نامه امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
نامه امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند.
نامه امام رضا(علیه السلام) به حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند.
خرمشهر آزاد شد
در ساعت ۲ بعد از ظهر روز ۳ خرداد ۱۳۶۱ پس از ۳۴ روز نبرد بیامان، خرمشهر به طور کامل از اشغال نظامیان عراق خارج شد و عملیات بیتالمقدس که در دهم اردیبهشت این سال آغاز شده بود، به پیروزی رسید.
در حالی که اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهمترین برگ برنده این کشور برای وادار ساختن ایران به شرکت در هر گونه مذاکرات صلح تلقی میشد، آزادسازی این شهر میتوانست سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی ایران بر نیروهای متجاوز و اثبات برتری نظامیاش باشد. بر همین اساس، با توجه به اینکه منطقه عمومی غرب کارون آخرین منطقه مهمی بود که همچنان در اشغال عراق قرار داشت، از یک سو فرماندهان نظامی ایران برای انجام عملیات در این منطقه اشتراک نظر داشتند، و از سوی دیگر عراق نیز که طراحی عملیات آزادسازی خرمشهر را پس از عملیات فتحالمبین قطعی و مسجل میپنداشت، با در نظر گرفتن اهمیت این شهر و جایگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ این منطقه معتقد بود. از این رو، بلافاصله پس از اتمام عملیات فتحالمبین، در حالی که قوای ارتش عراق در منطقه عمومی خرمشهر تقویت میشد، به تمام یگانهای تحت امر قرارگاه مرکزی کربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا، به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند.
در چنین شرایطی بود که عملیات بیتالمقدس با هدف آزادسازی جاده اهواز - خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز و آبادان از برد توپخانه دشمن در ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با قرائت رمز عملیات «بسمالله الرحمن الرحیم. بسمالله القاسم الجبارین، یا علی ابن ابیطالب» از سوی فرماندهی مشترک آغاز شد.
شهید آیتالله صدوقی و آیتالله مشکینی نیز که در کنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه کربلا حضور داشتند، هر یک به طور جداگانه، پیامهایی را به وسیله بیسیم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت کردند.
عملیات بیتالمقدس را به چهار دوره زمانی به شرح زیر میتوان تقسیم کرد:
مرحله اول: در محور قرارگاه قدس (شمال کرخه کور) به دلیل هوشیاری دشمن و وجود استحکامات متعدد، پیشروی نیروها به سختی امکانپذیر بود و در این میان تنها تیپهای ۴۳ بیتالمقدس و ۴۱ ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور کرده و منطقهای در جنوب رودخانه کرخه کور را به عنوان «سرپل» تصرف کنند. عدم پوشش جناحین این یگانها باعث شده بود که فشار شدید دشمن بر آنها وارد شود.
در محور قرارگاه فتح، یگانهای خودی ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ایجاد استحکامات و جلوگیری از نقل و انتقالات و تحرکات دشمن در جاده مذکور پرداختند. در محور قرارگاه نصر، به دلیل تاخیر در حرکت و وجود باتلاق در کنار جاده اهواز – خرمشهر و همچنین تمرکز دشمن در شمال خرمشهر، نیروهای این قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست یافته و با قرارگاه فتح الحاق کنند. الحاق کامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و همچنین تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور کار عملیات شب دوم قرار گرفت که با انجام آن تا حدودی اهداف مورد نظر محقق شد، لیکن برخی رخنهها همچنان باقی بود تا اینکه سرانجام پس از پنج روز، جاده اهواز – خرمشهر از کیلومتر ۶۸ تا کیلومتر ۱۰۳ تثبیت و کلیه رخنهها ترمیم شد.
مرحله دوم: در این مرحله آزادسازی خرمشهر از دستور کار عملیات خارج و تصمیم گرفته شد که قرارگاههای فتح و نصر از جاده اهواز - خرمشهر به سمت مرز پیشروی کنند و قرارگاه قدس نیز ماموریت یافت تا به صورت محدود برای تصرف «سرپل» در جنوب کرخه کور اقدام نماید و سپس آن را گسترش دهد.
