زندگى مثل یک کامواست.....
07 آبان 1396 توسط مدیر النفیسه
زندگى مثل یک کامواست…..
از دستت که در برود، مى شود
کلاف سر در گم،گره مى خورد، میپیچد به هم، گره گره مى شود،بعد باید صبورى کنى، گره را به وقتش با حوصله وا کنى
زیاد که کلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود
یک جایى دیگر کارى نمى شود کرد، باید سر و ته کلاف را برید
یک گره ى ظریف و کوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قایم کرد، محوکرد، جورى که معلوم نشود
” یادمان باشد “
گره هاى توى کلاف
همان دلخورى هاى کوچک و بزرگند
همان کینه هاى چند ساله
باید یک جایى تمامش کرد
سر و تهش را برید.