مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

رقیب انتخاباتی، شیطان اکبر نیست!

01 اسفند 1398 توسط مدیر النفیسه

رقیب انتخاباتی، شیطان اکبر نیست!

“بصیرت در این دوران و در همه‌ی دوران‌ها به معنای این است که شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیری است؟

بعضی‌ها نقطه‌ی درگیری را اشتباه می‌کنند؛ خمپاره و توپخانه‌ی خودشان را آتش می‌کنند به سمت یک نقطه‌ای که آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضی‌ها رقیب انتخاباتی خودشان را «شیطان اکبر» به حساب می‌آورند!

شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛
رقیب جناحی که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتی که شیطان اکبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئی؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟
در حالی که زید و عمرو هر دو ادعای انقلاب و اسلام می‌کنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگیری با دشمن را مشخص کنیم".

امام خامنه‌ای(حفظه‌الله)

1582202113download_1_.jpg

 2 نظر

وقتی در روز مادر، مادران به دیدار فرزندانشان می‌روند

25 بهمن 1398 توسط مدیر النفیسه

وقتی در روز مادر، مادران به دیدار فرزندانشان می‌روند

در سالروز میلاد فاطمه زهرا(س) و گرامیداشت مقام مادر همواره رسم بر آن بوده که به دیدار مادر، این تندیس عشق و محبت بروند.

اما مادران شهدا در آستانه این روز بزرگ به دیدار فرزندانشان در گلزار شهدا رفتند. منبع: تسنیم

1581702996_.jpg

 نظر دهید »

اخلاق معاشرت در تعلیمات فاطمی

12 بهمن 1398 توسط مدیر النفیسه

اخلاق معاشرت در تعلیمات فاطمی


کتاب دلائل الامامه اثر طبری شیعی است. شیخ اقابزرگ طهرانی به دو طبری کبیر و صغیر قائل شده و این کتاب را از طبری صغیر دانسته است.
ایشان  با استفاده از قرینه ای که در برخی سلسله سندروایات اورده   تاریخ تدوین معتقد است که  این کتاب، مربوط به بعد از سال ۴۱۱ است.

« عَنِ اِبْنِ مَسْعُودٍ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی فَاطِمَةَ (عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ) فَقَالَ: یَا اِبْنَةَ رَسُولِ اَللَّهِ، هَلْ تَرَکَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) عِنْدَکَ شَیْئاً: تُطْرِفِینِیهِ . فَقَالَتْ: یَا جَارِیَةُ، هَاتِ تِلْکَ اَلْحَرِیرَةَ. فَطَلَبَتْهَا فَلَمْ تَجِدْهَا، فَقَالَتْ: وَیْحَکِ اُطْلُبِیهَا، فَإِنَّهَا تَعْدِلُ عِنْدِی حَسَناً وَ حُسَیْناً. فَطَلَبَتْهَا فَإِذَا هِیَ قَدْ قَمَمَتْهَا فِی قُمَامَتِهَا، فَإِذَا فِیهَا: قَالَ مُحَمَّدٌ اَلنَّبِیُّ (صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ): «لَیْسَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ مَنْ لَمْ یَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ ، وَ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ فَلاَ یُؤْذِی جَارَهُ، وَ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْراً أَوْ یَسْکُتْ. إِنَّ اَللَّهَ یُحِبُّ اَلْخَیِّرَ اَلْحَلِیمَ اَلْمُتَعَفِّفَ، وَ یُبْغِضُ اَلْفَاحِشَ اَلضَّنِینَ اَلسَّئَّالَ اَلْمُلْحِفَ. إِنَّ اَلْحَیَاءَ مِنَ اَلْإِیمَانِ وَ اَلْإِیمَانُ فِی اَلْجَنَّةِ، وَ إِنَّ اَلْفُحْشَ مِنَ اَلْبَذَاءِ، وَ اَلْبَذَاءُ فِی اَلنَّارِ».