عملیات در این مرحله در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۳۶۱/۲/۱۶ آغاز شد. نیروهای قرارگاه فتح در همان ساعات اولیه به جاده مرزی رسیدند. یگانهای قرارگاه نصر نیز با اندکی تاخیر و تحمل فشارهای دشمن، به مرز رسیده و با قرارگاه فتح الحاق کردند. دشمن با مشاهده جهت پیشروی نیروهای ایران به طرف مرز، لشکرهای پنج و شش خود را به عقب کشاند. به نظر میرسید این عقبنشینی با دو هدف انجام شده باشد: یکی جلوگیری از محاصره و انهدام این لشکرها، و دیگری تقویت هر چه بیشتر خطوط پدافندی بصره و خرمشهر.
در پی این عقبنشینی که از ساعات اولیه روز ۱۳۶۱/۲/۱۸ آغاز شده بود، نیروهای قرارگاه قدس ضمن تعقیب نیروهای دشمن، تعدادی از آنها را که از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتیجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهای جنوب منطقهای که توسط قرارگاه نصر به عنوان «سرپل» تصرف شده بود) و نیز مناطقی همچون جفیر، پادگان حمید و هویزه آزاد شدند.
مرحله سوم: در این مرحله، قرارگاه نصر ماموریت یافت تا حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز نماید. نیروهای عملکننده که متشکل از چهار تیپ مستقل سپاه پاسداران و دو تیپ ارتش بودند، در آخرین ساعات روز ۱۳۶۱/۲/۱۹ عملیات خود را آغاز کردند؛ اما به دلیل هوشیاری دشمن و تمرکز نیرو در خطوط پدافندیاش، نیروهای خودی در انجام ماموریت خود توفیق نیافتند. تکرار این عملیات در روز بعد نیز به شکست انجامید. به همین خاطر تصمیم گرفته شد تا برای انجام عملیات نهایی فرصت بیشتری به یگانها داده شود. همچنین مقرر شد دو تیپ المهدی (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نیز در حرکت بعدی استفاده شود.
مرحله چهارم: سرانجام در ساعت ۲۲:۳۰ اول خرداد ۱۳۶۱ تلاش برای آزادسازی خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارین یا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد، در برابر تک سریع و غافلگیرانه، نیروهای عراقی دچار وحشت و سرگردانی شدید شدند و نتوانستند واکنش مهمی از خود نشان دهند و ارتباط یگانهای دشمن با یکدیگر قطع شد. فرار افسران و درجهداران و سربازان عراقی از منطقه خرمشهر گویای از هم پاشیدگی سازمان یگانهای دشمن بود.
در روز دوم خرداد نتیجه پیکار بسیار درخشان بود و قرارگاه کربلا به هدف خود که احاطه کامل خرمشهر بود، رسید. تعداد اسرای عراقی در این روز از ۲۸۳۰ نفر تجاوز کرد و یگانهایی از دشمن که در منطقه بین نهر عرایض و شلمچه مستقر بودند، به میزان زیاد منهدم شدند. با وجود حضور گسترده هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه، عقابان تیزپرواز نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی از یگانهای رزمنده، در صحنه عملیات بیتالمقدس حضوری فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقیها بر روی شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوی رودخانه، نقش ارزندهای در آزادسازی خرمشهر ایفا کردند.
در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه کربلا پس از بررسی آخرین وضعیت، تصمیم گرفت تا نیروها با ورود به شهر، آن را از وجود نیروهای عراقی پاک گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهایی از رزمندگان ایران به آن سوی رودخانه وارد شدند. از طرف دیگر جمعی از نیروهای عراقی با استفاده از تاریکی شب و قایق اقدام به فرار کردند که تعدادی از این قایقها توسط تکاوران نیروی دریایی هدف قرار گرفت و سرنشینان آنها غرق شدند.
نیروهای عراقی از ساعت سه و پنجاه دقیقه بامداد تا نیم بعدازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه سه بار اقدام به پاتک کردند و تلاش نمودند تا از طریق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشکنند، اما هر بار با پایداری و مقاومت دلاورانه رزمندگان ایرانی مواجه شدند و با دادن خساراتی عقبنشینی کردند.
در ساعت ۱۱ صبح روز سوم خرداد در حالی که درگیری شدیدی بین قوای ایرانی و نیروهای عراقی در شمال نهر «خین» جریان داشت و دشمن در فکر شکستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ایرانی از جناح غرب و خیابان کشتارگاه وارد شهر شدند. ناحیه گمرک خرمشهر در کنار اروند اندکی مقاومت کرد که آن هم به سرعت در هم شکسته شد. در ساعت ۱۲ قوای ایران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نیروهای متجاوز بعثی که ۲۴ ساعت در محاصره کامل قرار داشتند، راهی جز اسارت یا فرار و یا کشته شدن نداشتند. بدین جهت واحدهای عراقی گروه گروه به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند.
در ساعت دو بعدازظهر، خرمشهر به طور کامل آزاد شد و پرچم جمهوری اسلامی ایران بر فراز «مسجد جامع» و پل تخریب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد. بدین ترتیب این شهر مقاوم که پس از ۳۵ روز پایداری و مقاومت در چهار آبان ۱۳۵۹ به اشغال دشمن درآمده بود، پس از ۵۷۸ روز (۱۹ ماه) اسارت، آزاد شد.
منبع:
شرح کامل عملیات بیتالمقدس، سایت جامع فرهنگی شهید آوینی
برگی از تاریخ اقتصادایران/ مظفرالدین شاه چقدر تسهیلات خارجی گرفت؟
هر چند بنیان دریافت تسهیلات از کشورهای خارجی را ناصرالدین شاه بنا نهاد اما تداوم این روند در دوره مظفرالدین شاه به نحو چشمگیری به کاهش ارزش پول ملی ایران منجر شد.
زهرا علیاکبری: مظفرالدین شاه در دوره 10 ساله سلطنت خود چهار وام خارجی گرفت که بخشی از این وام ها با هدف تامین مخارج سفر شاه به خارج از کشور دریافت شد.
مظفرالدین شاه در فاصله سال های 1275 تا 1285 خورشیدی سه بار به خارج از ایران سفر کرد . اولین سفر مظفرالدین شاه به اروپا هفت ماه به طول انجامید و در این مدت پنجمین پادشاه قاجار از کشورهای روسیه، اتریش، سوئیس، آلمان، بلژیک، فرانسه و در راه بازگشت از ترکیه (عثمانی) دیدن کرد. دو سال بعد، دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا در 17 فروردین 1281 آغاز شد و شش ماه به طول انجامید و در این مدت مظفرالدین شاه از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، انگلستان و ایتالیا بازدید کرد.
مسافرت سوم شاه به اروپا روز 16 خرداد آغاز شد و 4 ماه به طول انجامید. با هدف تامین مخارج این سفرها ایران از روسیه و انگلستان تسهیلات گرفت.
بر این اساس اولین تسهیلات خارجی دریافتی از سوی مظفرالدین شاه 22.5 میلیون منات برابر با 21.5 میلیون مارک بود. این وام در سال 1279 از کشور روسیه دریافت شد و موعد آن 75 ساله بود.
دومین وام خارجی دو سال بعد، در سال 1281 به مبلغ 10 میلیون منات برابر با 21.5 میلیون مارک از روسیه گرفته شد. دو سال بعد ، در سال 1283 ایران از بانک شاهنشاهی 200 هزار لیره برابر با 3 میلیون و 800 هزار مارک وام گرفت و در نهایت در سال 1284، یعنی یک سال پیش از درگذشت مظفرالدین شاه 100 هزار لیره برابر با دو میلیون مارک از انگلستان وام گرفت.
بر اساس اسناد ارائه شده در کتاب “کشف تلبیس"،مجموع این وام ها به مبلغ 80 میلیون مارک یعنی معادل 20میلیون تومان بود که سال ها بر دوش ملت ایران سنگینی می کرد. این تسهیلات نه برای آبادانی ایران و ایجاد زیرساخت که برای واردات کالاهای مصرفی و لوکس و سفر شاه و هیات همراهش به خارج از ایران مصرف شد از این رو ارزش برابری پول ایران با ارزهای خارجی را به شدت کاهش داد.
تا پیش از گرفتن وام های خارجی 25 قران ایران می توانست با یک لیره انگلستان برابری کند اما در 10 ساله 1270 تا 1280 خورشیدی یعنی 5 سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه و 5 سال ابتدایی سلطنت مظفرالدین شاه قاجار ارزش برابری پول ایران نصف شد و 50 قران ایرانی با یک لیره انگلیس معاوضه می شد.
هر چند با توجه به تحولات صورت گرفته در صد و سی سال اخیر در واحدهای پول ایران و جهان امکان تبدیل دقیق تسهیلات خارجی دریافتی در عهد مظفرالدین شاه به پول امروز مقدور نیست اما با مقایسه قیمت اجناس و میزان درآمد مردمان در آن عهد می توان تصویری از مفهوم رقم 20 میلیون تومان در این دوران داشت.
هر تومان در این دوره با 10 قران برابری می کرد.هر قران ایران معادل با هزار دینار بود. در عین حال هر قران با 20 شاهی برابری می کرد . محمد علی خان سدید السلطنه در سال های نخست سلطنت مظفرالدین شاه از بوشهر به تهران و از انجا به مشهد سفر کرده است . وی در سفرنامه اش نرخ مواد خوراکی را نیز مورد اشاره قرار داده است . به گفته وی قیمت یک من گوشت ، برابر با سه کیلوگرم، در لاسجرد برابر با 1600 دینار یعنی یک قران و 600 دینار و در سمنان برابر با دو قران بوده است.در مهاماندوست این قیمت به 2.5 قران و در شاهرود به دو قران می رسید. قیمت سه کیلو گوشت در کرمانشاه 800 دینار و در قم 2.5 قران بوده است.
قیمت یک من پیاز 650 دینار، یک من شیر 800 دینار و یک من روغن 10 قران بوده است. به این ترتیب از مقایسه گزارش مکتوب باقیمانده از قیمت ها می توان به ارزش بیست میلیون تومان در آن دوران پی برد
نویسنده . زهرا علیاکبری
1394/04/02
مطرحشده در دیدار رمضانی مسئولان نظام؛
نظر رهبر انقلاب درباره تیم مذاکرهکنندهی هستهای و منتقدین آنها
رهبر انقلاب روز سهشنبه در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام، سه نکته را در مقدمهی بحث درباره مسئله هستهای تشریح کردند که دو نکته آن درباره اعضای تیم مذاکره کننده هستهای و منتقدان آنها بود. پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR این نکات را به شرح زیر در دسترس مخاطبان قرار میدهد.
* 1) عدم تفاوت مواضع رهبرى در جلسات عمومى با جلسات خصوصى
در مسئلهى هستهاى، سه نکته را ابتدائاً و مقدّمتاً عرض میکنم، بعد هم مطالبى را که در این زمینه هست، به عرض میرسانم.
نکتهى اوّل اینکه آنچه بنده اینجا در این جلسه یا در جلسات عمومى میگویم، عیناً همان حرفهایى است که در جلسات خصوصى به مسئولین، به رئیسجمهور محترم و به دیگران میگویم. این خطّ تبلیغىاى که دیدیم و مىبینیم دنبال میکنند که بعضى از خطّ قرمزهایى که رسماً اعلام میشود، در جلسات خصوصى از آنها صرفنظر میشود، حرف خلاف واقع و دروغى است. آنچه ما اینجا به شما میگوییم یا در جلسات عمومى میگوییم، عیناً همان حرفهایى است که به دوستان، به مسئولین، به هیئت مذاکرهکننده، همانها را بیان میکنیم؛ حرفها یکى است.
* 2) هیئت مذاکرهکننده، هیئتى امین، غیور، شجاع، متدیّن
نکتهى دوّم، بنده هیئت مذاکرهکننده را - همین دوستانى که این مدّت این زحمات را بر دوش گرفتهاند - هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدیّن میدانم؛ این را همه بدانند. اکثر حضّارى که اینجا تشریف دارید، از محتواى مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتواى مذاکرات و جزئیّات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد مطّلع بودید، به بخشى از آنچه بنده گفتم، حتماً اذعان میکردید. من البتّه علاوهى بر اینها، بعضى از این دوستان را از نزدیک مىشناسم، بعضى را از دور با سوابقشان مىشناسم؛ اینها مردمانى هستند متدیّن و امین؛ اینها امینند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند براى این کار. انصافاً غیرت ملّى هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیرى از کسانى قرار میگیرند - که حالا نمیخواهم تعبیرِ متناسب واقعى را بکنم، چون گاهى تعبیرهایى هست که واقعاً شایستهى آن تعبیرند امّا خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم - و انصافاً در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقّت کامل مواضع خودشان را بیان میکنند، دنبال میکنند و تعقیب میکنند.
* 3) لزوم توجّه به خطرات و دشوارىهاى مذاکرات در انتقاد از مذاکرات
نکتهى سوّم در مورد منتقدین محترم است. بنده با انتقاد مخالف نیستم، عیبى ندارد، انتقاد لازم است و کمککننده است، منتها این را همه توجّه داشته باشند که انتقادکردن آسانتر از عملکردن است. عیبهاى طرف مقابل را در آن عرصهاى که قرار دارد، ما راحت مىبینیم، درحالىکه خطرات او، دشوارىهاى او، نگرانىهاى او، مشکلات او را انسان نمىبیند. مثل این است که شما کنار یک استخرى ایستادهاید، دارید تماشا میکنید؛ یکنفر هم رفته است روى ارتفاع، از دهمترى میخواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه میزند، شما که اینجا کنار استخر ایستادهاید، میگویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است امّا شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن دهمترى به آب یک نگاهى بکنید، آنوقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است. [البتّه] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجّه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضى از عیوبى را که ما در انتقادمان ذکر میکنیم ممکن است میدانند، [امّا] خب به این نتیجه رسیدهاند یا ضرورتها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگرى. البتّه بنده نمیخواهم بگویم اینها معصومند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یکجاهایى در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، امّا مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم. این سه نکتهى لازمى که در مقدّمهى عرایضم عرض کردم.
یکی از توقیعات امام عصر(ع)، خطاب به اسحق بن یعقوب
«… در خصوص علّت غیبت سؤال کرده بودید. خداوند متعال در قرآن کریمش میفرماید: «ای اهل ایمان! از چیزهایی که جواب آنها را نمی توانید تحمّل کنید و ناراحت می شوید، سؤال نکنید.»
بدانید که هر کدام از پدران و اجداد من بیعت یکی از طاغوتهای زمان خویش را به گردن داشتند؛ ولی من وقتی قیام می کنم، بیعت هیچیک از گردن کشان و طاغوتهای زمان را بر گردن ندارم.
امّا نحوه استفاده و انتفاع از وجود من در زمان غیبت کبری همانند استفاده از خورشید در یک روز ابری است.
آگاه باشید که وجود من، موجب بقای کره زمین و امان برای همه مخلوقات است همچنانکه ستارگان موجب امان اهل آسمانند.
برای تعجیل در امر ظهور و فرج ما بسیار دعا کنید که فرج شما در همین دعا کردن است. و سلام بر تو ای اسحق بن یعقوب و بر هر که راه هدایت در پیش گیرد…»
الغیبة، شیخ طوسی، ص 176.