تعداد فرزندان امام رضا (ع)
هر چند ایرانیان به امام هشتم شیعیان علاقۀ وافر دارند و این شیفتگی از ایرانیان شیعه یا شیعیان غیر ایرانی فراتر رفته و از خارج از ایران نیز رهسپار مشهد می شوند و ایرانیان غیر شیعه نیز محبت خود را به علی بن موسی الرضا علیه السلام ابراز می کنند و در نقاط مختلف کشور امام زاده ها نیز به کانون های زیارتی بدل شده اما دربارۀ فرزندان آن حضرت باور غالب این است که ایشان تنها یک فرزند داشته و آن هم حضرت جواد الائمه است و بر همین اساس دربارۀ پاره ای انتساب های دیگر به امام رضا (ع) تفسیرهای متفاوتی صورت می پذیرد.
حال آن که تحقیقات آیت الله سید علی مقدم قوچانی در کتاب «گوهر هدایت» بیان گر آن است که امام رضا تنها یک فرزند نداشته اند و در این کتاب نام دیگر فرزندان نیز آمده و حتی به شرح زندگی و نوع وفات یا شهادت شان هم پرداخته است.
فرصت سالروز تولد امام رضا علیه السلام را مغتنم شمرده و درباره تعداد فرزندان ایشان با نویسندۀ کتاب «گوهر هدایت» که خود در حوزه و دانشگاه به تدریس و تحقیق اشتغال دارد گفت و گو کرده ایم و چون بحثی دینی و مذهبی و در عین حال تاریخی است و مورد استناد پژوهشگران تاریخ تشیع و حتی فعالان گردشگری مذهبی قرار خواهد گرفت متن کامل آن عینا نقل می شود.
(این گفت و گو را حجت الاسلام سید مهدی حسینی- دورود- از پژوهشگران حوزوی و از فعالان رسانهای با موضوع حوزه و روحانیت انجام و در اختیار عصر ایران قرار داده است):
* ضمن تبریک سالروز ولادت حضرت رضا علیه السلام، چه عاملی سبب شد به این موضوع دربارۀ ایشان بپردازید و در قالب کتاب عرضه کنید؟
-بسم الله الرحمن الرحیم سلام على ال طه و يس سلام على الِ خَيرِ النّبيين، سلامٌ على رَوضَةٍ حلّ فيها امامٌ يُباهى بِهِ المَلَكُ وَ الدّين
در طوس کمال کبریا میبینم
بیپرده تجلی خدا میبینم
در کفش کن حریم پور موسی
موسی کلیم با عصا میبینم
دربارۀ حضرت امام رضا علیهالسلام صدها کتاب نوشته شده و نوشتۀ بنده قطرهای است در میان آنچه بزرگان ما دربارۀ حضرت امام رضا علیهالسلام نوشتهاند؛ اما در عین حال هر کسی طبق سلیقۀ شخصی ممکن است ابتکاراتی داشته باشد.
یکی از ابتکارات این کتاب که کمتر مورد توجه قرار گرفته، این است که آیا حضرت امام رضا علیهالسلام غیر حضرت امام جواد علیهالسلام فرزندان دیگری هم داشته است یا خیر؟ بنابراین انگیزۀ ما از نوشتن این کتاب همین مسئله است.
آنچه میان مردم معمولی شایع است، این است که امام رضا علیهالسلام یک فرزند بیشتر نداشت و آن حضرت امام جواد علیهالسلام است؛ اما این درست نیست.. رب شهرة لا اصل لها؛ یعنی ایبسا شهرتی که هیچ اصل و اساسی نداشته باشد.
محققین و علمای ما از قدیم تا الان برای حضرت امام رضا علیهالسلام فرزندان متعددی ذکر کردند. مشهور علما شش اولاد از ایشان نام بردند. بعضاً هشت اولاد هم ذکر کرده اند؛ اما مشهور همان شش اولاد است.
شاعر میگوید:
اولاد رضا جواد و جعفر باشد
آنگاه حسن و حسین و ابراهیم است
پس فاطمه آن عالمه دانا است
اما صد حیف که مزارش ناپیدا است.
یعنی پنج پسر و یک دختر به نام فاطمه دارد و چند حدیث از فاطمه دختر امام رضا علیهالسلام نقل شده است. محل دفن فرزندان امام رضا علیهالسلام به جز فاطمه دختر حضرت را با زحمت و تحقیقات فراوان پیدا کردم؛ هم نامشان و هم محل دفنشان.
برای این منظور حداقل پنجاه کتاب را به ترتیب تاریخ معرفی کردم تا اینکه به کتابهای مرحوم مجلسی، جلد 49 و 48 بحارالانوار رسیدم.
همچنین در زمان معاصر کتابهایی در این زمینه یافت شد. مرحوم آیتالله مرعشی نجفی که متخصص در علم انساب است، این شش اولاد را پذیرفته است. محل دفن حضرت امام جواد علیهالسلام در کاظمین، جعفر در سپاهان (اصفهان)، حسین در قزوین، ابراهیم و حسن در قوچان است.
این شایعه که امام رضا علیهالسلام یک اولاد بیشتر نداشته است، از اینجا پیدا شد که فرزندان آن حضرت به غیر از امام جواد علیهالسلام، در زمان حیات ایشان به شهادت رسیدند.
چند وقت پیش آیتالله ضیاءالدین نجفی در اینجا بود و در این باره صحبتی به میان آمد. ایشان فرمود که امام رضا علیهالسلام غیر از آن سفر رسمیشان به ایران، سفر دیگری داشتند که امامزاده حسین که در قزوین مدفون است در آن زمان کودک بود و در آنجا به رحمت خدا رفت و اما چهار فرزند دیگر حضرت امام رضا علیهالسلام به شهادت رسیدند.
وقتی امام رضا علیهالسلام در مرو به ولایت عهدی اجباری انتخاب شد، خبر به مدینه رسید. سادات و علویون و امامزادگان برای دیدار با امام حرکت کردند. وقتی به شیراز رسیدند، جنگی به راه افتاد.
قبل از آن حاکم شیراز دروغ محضی به مأمون نوشت که این همه سادات و امامزادهها با آن شجاعت هاشمی و شیعیان هم به آنان ملحق شدهاند و حدود دوازده هزار نفر جمعیت دارند، اگر به مرو برسند، با یک اشارۀ علی ابن موسی الرضا حکومت شما از بین میرود و نسل بنیعباس منقرض میشود.
لذا مأمون از این قضیه به وحشت افتاد و دستور داد که همگی برگردند و سفارش داد اگر قبول نکردند که برگردند با آنها جنگ کنند. جنگ شد و عدهای مثل امامزاده احمد به همراه دیگر امامزادگان در همانجا شهید شد و بقیه هم متفرق شدند و در اطراف این کشور به شهادت رسیدند.
در این باره مستندات و مدارکی هم هست؟
- بله، قطعا و از این قرار است:
1. اولین سند و مدرک کتاب ما، کتاب علامه بزرگوار علی ابن عیسی اربلی است که از مفاخر شیعه در قرن هفتم هجری بود. ایشان در کتاب کَشْفُ الغُمَّة فی مَعْرِفَةِ الأئمّة چنین نوشته است: «فرزندان حضرت رضا پنج پسر و یک دختر بودند. نامهای آنان چنین است: امام جواد علیهالسلام، حسن، حسین، جعفر، ابراهیم و فاطمه.»
و نیز این بزرگوار در سندی دیگر از عبدالعزیز اخضر جنابذی نقل کرده که امام رضا دارای پنج پسر و یک دختر به نامهای ذکرشده، بود.
2. صاحب حبیب السیر (از کتابهای قدیمی اهل سنت) نیز همین پنج پسر و یک دختر را از امام رضا علیهالسلام ذکر کرده است.
3. علامۀ ربانی مرحوم مقدس اردبیلی در کتاب ارزشمند حدیقه الشیعه نوشته است: «امام رضا علیهالسلام دارای پنج پسر و یک دختر به نامهای امام جواد، حسن، حسین، جعفر، ابراهیم و فاطمه بود.»
4. مرحوم علامه مجلسی در کتاب ارزشمند بحارالانوار نوشته است: «امام رضا علیهالسلام دارای پنج پسر و یک دختر بود.»
5. صاحب کتاب تذکره الائمه نوشته است: «امام رضا علیهالسلام دارای پنج پسر و یک دختر بود. اول امام محمد تقی الجواد علیهالسلام، دوم حسن، سوم حسین، چهارم جعفر، پنجم ابراهیم و ششم فاطمه.» بعضیها بر این باورند که نویسندۀ کتاب تذکرة الائمه خود علامه مجلسی است و بعضیها میگویند که شاگردان ایشان این کتاب را نوشتهاند.
6. محمدرضا امامی در کتاب جنات الخلود نوشته که امام رضا علیهالسلام پنج فرزند پسر و یک دختر داشت؛ البته کتاب جنات الخلود تاکنون پنجاه مرتبه چاپ شده است.
7. ابن جوزی در کتاب تذکرة الخواص نوشته است: «امام رضا علیهالسلام پنج فرزند پسر و یک دختر داشت.»
8. کتاب رشحات الفنون برای امام رضا علیهالسلام پنج پسر و یک دختر ذکر کرده است.
9. کتاب تاریخی حبیب السیر نوشته است: «قول اکثر علما و دانشمندان ارباب خبر این است که آن امام عالی گوهر، دارای پنج پسر و یک دختر بود.»
10. سید جعفر آل بحر العلوم در کتاب تحفة العالم نیز به این مطلب اشاره کرده است. کتاب تحفة العالم کتابی مختصری است که آقای غفاری دانشمند محترم این کتاب را با همکاری یکی از علما در انتهای جلد چهل و هشتم بحارالانوار اضافه کرده است.
11. نویسندۀ کتاب بحر الانساب برای امام رضا علیهالسلام پنج پسر و یک دختر ذکر کرده است.
12. همچنین ابن شهر آشوب برای امام رضا علیهالسلام پنج پسر و یک دختر ذکر کرده است.
13. محمد تقی لسان الملک سپهر در ناسخ التواریخ نیز برای آن حضرت پنج فرزند پسر و یک دختر ذکر کرده است.
14. از همه مهمتر در زمان خودمان، کتاب ملحقات الاحقاق به قلم علامه مرحوم آیتالله مرعشی نجفی است. ایشان در جلد نوزدهم صفحۀ 568 نوشته است: «امام رضا علیهالسلام دارای پنج پسر و یک دختر به نامهای امام جواد علیهالسلام، حسن، حسین، جعفر، ابراهیم و فاطمه بود.»
از این قبیل اسناد و مدارک زیاد است که اگر بخواهم تک تک آنها را ذکر کنم، به درازا میکشد. برای تفصیل بیشتر مطالب به کتاب گوهر هدایت مراجعه کنید.
سند و مدرک کسانی که میگویند امام رضا علیهالسلام فقط یک فرزند داشته چیست و چرا از نظر شما سند آنها بیاعتبار است؟
-بعضیها اشکال کردند که از دو یا سه روایت منقول در کتب روایی شیعه این برمیآید که امام رضا علیهالسلام یک فرزند داشت و آن هم امام جواد علیهالسلام است.
این دو سه روایت را بررسی کردیم و دیدیم که این روایات از حنان ابن سدیر صیرفی و همفکرانش که هفت امامی بودند، نقل شده است. اینها از گروه واقفیه هستند و امامان را تا امام کاظم علیهالسلام قبول داشتند و امام رضا علیهالسلام را به رسمیت نمیشناختند.
وقتی مؤمنین جمع شدند و میخواستند وجوهات را از اینها بگیرند و به امام رضا علیهالسلام بدهند، اینها این شبهه را وارد کردند که علی ابن موسی الرضا اولاد ندارد. از نظر این عده، امام جواد بعداً متولد شد؛ بنابراین چون اینها هفت امامی هستند، روایاتشان هم ضعیف است و قابل استناد نیست و با قول مشهور علمای شیعه مغایر است.
در یک مستند دیگر به شیخ مفید نسبت میدهند که میگوید امام رضا علیهالسلام فقط یک فرزند داشت؛ در صورتی که از فرمایش شیخ مفید به هیچ وجه چنین چیزی برنمیآید که ایشان گفته است امام رضا فقط یک فرزند داشت. یا به فرمایش شیخ مفید دقت نکردهاند یا اینکه اصلاً کتاب ارشاد شیخ مفید را ندیدهاند.
عبارت شیخ مفید این است: «وَ مَضَى ابوالحَسَن اَلرِّضَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَمْ يَتْرُكْ وَلَداً نَعْلَمُهُ إِلاَّ اِبْنَهُ اَلْإِمَامَ بَعْدَهُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ» اولاً فرموده که «وَ مَضَى ابوالحَسَن اَلرِّضَا»؛ کلمۀ «ابوالحسن» دلیل بر این است فرزندی به غیر از امام جواد داشته است و گویا اولین فرزندش هم حسن بوده است. امامزادهای در اطراف قوچان هست به نام حسن ابن علی ابن موسی الرضا. در زیارتنامۀ آن هم نوشته شده که ایشان ابا محمد، حسن ابن علی ابن موسی الرضا است.
کتب انساب که بررسی کردم دیدم کنیۀ این بزرگوار ابا محمد حسن ابن علی ابن موسی الرضا است. شیخ مفید فرموده وقتی امام رضا علیهالسلام از دنیا رفت، فرزندی جز امام جواد نداشته است. این هیچ منافاتی با این ندارد که امام رضا فرزندان دیگری غیر از امام جواد داشته اما در زمان شهادت امام رضا، فقط امام جواد در قید حیات بوده باشد؛ یعنی دیگر فرزندان ایشان یا شهید شدهاند یا فوت کردند و همینطور هم هست.
امامزاده حسین به مرگ طبیعی از دنیا رفت و چهار فرزند پسر دیگر به دست مأمورین سفاک مأمون به شهادت رسیدند. ثانیاً خود لقب ابوالحسن به امام رضا علیه السلام دلالت دارد بر اینکه ایشان فرزندی به نام حسن داشته است. ثالثاً فرمایش علمای بزرگی مثل مرحوم آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی، علامه مجلسی، مقدس اردبیلی و… با آن دسته مغایرت دارد.
به نظرم افرادی که این قول را به شیخ مفید نسبت میدهند یا کلام شیخ مفید را ندیدهاند یا اگر دیدهاند به آن دقت نکردهاند.
یکی از علمای قوچان بعد از تحقیق و پژوهش مفصل در این باب تصریح کرده است که امام رضا علیهالسلام شش فرزند داشت. در مسند الرضا، جلد اول، صفحۀ 141 چندتا روایت ذکر کرده که نشان میدهد حضرت امام رضا علیهالسلام دارای شش فرزند بود. البته قبلتر از آن در جای دیگر دقت نکرده و بیان کرده بود که حضرت رضا علیهالسلام یک اولاد داشت که همان امام جواد علیهالسلام بوده است. بعد ایشان پس از تحقیق و پژوهش در این زمینه قول خود را تصحیح فرمود.
چرا بارگاههای امامزادگان، بهخصوص فرزندان امام رضا علیهالسلام در ایران پراکنده هستند؟
- وقتی امام رضا علیهالسلام در مرو ولایت عهدی اجباری و مشروط را پذیرفت، خبر آن به مدینه رسید. سادات و بنیهاشم و شیعیان تصمیم گرفتند که از نزدیک امام رضا علیهالسلام را ببینند و تجدید عهد کنند. نامهای برای مأمون نوشتند و از او اجازه گرفتند.
در نامه نوشتند که هدف ما دیدن علی ابن موسی الرضا است. حرکت کردند وقتی به شیراز رسیدند تعدادشان زیاد بود. بعضیها نوشتهاند که تعدادشان دوازده هزار نفر و بعضیها نوشتهاند هجده هزار نفر بود. رابطۀ حاکم شیراز با اهلبیت علیهالسلام خوب نبود؛ به همین خاطر نامۀ هولانگیزی برای مأمون نوشت. مبنی بر اینکه بنیهاشم با آن جمعیت و شجاعتی که دارند و با رهبری علی ابن موسی الرضا دست به قیام علیه حکومت میزنند و دودمان بنیعباس را از بین میبرند. مأمون از این مسئله ترسید.
در جواب به حاکم شیراز گفت که به همۀ آنها بگویند به دیار خود برگردند. اگر قبول نکردند، با آنها بجنگید. نامه که به حاکم شیراز رسید، به آن جمعیت سادات و بنیهاشم گفت که برگردید و خلیفه اجازه نداد که شما به مرو بروید. آنها گفتند ما از خلیفه اجازه گرفتیم. ما برای جنگ نیامدهایم، بلکه برای دیدار با علی ابن موسی الرضا آمدهایم. حاکم شیراز قبول نکرد و اصرار داشت که آنها به دیار خود برگردند. وقتی نپذیرفتند، جنگی میان آنها سر گرفت.
تعدادی از بزرگان سادات و بنیهاشم به شهادت رسیدند و تعداد باقی مانده مشورت کردند که بهطور متفرقه به شهرهای مختلف پراکنده بشوند و بعد به طرف خراسان بروند شاید به امام رضا علیهالسلام برسند.
وقتی متفرقه شدند و هر کدام به شهرهای مختلف رفتند، مأمورین خبیث مأمون وقتی از نوع پوشش لباس عربی آنان را شناسایی کردند و تک تک آنان را ترور کردند. امامزاده ابراهیم، فرزند بلافصل امام رضا علیهالسلام با برادرش ابا محمد حسن، لب آب در قوچان مشغول وضو گرفتن بود که مأمورین خبیث مأمون ایشان را به شهادت رساندند.
برادر بزرگ آنان، یعنی ابا محمد حسن ابن علی ابن موسی الرضا، از دست مأمورین نجات پیدا کرد و با اسب و مرکبی که داشت فرار کرد و ده کیلومتر آن طرفتر ایشان را هم به شهادت رساندند. اکثر امامزادهها در زمان مأمون شهید شدند؛ چون قصد دیدار با امام رضا علیهالسلام را داشتند. البته دیگر امامزادهها به نحو دیگری از دنیا رفتند. برای مثال علی ابن باقر در مشهد اردهال مدفون است.
ایشان از طرف امام محمد باقر علیهالسلام مأموریت داشت و در عین مأموریت از دنیا رفت. اما اغلب امامزادههای دورۀ امام رضا علیهالسلام برای دیدار با ایشان به ایران میآمدند و به دست مأمورین سفاک و خبیث مأمون به شهادت میرسیدند.
محل دفن فرزندان امام رضا علیهالسلام در کدام سند تاریخی ذکر شده است؟
- شاعر میگوید:
اولاد رضا جواد و جعفر باشد
آنگاه حسن و حسین و ابراهیم است
پس فاطمه آن عالمه دانا است
اما صد حیف که مزارش ناپیدا است
جوادش در کاظمین است
حسین قزوین و جعفر در سپاهان
ابراهیم و حسن باشند در قوچان
اسناد موجود در این باب زیاد است. برای مثال قسمتی از جلد اول کتاب مطلع الشمس دربارۀ تاریخ خراسان میباشد که در آن نوشته شده است: «از مشاهد مقدس قوچان، مزار حضرت ابراهیم است که فرزند حضرت امام رضا علیهالسلام میباشد و بقعه و ایوان و صحن و بارگاه و مسجد دارد؛ همه با عظمت کامل و شکوه تمام.»
در کتاب دیگری به نام گنج دانش که محمدتقی حکیم آن را در زمان ناصرالدین شاه نوشته، آمده است: «از دیگر مشاهد مقدس قوچان، مزار مبارک امامزاده ابراهیم، فرزند حضرت رضا علیه السلام است که بقعه و بارگان و ایوان و صحن و مسجد دارد؛ همه با عظمت.»
در انتها نوشته است: «بعضی از اوراق قرآن کریم به خط میرزا غیاث الدین بایسنقر در این امامزاده موجود است.» در زمان رضاخان این اوراق را به تهران بردند.
مرحوم علامه سید جعفر آل بحرالعلوم، در ضمیمۀ جلد 48 بحارالانوار صفحۀ 320 چنین آورده است: «قول حسن آن است که حضرت رضا علیهالسلام دارای پنج فرزند پسر و یک دختر به نامهای محمد تقی [امام جواد علیهالسلام]، حسن، حسین، جعفر، ابراهیم و فاطمه بود.»
در ادامه نوشته است: «در قوچان زیارتگاه بزرگی به نام سلطان ابراهیم که فرزند حضرت رضا علیه السلام است.» از امور شگفتانگیزی که در این امامزاده وجود دارد، بعضی از اوراق قرآن مجید است. کتابهای زیادی در این باره نوشته شده است که ذکر تک تک آنها مجال بیشتری میطلبد.
علما و سلاطین صفوی در باب امامزاده ابراهیم تأییداتی دارند. شجرهنامهای هم در این زمینه در دست هست که مربوط به هفتصد و پنجاه سال قبل است و هفت صفحه دارد. این شجرهنامه مربوط به امامزادگان و ساداتی است که در قوچان بودند. صفحۀ سوم شجرهنامه اینطور نوشته شده است: «ذوالانوار، سلطان ابراهیم، ابن الرضا در قوچان»
در این نوشته تصریح کرده که سلطان ابراهیم فرزند امام رضا و محل دفن ایشان در قوچان است. سلاطین صفوی، به جز شاه سلطان حسین که آدم فاسدی بود، الباقی علاقهمند به مذهب شیعه و اهلبیت علیهالسلام بودند. اصلاً شاهان صفوی به مذهب شیعه رسمیت دادند.
این شجرهنامه به امضای شاه اسماعیل صفوی است و در بالای آن نوشته شده: «امامزاده واجب التعظیم و التکریم، سلطان ابراهیم ابن الرضا» این طومار یا شجرهنامه مربوط به همان سادات اجداد ما است و در واقع شاه اسماعیل آن را به عنوان تقدیر و تشکر برای سادات ما نوشته است. به امرای استان خراسان دستور داده که از سادات قوچان مالیات نگیرید.
اینها به فرزند امام رضا علیهالسلام خدمت میکنند و خادم فرزند امام رضا علیهالسلام هستند. البته بعضیها به این شجرهنامه اعتمادی ندارند و میگویند چون مهر شاه بر آن است، اعتباری ندارد؛ در حالی که این شجرهنامه به تأیید علمای آن زمان رسیده و شاه اسماعیل آن را امضا کرده است. خود شاه اسماعیل هم خدمات فراوانی به مذهب شیعه داشت.
مرحوم محقق کرکی در زمان شاه طهماسب زندگی میکرد که مرجع کل شیعیان به شمار میآمد. خود شاه طهماسب با تأیید و اجازۀ مرجع کل شیعه، حکومت را میپذیرد و طبق دستورات ایشان عمل میکند. به هر حال برخی از شاهان صفوی مروج مذهب شیعه بودند و خدماتی در این زمینه داشتند.
اطرافیان شاه عباس همگی از علمای شیعه بودند؛ از قبیل شیخ بهایی و میرداماد. این شاهان همگی به امضا و سند خود بیان کردند که سلطان ابراهیم فرزند بلافصل حضرت امام رضا علیهالسلام است.
اخیراً شبههای را ایجاد کردهاند و آن اینکه ادارۀ اوقاف تابلویی زده که این امامزاده فرزند موسی ابن جعفر است. پاسخ این شبهه این است:
حضرت موسی ابن جعفر، پسری به نام ابراهیم دارد. طبق نوشتۀ همۀ علما از جمله شیخ عباس قمی، ابراهیم فرزند موسی ابن جعفر در یمن حکومت اسلامی تشکیل داد و مردم را به امامت حضرت رضا علیهالسلام دعوت میکرد. بعد از آن مأمون لشکری فرستاد و ابراهیم را دستگیر کرد؛ ولی به احترام امام رضا علیهالسلام او را بخشید. ابراهیم در بغداد ساکن شد و در بغداد از دنیا رفت و در قبرستان قریش دفن شد. این قضیه را شیخ عباس قمی نوشته؛ همچنین در جلد چهل و هشتم بحارالانوار صفحۀ 307 آمده است: «به یقین ابراهیم فرزند موسی ابن جعفر در قبرستان قریش دفن است.» عبدالرزاق حسینی در کتاب آرامگاه خاندان پاک پیامبر نوشته است: «ابراهیم اکبر، پسر بلا واسطۀ موسی ابن جعفر در قبرستان قریش دفن است.»
بعضیها گفتهاند که شاید امام دوتا پیامبر داشته است. ابراهیم دوم، ابراهیم مجاب است که در حرم امام حسین علیهالسلام مدفون است؛ بنابراین اگر فرزندان امام موسی ابن جعفر دو نفر به نام ابراهیم بودند، یکی در قبرستان قریش و دیگری در کربلا و حرم امام حسین علیهالسلام دفن است. البته طبق شواهد تاریخی موجود، ابراهیم دومی نوۀ امام موسی ابن جعفر است و نه فرزند ایشان؛ اما اشتباه یکی از نویسندگان تاریخی این بوده که نوههای را با فرزندان حضرت یکی گرفته است.
تاجالدّین بن زهره حسینی در كتاب غایة الاختصار نوشته است: «ابراهیم پسر موسی ابن جعفر، سید جلیلالقدر در بغداد وفات یافت و مقابر قریش و کاظمین کنونی نزدیک پدر بزرگوارش در تربتی جداگانه مدفون است و قبرش معروف میباشد.»
یک بار از یک خبرگزاری آمدند و با بنده مصاحبهای کردند. در آن مصاحبه گفتند یکی از امتیازهای آقای مقدم قوچانی این است که هم حوزۀ علمیۀ مشهد و هم حوزۀ علمیۀ قم و هم حوزۀ علمیۀ نجف را دیده است.
در نجف با دوستانمان از جمله مرحوم حجت الاسلام سید عباس موسویان وقتی به کاظمین میرفتیم، سر قبر ابراهیم موسی ابن جعفر و یکی دیگر از فرزندان موسی ابن جعفر حاضر میشدیم؛ بنابراین ابراهیم فرزند امام موسی ابن جعفر علیهالسلام در کاظمین مدفون است و ابراهیم فرزند امام رضا علیهالسلام در قوچان است. البته در زمان صدام خبیث همۀ آن مقبرههای امامزادگان قبرستان قریش را خراب کردند. در سفر اخیری که به آنجا رفتیم، دیدیم که آن مقبرهها نیست و همه را تبدیل به خیابان کردند؛ اما در زمانی که در آنجا تحصیل میکردیم، آن مقبرهها وجود داشت. علمای قدیمی که در نجف بودند از این قضیه مطلع هستند.
بنابراین اینکه ادارۀ اوقاف میگویند امامزاده ابراهیم فرزند امام موسی ابن جعفر میباشد، اشتباه است. از همین جا ضمن تشکر از زحمات مسئولین ادارۀ اوقاف قوچان از آنان درخواست میکنم که این قول را تصحیح کنند. البته این اشتباه از سوی مسئولین فعلی نبوده است؛ بلکه از سوی مسئولین قبلی و زمان رژیم شاه بود. قضیۀ آن هم سیاسی بود. یکی از وابستگان به رژیم شاه برای اینکه جان خودش را نجات بدهد، این شایعه را ساخت و نسب امامزاده را تغییر داد.
البته یک نوشته روی سنگ قبر هست که ذکر شده ایشان فرزند موسی ابن جعفر است و ادارۀ اوقاف هم به همان سنگ استناد میکند، اما آن نوشته واقعیت ندارند و با وجود قول اکثریت علما ارزش و اعتباری ندارد. امیدواریم که رئیس ادارۀ اوقاف قوچان بزرگواری کند و سند امامزاده ابراهیم را تصحیح کند و قید نماید که ایشان فرزند امام رضا علیهالسلام است و نه فرزند امام موسی ابن جعفر علیهالسلام. تمام تابلوهای کنار جاده را هم اصلاح کند.
کیفیت شهادت سلطان ابراهیم، فرزند بلافصل حضرت رضا علیه السلام چگونه بوده است؟
- کیفیت شهادت ایشان را در این چند بیت میتوانید بیابید:
من که در حال غریبی خفته در این سرزمینام
نامم ابراهیم فرزند امام هشتمینام
از مدینه عازم دیدار باب خویش گشتم
قاتلم نعمان معلون بود اینجا درکمینم
سر بسجده چون نهادم بیل او مشق سرم کرد
معجزه شق القمر شد کشف از قرص جبینام
چون زجد خود علی درس شهادت را گرفتم
زین سبب در مشهد محراب در خونم طپیدم
زائرین قبر من این جا مقام قرب حق است
چون که من فرزند دلبند امام هشتمینام
حاجت خود را ز حق خواهید از من هم شفاعت
چون که در درگاه خالق من شفیع المذنبینام
کس در این درگه نیامد بازگردد ناامید
حاجت خود را بگیر از این مزار نازنینام
تا حسینی ریزهخوار نعمت ما خاندان است
من شفاعت خواه او نزد امام هشتمینام
شرح حال حضرت سلطان ابراهیم فرزند حضرت رضا علیهالسلام را در کتاب گوهر هدایت فصل دهم و یازدهم به طور تفصیل آورده ام.
منبع:عصر ایران