ابن مسعود می گوید: { پس از رحلت رسول الله (ص) شخصی نزد حضرت فاطمه علیهاالسلام آمد و گفت: ای دختر رسول خدا، آیا چیزی از پیامبر نزد شماست که به من تحفه دهید؟

ازاین حدیث نشان می دهد که فاطمه زهرا (ع) به رغم دستور عمرمبنی بر سوزاندن اخادیث نبوی اهتمام به حفظ حدیث داشته واهل فن برای یاد گیری به خدمت ایشان می رسیدند.

حضرت فرمود: ای کنیز، آن نگاشته ی بر حریر را بیاور. کنیز به دنبال نگاشته رفت ولی آن را نیافت. حضرت زهرا فرمود: شگفتا از تو! بگرد پیدایش کن؛ چون آن یادداشت، ارزشی معادل حسن و حسین برای من دارد !

اظهار این جمله از سوی زهرای اطهر (ع) نشان دهنده آن است که اولاً تراث مکتوب از سنت نبوی ارزشمند است .

عمربن الخطاب پس از رحلت رسول (ص) شعاری رامطرح ساخت که عوام پسند هم بود تحت عنوان«َحسْبُنا کِتابُ اللهِ» وبه این استناد دستور داد که همه احادیث منقول در ۲۳ سال نبوی را سوزاندند. ابن وهب می‌گوید: «از مالک شنیدم که می‌گفت: عمر بن خطاب گفت: لا کِتابَ مَعَ کِتابِ اللهِ؛ با کتاب خدا نوشته‌ای لازم نیست.

حتی به نقل مستدرک حاکم ظاهرا عمر عده ای از نویسندگان حدیث را اعتراضا باز داشت کرده . سعید بن ابراهیم از پدرش نقل کرده است: «عمر به ابن مسعود و ابودرداء و ابوذر گفت: نقل حدیث از پیامبر برای چیست؟ و من گمان می‌کنم آنان را در مدینه حبس کرد تا از دنیا رفت.

ثانیا تعبیر اینکه این جمله مکتوب به اندازه حسن وحسین در نظرمن ارزش دارد نشان دهنده اهمیت یادداشت هاست

وثالثا بیان کننده اهمیت محتواست که خواهیم دید حاوی سه دستور حقوق بشری واخلاق معاشرت است .

کنیزک گشت و پیدایش کرد. و دید به هنگام روفتن آن را روفته است در حریر چنین نوشته شده بود:

پیامبر فرمود:

۱- کسی که همسایه اش از شر او در امان نیست از مؤمنین نخواهد بود.بوائق جمع بائقه به معنای شرِّ است ولی اگر این کلمه از ریشه «بوق»  باشد ظاهرا منظور از بوائق شرناشی از سروصدای همسایه است. اما اختمال اینکه از «بیق» باشد نیز وجوددارد . در حدیثی از امام صادق(ع) نیز آمده است : عن أبی‌حمزه قال: سَمِعْتُ أَباعبدِاللَّه علیه السلام یقولُ: «اَلْمُؤمِنُ مَنْ آمَنَ جارَهُ بَوائِقَهُ». قُلْتُ: وَ ما بَوائِقُهُ؟ قال: «ظُلْمُهُ و غَشْمُهُ  ».  ابوحمزه ‌گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام می فرماید: مؤمن کسی است که همسایه اش از (بوائق) او در امان باشد. گفتم: معنای (بوائق) چیست؟ فرمود: ستم و تعدی. 

به هرحال از این جمله «از مومنین نیست» ظهور درآن دارد که جامعه مومنین به عنوان یک تشکیلات دارای شرائطی است. تشکیلاتی که قرآن تعبیر به حزب الله فرموده ، آنان را «غالبون»(مائده/۵۶) ومفلحون- رستگاران(مجادله /۲۲) دانسته است .

رسول خدا اولین شرط را برای عضویت درچنین جامعه ای تقید به اداب معاشرت دانسته ونخستین ادب را رعایت حقوق همسایه وارامش همجواران معرفی فرموده است.

البته درقران مجید نیز رعایت حقوق همسایه در کنارپرستش خدا شمرده شده : وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبی‏ وَ الْیَتامی‏ وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی‏ وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً (۳۶نساء/)خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور و همراه همنشین و در راه مانده و بردگانتان نکویی ورزید؛ بی‏گمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتن‏ستای باشد دوست نمی‏دارد.

البته درمتن آیه مسأله عدم آزار همسایه مطرح نشده ، بالاتر ازآن احسان به همسایه مورد سفارش است. ترجیح همسایه بر خود همان حئیث منقول از امام حسن (ع) از زهرای اطهر است. ایشان که ناظر دعای مادر از شب بتا به صبح بوده ودیده که ایشان صرفا برای همسایگان دعا می کند وعل را می پرسدۀایشان در جواب می گویند: یا بنی الجار ثم مالدار - پسرکم نخست همسایه وسپس خانه .

۲-  و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد همسایه ی خویش را آزار نمی دهد.

۳- و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید که یا سخن خوب بگوید وگرنه ساکت باشد. خداوند انسان خیرمند بردبار عفیف را دوست دارد و بدگوی بخیل بسیار درخواست کننده ی مصرّ را دشمن می دارد. حیاء از ایمان و ایمان جایش در بهشت است و فحش از زشتگویی است و زشتگویی جایش در آتش است.

مجموع دستورات اخلاقی وصفات مومنین دراین حدیث که همه ازشرتئط ایمان به خدا وروز قیامت معرفی شده  به شرح زیر است:
الف- رعات حقوق همسایگان
ب- پرهیز از پرگوئی وبیجا گوئی وبسنده کردن به گفتار نیک
ج- کردارنیکو داشتن
د- بردبار بودن
ه- پرهیز از بدگوئی ، تلخ گوئی ونسبتهای بد به دیگران دادن
و- پرهیز از بخل
ز- پرهیز از اصرار کردن دردخواست از دیگران
ح- رعایت شرم وآزرم (حیاء)

ارتباط میان ایمان به خداوند وروز قیامت بااخلاق معاشرت نشانده آمیخته بودن دنیا وآخرت است . این است  معنای الدینا مزرعة الاخره . یعنی آنکه راه اخرت از دنیا و زندگی اجتماعی دراین جهان می گذرد وچنانچه جامعه مومنین اخلاق معاشرت را درزندگی جمعی ازدست بدهند هم دنیا را از دست داده اند وهم آخرت را .با یک چشم باید برای دنیایشان بگریند وبا چشم دیگر برای آخرت . (نعوذ بالله) .

متاسفانه در جلسات ومحافل دینی ما یک جیز در این میان مفقود شده وآن اینکه در کنار سوگواری ها وعزاداری ها درس آموزی اخلاقی از پیشوایان دین دیده نمی شود  درحالیکه به صراحت حدیث نبوی مورد سخن ایمان به خدا وروز جزا بدون اخلاق معاشرت اجتماعی چیزی بی معنا وبلکه منتفی است.

شاید مشکل درما گویندگان است وبقول پروین اعتصامی:
آموزگار خلق شدیم اما
نشناختیم خود الف و با را

بت ساختیم در دل و خندیدیم
بر کیش بد، برهمن و بودا را

ای آنکه عزم جنگ یلان داری
اول بسنج قوت اعضا را

* خلاصه سخنان آیت الله سید مصطفی محقق داماد، به مناسبت ایام فاطمیه

* منتشر شده در روزنامه اطلاعات . ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ 

 نظر دهید »

10 سال بعد از مناظره قرن ایران

15 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

10 سال بعد از مناظره قرن ایران

 
عصرایران؛ احسان محمدی- 

اغراق‌آمیز نیست اگر مناظره خردادماه میرحسین موسوی و محمود احمدی‌نژاد را برای ما ایرانیان مناظره قرن نام بگذاریم. پیش از آن هم مناظره بود اما این همه رسانه نبود و فراگیر نشد و پس از آن هم بود اما این همه دو قطبی و جریان‌ساز نشد. اما پرسش اینجاست که یک دهه بعد از آن ماجرا، چه آموختیم؟

ده سال یعنی کودکی که آن شب به دنیا آمده حالا کلاس چهارم دبستان است. خواندن و نوشتن و جدول ضرب می‌داند و احتمالاً اگر نام مشاهیر خودمان را بلد نباشد، یکی دو جین بازیکن بارسلونا و رئال و لیورپول را حفظ است. دختر باشد به سن تکلیف رسیده اما ما چطور؟ اهل سیاست و رسانه. بزرگتر شده‌ایم؟ عمیق‌تر به ماجراها نگاه می‌کنیم یا کماکان درگیر جنگ ازلی_ابدی سیاه و سفید در سرزمینی هستیم که انگار رنگ خاکستری در جعبه مداد رنگی ذهن‌مان وجود ندارد؟

این یک نصیحت احلاقی نیست که از بس برخی افراط کردند که اندرزهای اخلاقی هم نخ‌نما شد ولی درنگ در یک رفتار است که به همه ما سرایت کرده است. موریانه تفرقه. موریانه دور شدن از هم به خاطر اختلاف‌نظر بر سر حمایت از این یا آن.

چند روزی است به عکسی قدیمی ( احتمالاً سال 76) نگاه می‌کنم که در خطبه‌های نماز، سیدمحمد‌خاتمی و ناطق‌نوری دوشادوش هم ایستاده اند. سرسخت‌ترین رقبای آن زمانه در کشاکش انتخابات. چه شد که حالا برخی از سیاسیون که در نظرگاه مردم سرنوشت مشابهی دارند، حتی حاضر نیستند در مراسم افطاری هم شرکت کنند؟

 

یکسال بعد در ۱۴ خرداد ۸۹ که هنوز محمود احمدی‌نژاد در باور برخی عصاره همه خوبی‌ها بود، در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در حالی که سخنران پس از او سید حسن بود، با شیطنت، مثل مجری برنامه اعلام کرد که “گوش جان می سپاریم به سخنان رهبر معظم انقلاب".

نوه امام اما به روال برنامه از پیش اعلام شده، به جایگاه آمد و شعارها شروع شد. “نواده روح الله/سید حسن نصرالله". کسانی در حمایت از احمدی‌نژاد، نمی‌گذاشتند کلام او منعقد شود و تنها این جمله از او شنیده شد: “تا بوده همین بوده"… لحظاتی بعد، رهبری انقلاب به جایگاه آمد، نوه امام (ره) را به آغوش کشید و تلویحاً نسبت به “رواج بی اخلاقی ها” انتقاد کرد.

آشکار بود که آنها نه از حُب سیدحسن نصرالله که از بغض رابطه نزدیک نوه امام با اصلاح‌طلبان آن شعار را می‌دادند که حاوی پیام سیاسی صریحی بود. اما نتیجه؟ جز این شد که شکاف‌ها به گسل تبدیل شد؟

حالا بعد از ده‌سال و آن همه مقدس‌سازی یک چهره سیاسی در جای درستی ایستاده‌ایم که باز برخی دست به تقدیس چهره‌های دیگر می‌زنند؟ بخشی از توهمی که در رفتار و گفتار و کردار برخی چهره‌ها می بینیم، نتیجه همین مسخ ماست. این شیفتگی که آدم را کور می‌کند و هیچ عیبی در معشوقه‌مان نمی‌بینیم. 

 

کسانی که بی‌توجه به هشدارها احمدی‌نژاد را مقدس کردند و باعث شدند جوان‌هایی فریاد بزنند که “به بهشت نمی‌روند اگر احمدی آنجا نباشد” الان کجا کز کرده‌اند؟ چرا اگر باور دارند که رفتار امروز احمدی‌نژاد غلط است و به دیگران هم سرایت کرده، شجاعانه نمی‌آیند و اعتراف نمی‌کنند که اشتباه کردند؟ چرا دوباره آن رفتار را باز تولید می‌کنند؟ نمی‌دانند هر بار این بت‌سازی و بت‌شکنی چه میزان در دیوار اعتماد مردم ترک ایجاد می‌کند؟

اعتماد مردم، خمیرِ بازی نیست که بشود با آن قلعه ساخت و دوباره به هم ریخت و از نو ساخت. هر زنده‌باد و مُرده‌بادی که راه می اندازیم بخشی از اعتماد مردم را خدشه‌دار می کنیم. این کشور را دچار چندپارگی می‌کنیم. یادمان نرود این سقف بریزد روی سر همه ما می‌ریزد. روی سر بچه‌هایمان که می‌خواهند اینجا بزرگ بشوند و زندگی کنند نه اینکه خودشان را توی بشکه قایم کنند و در آرزوی زندگی در استرالیا، طعمه ماهی‌های اقیانوس شوند.

عرصه سیاست، عرصه قدیس‌ها نیست، از هاشمی و خاتمی و موسوی و روحانی تا ناطق‌نوری و قالیباف و احمدی‌نژاد و … همه قابل نقدند. انسانند و در معرض خطا بوده‌اند. چرا اصرار داریم این همه تقدس ببخشیم به آدمها که انگار هیچ عیبی ندارند و اگر کسی ایرادی گرفت به او یورش ببریم و خرخره‌اش را می‌جویم؟

بعد از ده سال به رفتار و گفتار و نوشتار خودمان نگاه کنیم، آیا حال این کشور را بهتر کرده‌ایم؟ در مسیر درستی به پیش می‌رویم؟ زحم‌های آن روزها را مرهم گذاشتیم یا رویشان نمک ریختیم؟ از آن مناظره چیزی یاد گرفتیم یا هنوز از آن به عنوان پتکی برای کوبیدن به سر مخالف‌مان استفاده می‌کنیم؟ انصاف بدهیم؛ در این ده‌سال پیش رفتیم یا در جای خود فرو؟

 نظر دهید »

رمان‌های معروف براساس همسرکشی سیاستمداران

09 خرداد 1398 توسط مدیر النفیسه

رمان‌های معروف براساس همسرکشی سیاستمداران

احسان رضایی در یادداشتی که برای روزنامه اعتماد نوشته، مروری کرده است بر کتاب‌هایی که در آنها ماجرای‌ قتل‌های خانوادگی سیاستمداران رواج داشته است.
بورخس داستان «مزاحم» را با این توصیه از کتاب دوم شموئیل (از کتابهای عهد عتیق) شروع کرده: «درگذشتن از عشق زنان.» ماجرای آن داستان، کشتن معشوقه‌ای است که هر دو برادر به او دل باخته بودند، اتفاقی شبیه به همسرکشی. در تاریخ، ماجراهای متعددی از کشته شدن همسران به دست همدیگر هست و سیاهۀ مردانی که بدون توجه به  آن توصیه، ازدواجی را شروع کرده ولی از عشقشان نتوانسته‌اند مراقبت کنند و عاقبت الامر زنشان را کشته‌اند، فهرست طولانی است که از کمبوجیه دوم هخامنشی فاتح مصر، تا لویی آلتوسر فیلسوف چپگرا در آن حضور دارند.

 

در سینما، شاخص‌ترین اثر در مورد کشتن همسر، «پنجرۀ عقبی» آلفرد هیچکاک است که در آن یک عکاس خبری که پایش شکسته از روی ویلچرش راز جنایت همسایه‌اش را می‌فهمد. معروفترین روایت از همسرکشی در ادبیات هم مربوط می‌شود به نمایشنامه « اُتللو مغربی در ونیز» شکسپیر. جایی که اتللو به اغوای یاگو، به همسرش دزدمونا مشکوک می‌شود و او را به خاطر یک دستمال می‌کشد و یاگو هم که همۀ این داستان‌ها را به خاطر شک به رابطۀ اتللو و زن خودش امیلیا به راه انداخته هم با همسرش همین می‌کند. در داستان‌های پلیسی هم همسرکشی زیاد داریم. یکی از کسانی که بیشترین نمونه‌ها را در آثارش آورده آگاتا کریستی است که بازتاب زندگی ناآرامش با شوهر اولش را در داستان‌های متعددی می‌شود دید.

 

مثلاً رمان «قتل بر کرانۀ نیل» که هرکول پوآرو، معمای کشته شدن یک تازه‌عروس به دست همسرش در پی شکل گرفتن یک مثلث عشقی را حل می‌کند. نکته‌اش اینجاست که آرچیبالد کریستی، همسر اول آگاتا کریستی مصرشناس معروفی بوده و برای ماه عسل او را به سرزمین فراعنه برده بود. اما بیشترین داستان‌ها در مورد کشتن زنان مربوط به ماجراهای هانری هشتم، پادشاه انگلستان است. هانری اولش در زمان شاهزادگی مجبور شده با عروس برادرش، یعنی کاترین آراگورن وصلت کند. این بود که بعد از رسیدن به شاهی، به بهانۀ اینکه کاترین اولاد ذکوری برایش نیاورده، خواست او را طلاق بدهد. البته که کلیسا این اجازه را به او نمی‌داد و وزیرش، توماس مور که کتاب «یوتوپیا» را در ذکر آرمانشهر فلاسفه نوشته هم موی دماغش بود. پس شاه با واتیکان به هم زده، داد گردن توماس مور را هم بزنند و تامس کرامول را که لایحۀ ازدواج مجدد شاه را ارایه داد، صدراعظم کرد. زن دوم آن بولین بود که از قضا او هم پسر نیاورد و هانری هشتم به او تهمت زد و داد گردنش را زدند تا بتواند جین سیمور را بگیرد. ماجراهای آن بولین و کرامول را خانم هیلاری مانتل در دو رمان «تالار گرگ» و «مجرمان را بیاورید» تعریف کرده.

جین سیمور، ادوارد ششم (قهرمان «شاهزاده و گدا»ی مارک تواین) را به دنیا آورد که همیشه مریض بود و خودش هم زود مرد. هنری هشتم هم رفت و با آن کلیوز ازدواج کرد که از پرتره‌اش خوشش آمده بود. منتها نمی‌دانست که نقاش‌ها صنعتی دارند به نام رتوش و همسرش ممکن است آبله‌رو باشد. لذا معرّف عروس‌خانم را گردن زد و در همان روز با دختر ۱۸ساله دیگری به اسم کاترین هاوارد ازدواج کرد. این بار اما آن تهمت‌ها که به زن‌های قبلی زده بود، سر خودش آمد و معلوم شد عروس‌خانم سر و گوشش می‌جنبد. پس او و سه مرد را اعدام کردند تا هنری هشتم ششمین زن را بگیرد که این یکی دیگر سرش را خورد. آلیسون ویر که چندین رمان دربارۀ زندگی هنری هشتم و دخترهایش نوشته، در «لیدی آن کلیوز» زندگی چهارمین زن را روایت کرده و در رمان «لیدی الیزابت»، بزرگ شدن ملکه الیزابت اول را بعد از کشته شدن مادرش، آن بولین. یک ماجرای همسرکشی هم در ادبیات کلاسیک خود ما هست.

 

شروع مجموعه داستان‌های جادویی «هزار و یک شب» این‌طوری است که دو پادشاه به نامهای شهریار و شاه‌زمان که با همدیگر برادر هم هستند، مورد خیانت زنان خود قرار می‌گیرند. شاه‌زمان با اطلاع از موضوع چنان متأثر می‌شود که تاج و تختش را رها می‌کند، اما شهریار روش عجیبی برای انتقام به ذهنش می‌رسد. او هر روز با یک زن ازدواج می‌کند و فردا صبح دستور قتل آن زن را می‌دهد تا هرگز نتواند به او خیانت کند. عاقبت شهرزاد، دختر وزیر، داوطلب نجات باقی زنان شهر می‌شود و به اصرار با شاه شهریار ازدواج می‌کند و در همان شب اول برای شاه قصه‌ای تعریف می‌کند که چنان طولانی است که تا سحر تمام نمی‌شود، پس شاه برای شنیدن دنبالۀ حکایت، تصمیم می‌گیرد به او یک شب دیگر مهلت بدهد و این قصه گفتن‌ها هر شب ادامه پیدا می‌کند… ادبیات علیه کشتن عشق.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 26
  • ...
  • 27
  • 28
  • 29
  • ...
  • 30
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 36
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • رهگذر
  • نویسنده محمدی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 86
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 183
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس