرفیت شناختی بستگی دارد و زوال شناختی که معمولاً با سن همراه است، تاثیر اطلاعات نادرست را تقویت می‌کند.

برخی تحقیقات وجود دارد که نشان می‌دهد افراد مسن و افراد جوان به یک اندازه مستعد تأثیرات اطلاعات نادرست هستند.

ظرفیت حافظه کاری

افرادی که ظرفیت حافظه کاری بیشتری دارند بهتر می‌توانند تصویر منسجم‌تری از یک رویداد اصلی ایجاد کنند.

حافظه کاری یک سیستم شناختی با ظرفیت محدود است که وظیفه نگه‌داری موقت اطلاعات موجود را جهت پردازش برعهده دارد. حافظه کاری برای استدلال و هدایت تصمیم‌گیری و رفتار مهم است. این حافظه اغلب به صورت مترادف با حافظه کوتاه‌مدت در نظر گرفته می‌شود، اما برخی نظریه‌پردازان این دو نوع حافظه را از یکدیگر متمایز می‌دانند و معتقدند که حافظه کاری اجازه دستکاری اطلاعات ذخیره شده را می‌دهد؛ در حالی که حافظه کوتاه‌مدت تنها به ذخیره‌سازی کوتاه‌مدت اطلاعات اشاره می‌کند.

ویژگی‌های شخصیتی

طبق مطالعات انجام شده، تیپ‌های شخصیتی شهودی و درون‌گرا نسبت به تیپ برون‌گرا با احتمال بیشتری اطلاعات نادرست را می‌پذیرند. طبق نظر محققان علت موضوع این است که افراد درونگرا اغلب اعتماد کمتری به حافظه خود دارند و با احتمال بیشتری اطلاعات نادرست را می‌پذیرند. علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهد که افراد زمانی که همکاری بیشتری داشته باشند، به پاداش‌ها وابسته باشند خود هدایت شوند و سطوح پایین‌تری از ترس از ارزیابی منفی داشته باشند، بیشتر مستعد اطلاعات نادرست هستند.

توانایی تصویرسازی

اثر اطلاعات نادرست در افراد با توانایی‌های تصویرسازی متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. افرادی که توانایی‌ تصویرسازی بالاتری دارند، نسبت به افرادی که از توانایی‌ تصویرسازی پایین‌تری برخوردارند، بیشتر مستعد تأثیر اطلاعات نادرست هستند. روانشناسان استدلال کردند افرادی که از توانایی‌ تصویرسازی بالاتری برخوردارند، احتمالاً تصاویر واضحی را از اطلاعات گمراه‌کننده در هنگام رمزگذاری یا بازیابی ایجاد می‌کنند و این موضوع میزان حساسیت نسبت به اطلاعات نادرست را افزایش می‌دهند.

 نظر دهید »

همه علیه جنگ نرم

27 آبان 1401 توسط مدیر النفیسه

همه علیه جنگ نرم


جنگ نرم از قدرت نرم ، برمی خیزد که آن توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق ایجاد جذابیت به جای اجبار یا کاربرد سلاح است که موجب دگرگونی در هویت فرهنگی و الگوی رفتاری مورد قبول یک نظام سیاسی یا فرهنگی می‌شود.

در فضای جنگ نرم صحبت از موشک و اسلحه و تانک، ناو و هواپیمای جنگی و زیردریائی و تیربار نیست بلکه صحبت از ماهواره، اینترنت، روزنامه، خبرگزاری، کتاب، فیلم و سینمایست؛

بنابراین سربازانی هم که در این جنگ نرم دخیل هستند و به سمت هم شلیک می‌کنند دیگر ژنرال‌ها، افسرها و نظامی‌ها نیستند بلکه روزنامه نگاران، سینما گرها، هنرمندان و فعلان امور رسانه‌ها هستند که در بسیاری از کشورهای استبدادی به صورت هدفدار و به دستور یا تحت کنترل مقامات سیاسی فعالیت می‌کنند.سینمای آمریکا شاید یکی از قوی‌ترین نمونه‌های عملی قدرت نرم باشد که با ساختن فیلم های خاص، در جهت اهداف راهبردی سیاسی و نظامی خود، حرکت کرده و می کند؛امروز قدرت های اینترنتی چون گوگل و فیس بوک و شبکه های اجتماعی مرتبط با آنها بهترین ابزار امریکا در جنگ نرم به شمارند…

با فروپاشی شوروی در سال ١٩٩١ میلادی و پایان جنگ سرد، کارشناسان بخش جنگ در امریکا با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و… دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت که متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است. آمریکایی ها با استفاده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شده اند. انقلاب های مخملی یا رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است.

آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان، گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان،تاجیکستان و اکراین گردیدند که در تمامی این دگرگونی های سیاسی، بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت ‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏ های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور یا یک آئین است، چون می توان با کمترین هزینه به اهداف خود نائل آید.

اهداف جنگ نرم عبارت است: استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است؛ استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام؛ ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوب گر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی؛ اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور؛ ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور؛ بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور؛ کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی؛ ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف؛ تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و…؛ تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند؛ تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز.اما تاکتیک‏ های جنگ نرم عبارتند از: برچسب زدن، تزیین و موجه سازی ،شایعه، کلی گوئی، دروغ بزرگ، پاره حقیقت گوئی، پیشگوئی های نا امیدساز، حذف و سانسور، جاذبه های جنسی،تفرقه و تضاد،ترور شخصیت، تکرار، ایجاد ترس و رعب، مبالغه و مغالطه.

دین نیز در بسیاری از مواقع به ویژه در سده گذشته آماج جنگ نرمی بوده است که توسط نظام های استکباری، جریان های دین ستیز،فرقه های گمراه و افراد جاهل و حتی دوستان نادان ، طراحی و اجرا شده است.شبهه پراکنی پیرامون باورهای دینی و تخریب شخصیت ها و نمادهای دینی از رایج ترین حربه های جنگ نرم برای مقابله با دین و دینداران بوده و هست.به نظر می رسد در سده نو، جنگ نرم علیه دین افزایش خواهد یافت زیرا استحکام باورهای دینی در افراد، بزرگ ترین مانع برای رسیدن مستکبران به اهداف شان برای به زیر سلطه در آوردن کشورهای اسلامی خواهد بود.

برای مقابله با جنگ نرم علیه دین، گسترش دامنه و شمول فعالیت ‏های فرهنگی تأثیرگذار، عملیات روانی متقابل، بهره گیری از همه اقشار و مشارکت دادن همه نیروهای همسو در صحنه کارزار فرهنگی ضروری است.

عبدالحسین فخاری

 نظر دهید »

اقدامات احساسی و شعاری را در مواجهه با اعتراضات کنار بگذاریم

09 آبان 1401 توسط مدیر النفیسه

اقدامات احساسی و شعاری را در مواجهه با اعتراضات کنار بگذاریم

به اعتقاد یک جامعه شناس در شرایط پیچیده امروز باید از انجام اقدامات ساده احساسی و شعاری که متاسفانه در بین مسئولین و رسانه ملی هم کم دیده نمی شود دوری کرد و با تعمق و همنشینی موثر برای رفع مشکلات اقدام کرد.

               
سیدجواد میری در تحلیل خود از حوادث اخیر به الف می گوید:‌ به وجود آمدن یک جنبش اجتماعی و درگیر شدن اقشار مختلفی از جامعه با آن و بروز اعتراضات، نارضایتی ها و مطالبات به اشکال و انحای مختلف مختص جامعه ایران نیست و یکی از مقتضیات جوامع معاصر است. اما در این بین نوع مواجهه حاکمیت ها با این دست اتفاقات و کنش ها سرنوشت‌ساز و آن نقطه حساس در این موضوع است.

به گفته وی  نوع تصمیم گیری نظام در قبال این اتفاقات هم بلوغ و پختگی حاکمیت را به ما می تواند نشان بدهد و هم می‌تواند مسیر آینده را تا حدودی برایمان روشن سازد. این بستگی به تصمیم گیران سیاسی دارد که در قبال این اتفاقات برخوردی صرفاً امنیتی داشته باشد یا اینکه با اخذ تصمیمات سیاسی و اجتماعی در پی رفع مشکل برآید. طبیعی است که اگر خدای ناکرده تصمیم فقط برخورد سخت باشد اعتراضات هم تعمیق بیشتری پیدا می‌کند. با بررسی شعارهایی که در این چهل و اندی روز از سوی افرادِکف خیابان ها شنیده می شود می‌توان به این نتیجه رسید که نوعی رادیکالیسم ایجاد شده است .

این پژوهشگر علوم اجتماعی و انسانی یادآور می شود:‌ موضوع بسیار مهمی که باید به آن توجه و التفات نمود این است که اعتراضات و التهابات در جامعه ایرانی در چه وضعیتی از جامعه جهانی رخ داده است. اتفاقات اخیر در یک خلاء رخ نداده و مهم است که رابطه و ارتباط آن را با وضعیت کنونی جهان بررسی کرد. ما در جهان شرایطی را در چند سال اخیر شاهد بودیم مثل فراگیری دو ساله کرونا در جهان، آغاز جنگ روسیه و اوکراین حداقلی شدن ارتباط ایران و آمریکا مادر کل بلوک غرب و مسائلی از این دست که طبیعتاً وضعیت جهانی ایران را هم پیچیده خواهد کرد. این اتفاقاتی که امروز در ایران شاهد هستیم اگر نگوییم عقبه ۳۰ ساله دارد یقیناً متاثر از شرایطی است که در دو دهه گذشته به وجود آمده است. پس از شکست دولت اصلاحات اتفاقاتی که در دوره‌های ریاست جمهوری احمدی نژاد و روحانی افتاد نوعی بی‌خاصیتی در قوه مجریه را القا می کرد و در این بین بسیاری از طیف‌های سیاسی حذف شدند و به حاشیه رفتند. در نگاه به این موضوع باید گفت که ما دارای توده های پر مطالبه در جامعه ایرانی هستیم اما جنبش کنونی توانایی نمایندگی از قشر خاصی را ندارد یعنی نمی توان آن را به اصلاح طلبان و اصولگرایان یا عدالتخواهان و غیره منتسب کرد.

میری تاکید می کند:‌ این شرایط بیرونی و درونی کشور پیامی را به دولتمردان مخابره می کند و آن این است که در شرایط پیچیده از انجام اقدامات ساده احساسی و شعاری که متاسفانه در بین مسئولین و رسانه ملی هم کم دیده نمی شود باید دوری کرد و با تعمق و همنشینی موثر برای رفع مشکل اقدام کرد.

وی درباره مطالبات و اهداف این اعتراضات هم می گوید: نوع مطالبات و اهداف در این جنبش اجتماعی متنوع و گوناگون است و یک هدف واحد را نمی توان برای تمامی این جنبش اجتماعی اطلاق کرد. مثلاً بخشی به کل طرفدار نفی وضعیت موجود و کشاندن صحنه به یک کارزار آشوب هستند اما برخی دیگر چنین قصدی ندارند. من آماری ندارم که بخواهم از روی آمار و ارقام اطلاعاتی را بدهم اما آنچه مهم است این است که همانطور که گفتم تصمیم گیران نظام سیاسی در راستای این اتفاقات نباید تصمیمات نابجایی بگیرند و به این ترتیب تمامی این طیف ها و گروههای اعتراضی و مخالف را به یک صف واحد بکشانند.

 نظر دهید »

معنای وحدت مسلمین و چالش های آن

21 مهر 1401 توسط مدیر النفیسه



 
در هفته‌ای هستیم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به جهت نشان دادن انسجام مسلمین در برابر دشمن واحد، هفته وحدت نامیده شد. مقوله وحدت چندسالی می‌شود که به شدت با چالش‌های جدی روبه‌رو است و بعضا کج‌فهمی‌های صورت گرفته از آن، این موضوع را در سرحد کفر، نفاق، کوتاه آمدن از عقاید دینی، بی‌غیرتی دینی، عدم تعلق خاطر به اشخاص بزرگ مذهب و… کشانده است! در اردوگاه شیعه و سنی اگر نظری بیفکنیم کسانی را خواهیم یافت که مقوله وحدت برایشان به معنای «یکی» شدن با پیروان سایر مذاهب است و این قضیه را خیانت به باورهای دینی خویش می‌اگارند. 

ابتدا نقل قولی را از حکیم انقلاب بیان می‌کنیم تا بعد تعریف ساده آن روشن شود:« امروز نهضت اسلامی در دنیای اسلام شیعه و سنی نمی‌شناسد؛ شافعی و حنفی و جعفری و مالکی و حنبلی و زیدی نمی‌شناسد؛ عرب و فارس و بقیه‌ی قومیت‌ها را نمی‌شناسد؛ در این میدان عظیم، همه هستند. سعی کنیم دشمن بین ما تفرقه نیندازد. همه با هم احساس برادری کنیم، هدف را مشخص کنیم. هدف، اسلام است؛ هدف، حکومت قرآنی و اسلامی است. البته بین کشورهای اسلامی مشترکاتی وجود دارد، تمایزهائی هم وجود دارد.»

با توجه به کلام رهبری معظم، مهدی مسائلی تبیین خوبی از تعریف وحدت می‌کند:« وحدت اسلامی به معنای یکی شدن مذاهب نیست. این وحدت نه شدنی است و نه منظور داعیان این وحدت است. وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست. مقصود از وحدت اسلامی همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون با وجود اختلافات مذهبی، در برابر دشمنان اسلام و بیگانگان است. معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به این که بین دو مذهب مشترکات بسیاری است، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چرا که هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.»

گاهی افراد، وحدت را تأیید عقاید و مقدسات طرف مقابل می‌شمرند که با توجه به آنچه که گفته شد باطل بودن این حرف مشخص گردید. اختلاف مذهبی چیزی است که در درون مذاهب نیز دیده می‌شود. مگر اهل‌سنت در امور فقهی با هم اختلاف ندارند؟ مگر اشعری و ماتریدیه و معتزله یکی هستند؟ مگر اهل‌سنت قربانی افراطگرایی وهابیت عربستان نشدند؟ پس آنچه که مشخص است واضح بودن اختلافات است، اما نوع مواجهه ما با این اختلافات و این که این اختلاف چه سرنوشتی را برای ما به ارمغان می‌آورد نقطه اصلی بحث است. 

شیعه و سنی، قرن‌های طولانی است که در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و این امر، گاه از سوی فتنه انگیزان مایه گسست‌ها، بلکه نزاع‌های فراوان در تاریخ شده است، و بی‌گمان، یکی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمه استعمار غرب، همین امر بوده است. در قرون اولیه اسلامی هرچند گاهی نزاع مذهبی بالا می‌گرفت و درگیری‌های محله شیعه نشین کرخ با محله سنی نشین بغداد از مشهورات تاریخ است، اما همچنان زیست مسلمین با هر عقیده و نظری در کنار یکدیگرمعمول بود و جریان داشت. شیخ صدوق نزد اهل‌سنت خراسان حدیث فرا می‌گرفت که حاصلش شد عیون‌الاخبار الرضا، از آن طرف هم مسلم و بخاری از محدثان شیعه حدیث نقل کردند که نتیجه‌اش شد صحیحین. 

شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و … دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف هایی هم دارند که انکارشدنی نیست، اما این اختلاف ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد . علامه شرف الدین می گوید:«سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود.» منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه‌های بیگانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.

وحدت اسلامی اساسی ترین موضوعی که ایجاب می‌کند حفظ احترام یکدیگر، عدم سب و توهین و دروغ به یکدیگر و فاصله گرفتن از تمسخر منطق فکری مسلمین است که این حکم عقل و فطرت انسانی است؛ چرا که هر کسی عقایدی دارد و اگر قرار است ما با آن عقاید مخالفت بکنیم نوع مواجهه ما در وهله اول نباید به شکلی باشد که حساسیت و تشنج ایجاد بکند بلکه باید با زبان لیّن  و استدلال برهانی باشد تا بتوان با گفت و گو و ایجاد دیالوگ به نتیجه مثبت و راه حقیقت رسید همان که قرآن کریم می فرماید:« ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدينَ. یعنی با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است»

محمد مهدی اسکندری

 4 نظر

خطر فراموش کردن «دشمن» در خصومت‌ورزی‌ها /خط‌کشی‌های سیاسی درون نظام به عداوت‌ورزی رسیده/ این آسیب هیچ‌وقت ترمیم نمی‌شود

11 مهر 1401 توسط مدیر النفیسه



عباس سلیمی‌نمین در گفت‌وگو با همشهری خطر فراموش کردن «دشمن» در خصومت‌ورزی‌ها را گوشزد کرد.
بخشهایی از مصاحبه را می خوانید:

با نگاه آسیب‌شناسانه به حوادث اخیر، چه عوامل و ریشه‌هایی را می‌توان در بروز حوادثی از این دست دخیل دانست؟

برای ارائه تحلیلی دقیق در این زمینه، پیش ‌از هر چیز باید درنظر داشته باشیم قشرهای مختلف جامعه که در کنار یکدیگر زیست می‌کنند، همواره با هم نقاط اشتراک و افتراقی دارند که اگر مورد توجه قرار نگیرد، زمینه‌ساز به رخ کشیدن نقاط تفاوت خواهد شد؛ موضوعی که به‌طور قطع جامعه را دچار مشکل خواهد کرد. ما سال‌هاست که در کشور با این دغدغه مواجه هستیم که نباید نقاط افتراق در سطح جامعه ازسوی برخی افراد و جریان‌ها تعمیق شود؛ به‌عنوان مثال گاهی اوقات شاهدیم افرادی در احزاب سیاسی مختلف با یکدیگر نزاعی دارند و به آن دامن می‌زنند و زمانی که شکل تقابل به‌خود می‌گیرد، زمینه‌ساز ایجاد روندی در کشور می‌شود که درنهایت از منافع ملی صیانت نخواهد کرد. وقتی حزب و جریانی در انتخابات پیروز می‌شود و در اکثریت قرار می‌گیرد، باید با جریان‌های اقلیت ارتباطی منطقی ایجاد کند تا روابط شکل خصمانه به‌خود نگیرد. چنین رویکردی به‌شدت به منافع ملی زیان می‌رساند. ازسوی دیگر باید درنظر داشت که دامن زدن به مرزبندی‌های خصمانه و عداوت‌آمیز میان جریان‌های سیاسی داخل نظام، با تزلزل در اعتماد جامعه همراه خواهد بود.

درچنین شرایطی رویکرد جریان‌های سیاسی باید چگونه باشد؟

باید توجه داشت که جریان‌های سیاسی درون نظام باید با افراد و احزابی که علیه استقلال ملی کشور موضع دارند، مرزبندی روشنی داشته باشند. درواقع جریان‌های سیاسی داخل نظام نباید نسبت به یکدیگر موضع خصمانه بگیرند. این بدان معنا نیست که بر نقطه‌نظرات و دیدگاه‌های خود مصر نباشند، اما نباید بر طبل دشمنی میان جریان‌های داخلی نظام کوبیده شود و اصرار بر دیدگاه‌ها، شکل خصومت و عداوت به‌خود بگیرد. اما متأسفانه سال‌هاست که شاهدیم افراد و جریان‌های سیاسی چندان به این نکته راهبردی توجه کافی نداشته‌اند و شاهد سرریز مرزبندی‌ها به سطح عامه جامعه بوده‌ایم که چالش‌هایی نظیر حوادث اخیر را به‌دنبال داشته است. رویکردی که برخی افراد و احزاب سیاسی در سال‌های اخیر درپیش گرفتند، به‌جای رفع منطقی اختلاف‌ها، ورود به وادی خصومت‌ورزی را به‌همراه داشته که بسیار برای کشور زیان‌آور است و مشکلات جدی به‌وجود می‌آورد. فکر می‌کنم امروز با نوعی عداوت در قشرهای پایین‌دست جامعه مواجهیم که آن را می‌توان نتیجه خط‌کشی‌ها و خصومت‌ورزی‌ جریان‌های سیاسی داخلی دانست.


این روند چه آسیب‌هایی به‌همراه دارد؟

باید حواس‌مان باشد که دشمنان کشور و نظام از چنین خصومت‌ورزی‌ها و عداوت‌هایی استفاده می‌کنند و مانند حشره‌ای که روی زخمی می‌نشیند و تخمگذاری می‌کند، از چنین موضوع‌هایی برای اهداف شوم خود تغذیه خواهد کرد. متأسفانه مدت‌هاست که شاهد برخی خط‌کشی‌های سیاسی درون نظام هستیم که زمینه‌ساز بروز سطوحی از عداوت‌ورزی شده‌است، اما به اندازه کافی نسبت به آسیب‌های ناشی از آن حساسیت نشان نداده‌ایم و به‌فکر چاره نبوده‌ایم‌ و اقدام عاجل صورت نداده‌ایم. باید توجه داشته باشیم که دشمن با توجه به قابلیت‌های ایران امروز و توانمندی تمدنی ما، به‌راحتی نمی‌تواند سلطه خود را بر کشور احیا کند؛ مگر اینکه نوعی عداوت‌ورزی میان قشرهای مختلف جامعه شکل بگیرد که سبب شود توطئه‌های دشمنان به فراموشی سپرده شود. بروز چنین شرایطی، بهترین موقعیت برای دشمنان به‌منظور تضعیف کشور و نظام و همچنین احیای سلطه به‌شمار می‌رود. امروز نباید در شرایطی قرار بگیریم که دشمن به‌راحتی بتواند در صفوف ما رخنه، رابطه ما را مختل و عقلانیت را تضعیف کند. حواس‌مان باشد که وقتی عداوت‌ورزی شکل‌ بگیرد، نباید انتظار عقلانیت داشت.


در چنین شرایطی چه باید کرد؟

باید اقدام‌های عاجل انجام دهیم و اثرات سوء آنچه دشمنان انجام داده‌اند را به‌سرعت بزداییم. قطعا عداوت‌ورزی یک‌طرفه نیست و به‌صورت دوطرفه شکل می‌گیرد؛ بنابراین همه افراد و جریان‌هایی که به منافع ملی می‌اندیشند، باید در عملکرد خود که زمینه‌ساز دامن زدن به اختلاف‌ها می‌شود، بازاندیشی کنند و این موضوع را مورد بازخوانی قرار دهند که در چه مقاطعی سبب شدند عداوت شکل بگیرد. باید درنظر داشته باشیم نخستین خطر دامن زدن به عداوت‌ها، فراموش کردن «دشمن» است. عقلانیت حکم می‌کند در ارتباط با جامعه به‌گونه‌ای عمل شود که برای دشمن فرصت‌سازی صورت نگیرد. متأسفانه برخی دشمن را فراموش کرده‌اند و افرادی که در کنارشان قرار دارند و قلب‌شان برای پیشرفت کشور می‌تپد را به‌جای دشمن گرفته‌اند.


آنچه در روزهای اخیر اتفاق افتاد با حوادث سال‌های ۷۸، ۸۸، ۹۶و ۹۸چه تفاوت‌هایی دارد؟

به‌نظر من، تفاوت در خصومت‌ورزی بیشتر است. درجه این خصومت‌ورزی افزایش یافته و درمقابل شناخت دشمن کمرنگ‌تر شده‌است. در بسیاری از مقاطع تاریخ کشورمان افرادی نقش‌آفرینی کرده‌اند که منافع‌ملی را مدنظر داشتند و تلاش می‌کردند که به دشمن‌های داخلی نیفزایند؛ به‌عنوان مثال درجریان انقلاب مشروطه عده‌ای تلاش داشتند در شرایطی که روس و انگلیس در کشور حضور دارند، بسیار معقول عمل کنند، اما برخی عناصر مانند حسن تقی‌زاده در نقطه مقابل قرار داشتند و میزان خصومت‌ها و ترورها را افزایش دادند؛ موضوعی که درنهایت سبب بهره‌برداری انگلیسی‌ها شد. درجریان انقلاب اسلامی هم شاهد بودیم که امام(ره) اجازه نمی‌دادند خصومت شکل بگیرد؛ حتی بین ارتش و مردم. این رویکرد درنهایت زمینه‌ساز بروز تحولی بزرگ در بطن جامعه می‌شود. در سال‌های اخیر مقام‌معظم رهبری نیز چنین رویکردی داشته‌اند، اما برخی درصدد کمرنگ‌ جلوه دادن چنین رویکردی هستند. معتقدم اگر در جریانات اخیر جوانانی را می‌بینیم که شناختی از مناسبات جاری در ایران و جهان و همچنین آسیب‌های پیش‌رو ندارند، ما هم مقصریم. جوان ۲۰ساله چندان مقصر نیست؛ چراکه فاقد شناخت است و ما شرایط کافی را برای ایجاد شناخت دقیق و مؤثر به‌وجود نیاورده‌ایم.

 


به‌نظر شما چه عاملی سبب شده اعتراض‌های اولیه در کمتر از چند ساعت تبدیل به آشوب و اغتشاش شود؟

علت عمده این است که ما دشمنان آماده داریم؛ کسانی که بیش‌از ۴۰سال است درحال برنامه‌ریزی علیه کشور هستند تا استقلال امروز ایران را زمینگیر کنند. اینها آماده و مترصد فرصت هستند تا به کشور آسیب بزنند. از این جنبه باید بین شرایط موجود در کشور ما با بسیاری از جوامع دیگر تفاوت قائل شد. همواره باید به این نکته توجه داشت دشمنانی داریم که سرنگونی استقلال ما را در قالب کاربست ابزارهایی از قبیل تحریم‌ها و… دنبال می‌کنند و دراین مسیر از هیچ اقدامی فروگذار نیستند؛ به‌همین دلیل هم هست معتقدم در کنار اینکه مطالبات سیاسی خود را پیگیری می‌کنیم، باید حواس‌مان باشد که برای دشمنان کشور فرصت‌سازی نکنیم. دراین میان باید در تربیت سیاسی جوانان‌مان بیش‌از پیش بکوشیم و آنان را نسبت به مناسبات کنونی آگاه‌تر کنیم. به‌نظرم اقدام‌های ما دراین حوزه کافی نبوده‌است. در چنین شرایطی طبیعی است که مطالبه جوان درمسیر غلطی قرار می‌گیرد و با توجه به اینکه دشمنان هم آموزش دیده و آماده هستند، روند مطالبه‌گیری مخدوش می‌شود؛ چراکه دشمنان با سازماندهی به میدان می‌آیند تا مطالبات جامعه را منحرف و از آن سوءاستفاده کنند.


به‌نظر شما در شرایط کنونی جایگاه گروه‌های مرجع دچار تغییر شده‌است و گروه‌های مرجع فکری جامعه جای خود را به گروه‌های جدید، از نوع سلبریتی‌ها داده‌است؟

معتقدم در سال‌های اخیر به گروه‌های مرجع جامعه اعتنای کافی نداشته‌ایم؛ موضوعی که سبب بروز برخی تغییرات در گروه‌های مرجع جامعه شده‌است. من گروه‌هایی مانند هنرمندان و ورزشکاران را «مرجع فکری جامعه» نمی‌دانم. اگرچه آنها توانمندی‌های قابل‌توجهی در حوزه‌های مختلف جامعه دارند و البته بسیار هم محترم هستند، اما مرجع جامعه کسی است که ازنظر فکری، چند سطح از عامه جامعه بالاتر باشد، اما اکثریت این قشر با وجود توانمندی‌هایی که دارند، مرجع جامعه به‌حساب نمی‌آیند. گروه مرجع، گروهی است که مطالعاتش و هوشمندی‌اش در عرصه‌های مختلف اجتماعی از سطح متوسط جامعه بالاتر است. متأسفانه در خصومت‌ورزی‌هایی که پیش‌تر به ویژگی‌های آن اشاره کردم، به‌نوعی صورت‌مسئله را پاک کردیم که سبب تزلزل در گفتمان نخبگانی جامعه شد. رهبرمعظم انقلاب بارها بر لزوم رعایت «انصاف سیاسی» در جامعه تأکید کرده‌اند. ایشان بارها تأکید کردند که گروه‌های سیاسی نباید یکدیگر را تخریب و بعضا اتهام‌زنی کنند، اما بعضا شاهد بروز آن بوده‌ایم. انتقاد خوب است، اما تخریب قطعا به زیان جامعه خواهد بود. تخریب نخبگان جامعه ازسوی جریان‌های سیاسی، به سود دشمنان نظام و انقلاب خواهد بود. انتقاد مصلحانه برای دشمن فرصت ایجاد نمی‌کند، اما اتهام‌زنی و استفاده از شیوه‌های غیرمنصفانه سبب بروز برخی رفتارهای ناشیانه و ناصواب می‌شود. این موضوع نخبگان جامعه را تضعیف می‌کند و طبیعی است که در چنین شرایطی، برخی افراد جامعه به‌سوی کسانی متمایل می‌شوند که در سطح نخبگانی و «مرجع فکری» نیستند. همواره در این عرصه باید دشمن‌شناسی را مدنظر داشته باشیم و از ریشه تخریب نکنیم.


با توجه به خشونت‌هایی از جنس آنچه در روزهای اخیر شاهد آن بودیم، نحوه مواجهه حکومت چگونه می‌تواند باشد؟

معتقدم در گام نخست، باید احساس عداوتی را که در بخشی از جامعه شکل گرفته آرام کنیم. در شرایط التهاب، هرچه استدلال بیاوریم که برخورد با یک شهروند هدف‌دار نبوده، ممکن است تأثیر مطلوبی نداشته باشد؛ چراکه در شرایط التهاب، برخورد همراه با عقلانیت با قضایا کمتر می‌شود؛ بنابراین ابتدا باید فضایی مبتنی بر عقلانیت حکمفرما کنیم. بعد از آن باید از نخبگان برای حل مشکل کمک بگیریم. باید برای رفع معدود مشکلات موجود، که بعضا ریشه چندین ساله دارد، فکرهایمان را روی هم بریزیم و به‌دنبال راه چاره باشیم. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که مشکلات‌مان چندان هم زیاد نیست؛ باید صادقانه از توانمندی‌های موجود استفاده کنیم. در کنار این، نیروهای امنیتی نیز اقدام‌های لازم را برای شناسایی دشمنان انجام می‌دهند تا نیروهای آموزش‌دیده آنان نتوانند صحنه‌گردانی کنند. زمانی که فضا آرام شد، باید از اندیشه‌های همه دلسوزان استفاده و سلایق مختلف را به‌دور از عداوت، مطرح کنیم و جامعه را به قضاوت بخوانیم.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 36
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی

رتبه

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس