مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

مقایسه‌ای تلخ، اما واقعی؛ دستشویی‌های نداشته مدارس و دستشویی‌های چند صد میلیونی مجلس!

24 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

سید محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش اخیراً در نشست ستاد عالی تشکیلاتی گسترش و ارتقای فعالیت‌های تربیت بدنی به بیان برخی از مشکلات موجود در مدارس کشور پرداخت و در بخشی از سخنان خود با اشاره به کمبود امکانات زیر ساختی در برخی مدارس کشور گفت: بازدیدی از یک مدرسه داشتیم که متاسفانه سرویس بهداشتی نداشت، با این حال در مجاورت مدرسه، ساختمانی با امکانات بهداشتی وجود داشت، [خب؛ چه از این بهتر]چرا نباید این امکانات در اختیار دانش آموزان قرار بگیرد؟!

وقتی وزیر از سویی وجود مشکلات اینچنینی را در مدارس کشور تأیید می‌کند و برای آن راهکار دم دستی (استفاده از سرویس بهداشتی ساختمان‌های مجاور) ارائه می‌کند، حاضرین جلسه به شدت متعجب می‌شوند، چرا که آن‌ها می‌گویند ما منتظر بودیم وزیر آموزش و پرورش بودجه‌ای را برای تجهیز مدارس روستایی تخصیص دهد یا اینکه فرد خاصی را برای رسیدگی به این مشکلات تعیین نماید، اما وقتی پیشنهاد ایشان را شنیدیم تعجب کردیم، مگر می‌شود برای مدرسه‌ای دستشویی نسازیم و بگوییم دانش‌آموزان از دستشویی ساختمان‌های مجاور استفاده کنند؟

 

این، اما همه ماجرا نیست. با توجه به رسانه‌ای شدن موضوع نوسازی سرویس‌های بهداشتی مجلس شورای اسلامی که اخیراً از قول دکتر کامران، نماینده اصفهان به خبرنگار «تابناک»، گفته شد، تلخی و دردناکی ماجرای نبود سرویس بهداشتی در مدارس کشور را بیشتر می‌توان درک کرد.

کامران اخیراً در رابطه با هزینه‌های نوسازی دستشویی‌هایی مجلس شورای اسلامی به خبرنگار پارلمانی «تابناک»، گفت: شما به دفتر من بیایید و اسناد و مدارک را ببینید، مجلس ما آنقدر ریخت و پاش دارد که به مستراح هم بند کرده است؛ خرج تعمیر یک دستشویی در مجلس ۲۶ میلیون تومان شده است. اگر عکسی از آن می‌گرفتید، می‌دیدید که دستشویی قبلی سنگ مرمر و کاشی‌های مرتب داشت، اما مجلس یک دفعه تصمیم گرفت آن را تعمیر کند. دستشویی‌های سالم را خراب کردند و دستشویی جدید ساختند. مجلس هفت طبقه و در هر طبقه دو دستشویی که روی هم رفته و با حساب سرانگشتی برای هر دستشویی ۲۶ میلیون هزینه کرده اند که سرجمع آن‌ها می‌شود چیزی حدود ۳۰۰ میلیون تومان که خارج از مناقصه به افراد واگذار شده تا ساخته شود.

ماجرا خیلی شفاف و روشن است، اکنون بنا بر شواهد فراوان از جمله نقل قول صریح وزیر آموزش و پرورش کشور، بسیاری از مدارس فعال کشور از وجود یک سرویس بهداشتی سالم و قابل استفاده بی بهره هستند و این مشکل برای مسئولان آنقدر غیر قابل حل است که شخص وزیر آموزش و پرورش کشور چاره را در استفاده از دستسشویی‌های ساختمان‌های مجاور مدارس می‌بیند و از سویی بنا به نقل قول صریح یکی از نمایندگان با سابقه مجلس شورای اسلامی، در مجلس برای نوسازی سرویس‌های بهداشتی سالم دوباره چند صد میلیون بودجه هزینه می‌شود.

شاید بسیاری تصور کنند که این قیاس درست نیست و به دلیل تفاوت بودجه دو نهاد نمی‌توان آن دو را در این مورد به خصوص باهم مقایسه کرد. شاید عده‌ای نیز معتقد باشند آموزش و پرورش کشور خود یکی از نهاد‌های دارای منابع بودجه‌ای فراوان است که نبود سرویس بهداشتی در مدارسش ناشی از یک ضعف مدیریتی است، اما به هر حال هیچکدام از این دو دلیل نمی‌تواند ریخت و پاش‌های مسئولان کشوری را انکار کند؛ ریخت و پاش‌هایی که چه بسا در رأس وزارت آموزش و پرورش نیز وجود دارد و هزینه‌های متوجه دانش آموزان کشور می‌شود.

البته یک نماینده پاسخ دندان شکنی به این مطلب داده است:

 

.وی گفته: هزینه تعمیر دستشویی ها که از پول مردم نبوده!!!!!!!!!!!!!!!!

 نظر دهید »

«با شکوه آمد، با شکوه رفت...»

14 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

ماندگارترین تیتر دربارۀ بدرقۀ امام خمینی در 29 سال پیش


«با شکوه آمد، با شکوه رفت…»

چرا «با شکوه آمد، با شکوه رفت» واقع بینانه‌تر و رسانه‌ای تر است؟

نخست به این خاطر که مفهومی قابل انتقال و همه کس فهم است.بی هیچ تکلف و اغراق و دوست و دشمن بر آن صحه می‌گذارند.واژۀ «شکوه» هم با استناد به حضور میلیون ها انسان است که در تاریخ ثبت شده است.

دوم به دلیلی سادگی در انتخاب واژه‌ها و سوم به سبب تکرار عمدی و معنی‌دار «شکوه».

این تیتر مثل یک فیلم سینمایی از تکنیک «فلاش بک» و ارجاع به گذشته بهره می‌برد چنان که مراسم تشییع پیکر رهبر فقید انقلاب و اولین رهبر جمهوری اسلامی ایران در 15 خرداد 1368 و بدرقۀ او را به آیین استقبال در 12 بهمن 1357 پیوند می‌زند؛ هنری که در هیچ تیتر دیگری دیده نشد.

نکتۀ مهم‌تر و فراتر از ذوق های ژورنالیستی اما واقعیت سیاسی و تاریخی است. بی هیچ اغراق و مجامله در تاریخ ایران سابقه نداشته – بله هرگز سابقه نداشته – که از رهبری هم در آغاز چنان استقبالی صورت پذیرد و هم با پیکر او پس از 10 سال حکومت چنین وداع کنند.

اکثریت مطلق با آنانی بوده که در سکوت و بی عملی و بی خبری خلایق، بی شکوه آمده و بی شکوه هم رفته‌اند ولو در سال‌های سلطنت و حکومت با ساختن کاخ‌ها و ابداع القاب و توهم جاودانگی و اتصال به آسمان، شکوهی ظاهری ساخته‌اند اما اگر هم از حیث استقبال مردمی و حضور خلایق، شکوهی داشته‌اند یا تنها در شروع بوده یا در فرجام و این که هم در آمدن و هم در رفتن باشد منحصر به امام خمینی است و این را مجله‌ای تیتر زد که نویسندگان آن روشنفکر بودند نه انقلابی یا صاحب قدرت در جمهوری اسلامی و پیشینه شان به روزنامه ای برمی گشت که همان امام خمینی گفت دیگر نمی خواندش و قبل از توقیف با این نظر تعطیل شده بود. روشنفکرانی که در ده سال اول جمهوری اسلامی از این روزنامه به آن روزنامه می‌کوچیدند و کم سختی و محدودیت ندیدند و از سر واقع بینی بود نه ارادتی چون دیگر مردمان.

شاید اگر شاه اجازه می‌داد تشییع پیکر دکتر مصدق هم نه با جمعی صد نفره و در احمد آباد که با شکوه حضور انبوه مردم در برگزار می شد ولی باز آن بدرقه بود و تازه اجازه ندادند هر چند 12 سال بعد یک میلیون نفر بر سر مزار او رفتند.

یا تشییع جنازه مرحوم طالقانی را می توان مثال زد که در شهریور 1358 تا آن زمان بی‌سابقه بود اما نکته درهمان «آمد» و «رفت» است و نه تنها رفتن.

از منظر سیاسی می توان به یاد آورد که 4 پادشاه آخر همه در غربت جان سپردند و طبعا شکوهی در وداع آنان در کار نبود.

البته مجلۀ آدینه در شمارۀ 35 یا خرداد 1368 بر روی جلد این تیتر را نشانده: اسطورۀ خمینی.

با این حال اصل مطلب در همان «با شکوه آمدن و با شکوه رفتن» است زیرا اگر با شکوه آمده بود و با شکوه نرفته بود یا اگر با شکوه نیامده و با شکوه رفته بود باز این قاعده درباره‌اش صدق نمی‌کرد.

هر قضاوتی که دربارۀ کارنامه جمهوری اسلامی قبل و بعد از امام داشته باشیم و هر نظری که درباره انقلاب ضد سلطنتی در سال 1357 ابراز کنیم هیچ‌کس نمی‌تواند در این گزاره به قدر ذره‌ای تردید کند که هم استقبال از امام خمینی در 12 بهمن 1357 در قامت رهبر بلامنازع یک انقلاب کلاسیک بی‌سابقه بوده و هم وداع با او در 15 خرداد 1368.

مهم ترین تفاوت آیت‌الله خمینی با دیگر رهبران سیاسی و مذهبی در دنیا در همین تیتر نهفته است: با شکوه آمد/ با شکوه رفت.

این را هم یادمان باشد آن حضور برای رهبری بود که کمتر از یک سال قبل در شعار خود دربارۀ ضرورت ادامۀ جنگ تا سقوط صدام حسین تجدید نظر کرده و قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان را با کامی تلخ پذیرفته بود. پذیرفتنی چونان نوشیدن جام زهر. چندان تلخ که بعد از آن دیگر در هیچ سخنرانی عمومی در جماران حاضر نشد و تصاویر تلویزیونی پخش شده از امام پس از قبول قطعنامه و پایان جنگ منحصر است به اول: دیدار و سخنان کوتاه با اعضای هیأت دولت به مناسبت هفتۀ دولت در شهریور 67 و دوم: دیدار با ادوارد شوارد نادزه وزیر خارجه وقت اتحاد شوروی و پیام نوروزی و هیچ نطق عمومی دیگری نداشته است.

همچنین یادمان باشد تنها دو ماه قبل قائم مقام خود – آیت الله منتظری- را کنار گذاشته و به تصریح سید احمد خمینی چند بار به خاطر رسیدن به این تصمیم گریسته بود و طبعا چنین اتفاقی باید در دوستدارانی که این اتفاق را نتوانسته بودند تحلیل کنند تأثیر می گذاشت اما عجبا که جمعیتی بیش از استقبال کنندگان با پیکر او وداع کردند تا جایی که اعداد از 5 میلیون تا 10 میلیون نفر ثبت شده است.

هر قضاوت و نظری که داشته باشید این جمعیت بی سابقه است و مهم تر این که اگر تنها در «آمدن» بود و چندی بعد مانند مهاتما گاندی همان اوایل درمی گذشت و قبل از آن که خود در رأس قدرت بنشیند این اهمیت را نداشت. اما یادمان باشد 10 سال حکومت کرد و جنگ هم با قبول قطعنامه و نه سقوط صدام حسین در آن زمان تمام شد و سرنوشت رهبری بعد هم نامعلوم بود.

با این توضیحات است که می توان ادعا کرد « با شکوه آمد، با شکوه رفت» ماندگارترین تیتر است.

 

حتی اگر سلطنت طلب باشید یا منتقد کارنامه جمهوری اسلامی چه قبل و چه بعد از درگذشت آیت الله، یا حوصله تان از هزینه های سیاسی سرآمده باشد، باز نمی توانید انکار کنید که در تاریخ دراز دامن این سرزمین هیچ کس دیگری را سراغ نمی توان گرفت که هم با چنان استقبال جمعیتی چنین انبوه پا به کشور گذاشته و قدرت را در دست گرفته باشد و در عین حال با چنان بدرقه و جمعیتی کشور و دنیا و قدرت و سیاست را ترک گفته باشد. اگر سراغ دارید یک نام دیگر را ذکر کنید……

همین واقعیت است که فارغ از غلایق مذهبی و سیاسی یا نقدهای تندتر شده در این سال ها یا تلاش برای تطهیر رهبران گذشته در شبکه های ماهواره ای و دلایل و عوامل دیگر در این گزاره کمترین تردید روا نیست که با شکوه آمد با شکوه رفت. اگر تردید دارید دوباره به تصاویر نگاه کن…..

برگرفته از مقاله عصر ایران - مهرداد خدیر

 نظر دهید »

خطیب نماز جمعه تهران: باید منصفانه و عاقلانه نقد کرد؛ ایجاد اتهام و دوقطبی بر سر برجام نباید صورت بگیرد / نباید گرفتار خطا شویم؛ ناصح قلب آراسته به ادب دارد

11 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه تضعیف یکدیگر، تضعیف نظام و امت اسلامی است، تاکید کرد: پیوندها با یکدیگر باید مستحکم باشد. یک نشانه آن کاهش فقر است. در جامعه اسلامی نباید مظلوم باشد بلکه باید از تمام ظرفیت نظام استفاده کنیم.
 

 حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن ابوترابی‌فرد در خطبه‌های اول نمازجمعه این هفته تهران گفت: امروز امت اسلامی، امام و پیشوای خود را شناخته است و با قدرت قدم برمی‌دارد بنابراین جبهه مقاومت امت اسلام هر روز شاداب‌تر و مقاوم‌تر در برابر امریکا و نظام سلطه حرکت می‌کند.

به نوشته ایلنا، وی ادامه داد: مسئولان محترم موفقیت شما در سایه ارتباط مستحکم ملت با امام خویش است.

تضعیف یکدیگر، تضعیف نظام و امت اسلامی است

این نماینده سابق مجلس با بیان اینکه افراد جامعه باید دست به دست یکدیگر بگذارند و باهم باشیم و نه در مقابل یکدیگر، اظهار داشت: ما دشمن مشترک داریم. اول دشمن ما، هوا و هوس ماست و باید در مقابل او استوار بایستیم. دشمن دوم ما شیاطین و در راس آنها شیطان بزرگ است. امروز باید در برابر دشمنان اسلام و مسلمین در کنار هم باشیم.

ابوترابی با بیان اینکه تضعیف یکدیگر، تضعیف نظام و امت اسلامی است، تصریح کرد: پیوندها با یکدیگر باید مستحکم باشد. یک نشانه آن کاهش فقر است. در جامعه اسلامی نباید مظلوم باشد بلکه باید از تمام ظرفیت نظام استفاده کنیم.

دستگاه قضایی تمام هویتش در دفاع از مظلوم است

ابوترابی افزود: دستگاه قضایی تمام هویتش در دفاع از مظلوم است. مظلوم در کشور باید احساس امنیت کامل کند و ظالم احساس ناامنی کند. اگر باهم باشیم، دشمنان وحدت و عزت اسلام نمی‌توانند از این شرایط استفاده کنند.

وی با تاکید بر اینکه قوای مختلف با در کنار باشند، خاطرنشان کرد: نیروهای مسلح امروز نماد این وحدت هستند. سپاه و ارتش در کنار بسیج، نه فقط بسیج ایران بلکه بسیج‌های عراق، یمن، سوریه و فلسطین در کنار هم هستند و لذا هر روز یک پیروزی بزرگتر به دست می‌آید. این پیروزی‌ها نشانه وحدت و انسجام قوا و نیروهای مسلح و نیروهای بسیجی دنیای اسلام است.

امام نماد صبر در کنار حق بود

خطیب نمازجمعه این هفته تهران با اشاره به شخصیت امام خمینی ابراز داشت: امام در مسیر زندگانی خود به حیات الهی دست یافت و در تقرب به خداوند متعال در سایه تسلیم بودن در برابر آموزه‌های دینی دست یافت. امام نماد صبر در کنار حق بود. امام در دوران جوانی تسلیم در برابر خدا شد.

ابوترابی‌فرد اضافه کرد: قیامش برای خدا بود و تا پایان عمر اگر سخن گفت یا سکوت کرد و اگر قیام کرد و اگر فرمان دفاع از ایران در برابر دنیای آلوده به ظلم صادر کرد و اگر قطعنامه را پذیرفت، برای خدا بود.

امام راه را برای صبر جمعی ملت اسلام هموار کرد

وی با بیان اینکه امام راه را برای صبر جمعی ملت اسلام هموار کرد، عنوان کرد: وحدت امروز امت اسلام دستاورد قیام پانزده خرداد است. امام مسیر مقاومت و ایستادگی دنیای اسلام در برابر دنیای کفر را هموار کرد. ایستادگی ملت ایران سوریه، لبنان، بحرین، عراق و امت اسلامی در برابر امریکا و رژیم صیهونیستی و مزدوران آنها دستاورد حرکت امام بود.

امام جمعه موقت تهران یادآور شد: امام مستحکم‌ترین رابطه را با خدا برقرار کرد و راه را برای خلق امت اسلامی در حول رهبری صالح هموار کرد.

نگاه به تاریخ منطقه بیانگر دشمنی امریکا با جهان اسلام است

ابوترابی‌‌‌فرد در خطبه دوم نماز جمعه این هفته تهران، با اشاره به بیانات رهبر در دیدار با دانشجویان بیان کرد: یکی از بحث‌‌‌های مهمی که ملت عزیز بارها تجربه کرده و امت اسلامی امروز شاهد تجربه مکرر آن است و رهبر عالیقدر بر آن تاکید و توصیه ویژه دارد، فهم دشمنی عمیق آمریکا با نظام اسلامی و امت اسلام و ملت عزیز ایران است، نگاه به تاریخ منطقه بیانگر این واقعیت است.

وی با طرح این سوال که شما بعد از جنگ جهانی دوم به منطقه نگاه کنید؟ گفت: در دنیای اسلام چه مزدورانی به قدرت رسیدند؟ چطور دنیای اسلام تجزیه شد؟ چطور در قلب جهان اسلام و قبله نخست اسلامی، راه برای تولد نامشروع رژیم صهیونیستی همراه شد؟ مزدوران حلقه به گوش آمریکا، آل‌‌‌سعود در حجاز و دیگر مزدوران منطقه‌‌‌ای در کشورهای اسلامی چطور به قدرت رسیدند و چه جنایاتی را علیه امت اسلام مرتکب شدند؟

حمایت رژیم شاهنشاهی از اسرائیل لکه ننگی در تاریخ این دودمان است

این نماینده ادوار مجلس ادامه داد: به تاریخ ایران نگاه کنید؛ چطور دودمان پهلوی سال‌ها بر ایران حکومت کرد و منافع ما را به تاراج برد. تمام منافع آن بازمی‌گردد به برندگان جنگ جهانی دوم. یعنی کسانی که راه را برای شکاف بین امت اسلامی و جامعه اسلامی و کشورهای به اصطلاح توسعه‌‌یافته فراهم کرد.

ابوترابی با بیان اینکه در دهه پنجاه بزرگترین قرارداد تسلیحات و جنگ‌‌‌افزار بین شاه و رژیم آمریکا با ۱۱ میلیارد دلار در راستای خلق یک ژاندارم در منطقه تنظیم شد، اظهار داشت: حمایت رژیم شاهنشاهی از رژیم صهیونیستی در آغاز دهه چهل لکه ننگی در تاریخ این دودمان است. رژیم صهیونیستی پنجاه سال قبل نه امروز که در نقطه‌‌‌های برتری از قدرت تسلیحاتی قرار دارد. کشورهای اردن، سوریه و مصر و حتی لبنان مورد تجاوز قرار گرفتند و شش روز سرزمین‌‌های اشغالی بیش از سه برابر توسعه یافت. بیت‌‌المقدس را در جنگ شش روزه اشغال کردند و بعد سکوت جهان اسلام.

آمریکا شاهد دریافت سیلی‌های متعدد از مقاومت اسلامی است

وی افزود: امروز نگاه کنید ببینید چه رخ داده است. رژیم صهیونیستی با حمایت مزدوران منطقه‌‌‌ای آمریکا و با حمایت کامل و صریح ایالات متحده، ۳۳ روز مقاومت اسلامی را در لبنان مورد تهاجم قرار داد چراکه نقشه خاورمیانه را تغییر دهد؛ نتیجه این تغییر به نفع امت اسلامی شد. آمریکا هفت تریلیون دلار در عراق هزینه کرد تا در عراق به ۹۰۰ پایگاهی که در جهان دارد یک پایگاه مهم نظامی اضافه کند. با هزینه سنگین و با ذلت در برابر اراده استوار ملت قهرمان و شجاع عراق و مرجعیت دینی ناچار به ترک عراق شد.

خطیب نماز جمعه این هفته تهران اضافه کرد: اینها کاملا شرایط منطقه را تغییر دادند. امروز آمریکا شاهد دریافت سیلی‌های متعدد از مقاومت اسلامی و امت اسلام است؛ چطور بر دشمنی او با امت اسلامی و ملت مقاوم ایران که پرچمدار این حرکت است، افزوده نشود؟

امریکا در اسطوره دموکراسی خود در جهان نیز شکست خورده است

ابوترابی‌فرد تاکید کرد: ما امروز با قدرتی متفاوت از زمان تولد انقلاب و با قدرتی برآمده از قدرت، مقاومت و بصیرت امت اسلامی، قدرت دفاعی بازدارنده و با وحدت و انسجام مثال‌‌زدنی با موقعیتی برتر و ممتاز در جامعه جهانی با قدرت در برابر زیاده‌‌خواهی آمریکا ایستاده‌‌‌ایم و به اهداف والای انقلاب و آموزه‌‌‌های رهبر معظم در کنار امت اسلامی دست خواهیم یافت.

وی با اشاره به وضعیت امروز امریکا تصریح کرد: امریکای امروز علاوه بر ضعف جدی و ناتوانی در جنوب غرب آسیا در اسطوره دموکراسی خود در جهان نیز شکست خورده است و جایش را به نفرت و تفرقه و نژادپرستی و زورگویی داده است. جنگ با عراق و افغانستان و جنگ‌‌‌های نیابتی در عراق و یمن این شکست را سرعت داده است.

شاهد زوال تدریجی آمریکا و اقتدار ملت منطقه هستیم

امام جمعه موقت تهران با اشاره به گفته‌‌‌های یک تحلیلگر غربی خاطرنشان کرد: جنگ سوریه و جنگ با عراق و غیرقانونی بود. امروز سیاست خارجی آمریکا مورد تنفر قدرت‌‌‌ها است. بسیاری اظهار نمی‌‌کنند اما و انقلاب و ملت اسلامی پیشگام در تبیین آن هستند. آمریکایی‌‌‌ها به عنوان مجرم هستند؛ شکنجه و حبس بی‌‌محاکمه در گوآنتانامو و ابوغریب و قتل مردم در پاکستان و فلسطین و یمن. اینها کارنامه امریکا است.

ابوترابی‌فرد با بیان اینکه امروز شاهد زوال تدریجی آمریکا و اقتدار ملت منطقه هستیم، خاطرنشان کرد: متفکرانشان در مقالات خود به آن پرداخته‌‌اند و امروز در چالش اقتصادی خود گرفتار است. امروز ۲۰ ترلیون دلار یعنی پنج برابر بودجه سالانه بدهی دارند.

ایجاد اتهام و دوقطبی بر سر برجام نباید صورت بگیرد

وی ادامه داد: آنها امروز قدرت ایستادگی در برابر امت اسلام را از دست داده‌‌‌اند. دیروز که آنها و رژیم صهیونیستی صاحب قدرت بود، ملت بزرگ اسلامی، ایران را از چنگ آمریکا بیرون آوردند، امروز که شرایط منطقه ایران اسلامی معلوم است.

این نماینده سابق مجلس به بیانات رهبر انقلاب اشاره کرد و ابراز داشت: باید منصفانه و عاقلانه نقد کرد، ایجاد اتهام و دوقطبی بر سر برجام نباید صورت بگیرد که این به معنای تبیین مسیر حرکت امت اسلامی به عنوان وظیفه دینی در برابر دشمن است و ده‌‌ها روایت ما را به این امر توصیه می‌‌کند.

باید با نقد صحیح راه را برای تکریم امت فراهم کرد

ابوترابی‌فرد افزود: پیامبر اکرم (ص) می‌‌‌‌فرمایند «مهمترین رسالت امت اسلامی نصیحت نسبت به همدیگر است». ایشان سه بار این جمله را تکرار می‌‌کنند که باید در مسیر تحکیم امت اسلامی ناصح یکدیگر باشیم. پیامبر در کلامی دیگر می‌فرمایند «ناصح باید قلبش لبریز محبت نسبت به کسی باشد که اور ا نصیحت می‌‌‌کند.» این باید صورت بگیرد تا گرفتار خطا نشویم و ناصح قلب آراسته به ادب دارد. امت اسلامی باید ناصح هم باشند و رهبر در سیره خود این درس را با ما داده‌‌‌اند.

وی با اشاره به دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب بیان کرد: این دیدار یک کلاس آموزش برای مسئولان کشور بود. امام علی (ع) می‌فرمایند «مردم از سخن حق و مشورت و عدل نسبت به هم پرهیز نکنید». باید نصیجت ناصح را گوش داد. احترام گذاشت و قبول کرد. باید با نقد صحیح راه را برای تکریم امت فراهم کرد.

 نظر دهید »

بدهی مالیاتی 8 میلیاردی زن چادرنشین!

11 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

‍
بدهی مالیاتی 8 میلیاردی زن چادرنشین!

خانمی در سیاه‌چادر زندگی می‌کند که به اسم او کارت بازرگانی صادر شده است، درحالی که کل سرمایه این خانم 1 تا 2 میلیون تومان است، اما 8میلیارد تومان به اداره امور مالیاتی استان بدهی مالیاتی دارد.

1527830052889087_163.jpg

 نظر دهید »

درباره تحریم افطاری رئیس‌جمهور از سوی تعدادی از هنرمندان؛

09 خرداد 1397 توسط مدیر النفیسه

درباره تحریم افطاری رئیس‌جمهور از سوی تعدادی از هنرمندان؛

تعدادی از چهره های سینما در اقدامی اعتراض آمیز، دعوت افطاری رییس جمهور را رد کرده اند؛ با این وجود، دلایلی که آنها ‏برای رد این دعوت ارائه کرده اند با رفتارهای پیشین خود این هنرمندان سازگاری ندارد.‏

به گزارش «انتخاب»، موج رد دعوت روحانی در شبکه های اجتماعی با چند هشتگ به راه افتاد که «سفره خالی مردم» یکی از ‏آنهاست. در این میان نکته های قابل ذکری وجود دارد که نمی توان از کنار آنها به راحتی عبور کرد.‏

اول اینکه اصل اقدام، یعنی حرکتی جمعی برای رساندن یک پیام خاصر و ارزشمند به مسئولان به طور مثال پیام «خالی بودن ‏سفره های مردم» اقدام قابل دفاعی است. نه تنها هنرمندان سینما بلکه هر گروهی از اقشار تاثیرگذار و شناخته شده بین مردم، که ‏بتوانند دغدغه های آزاردهنده جامعه را به گوش مسئولان برسانند و از آن نتیجه بگیرند، در نظر مردم، اقدام ارزشمندی انجام داده ‏اند.‏

نکته دوم اینکه ماجرا وقتی به بیراهه مردم که این اقدام صرفا جنبه شعاری پیدا کرده و از هدف اعلام شده در همان آغاز راه، ‏منحرف شود. به نظر می رسد در اقدام اخیر تعدادی از هنرمندان سینما، این اتفاق رخ داده است. کافی است به صفحات اینستاگرام ‏تعدادی از همین هنرمندانی که دعوت روحانی را رد کرده اند، مراجعه کنیم تا با نوع زندگی و انبوهی از سفرهای خارجی آنها آشنا ‏شویم. بسیاری از آنها هر روز تصاویری از خود با خودروهای گران قیمت، یا زندگی های تجملاتی را به اشتراک می کذارند. ‏برای هر مخاطبی این سوال پیش می آید که اگر دغدغه «سفره خالی مردم» تا این اندازه در این هنرمندان رسوخ کرده که حاضرند ‏دعوت رییس جمهور را رد کنند، چرا هیچ نشانه عملی و ملموسی از این دغدغه در زندگی خود آنها دیده نمی شود؟ البته باید حساب چهره های موقر و موجهی مانند پرویز پرستویی را که سابقه آنها نشان می دهد همواره با خواسته های مردم همراهی کرده اند و از اتهامات برخی همکاران خود نیز به دور بوده اند، باید از بقیه جدا کرد. چطور می ‏توان پذیرفت که فردی دغدغه سفره خالی مردم و رهایی آنها از مشکلات را داشته باشد اما هر چند وقت یک بار، با افتخار ‏تصاویر خود در فلان کشور توریستی را به نمایش بگذارد؟ جالب اینجاست که مشاهده وضعیت زندگی این هنرمندان هرگز به ‏معنای تجسس در زندگی خصوصی آنها نیست بلکه این تصاویر با رضایت خود آنها و اساسا به وسیله همین هنرمندان در معرض ‏دید عموم قرار می گیرند. ‏

نکته سوم اینکه اگر دغدغه این هنرمندان، کوتاه شدند دست رانتخواران از بیت المال است، خود آنها بهتر از هرکسی می دانند که ‏تعدادی از این ویژه خواران در دنیای هنر و به ویژه سینما نیز نفوذ کرده و مشغول هستند. حال چگونه است که این هنرمندان با ‏افتخار در فیلم های همین افراد مسئله دار، ایفای نقش می کنند اما همزمان برای سفره های خالی مردم دلسوزی می کنند؟ آیا بهتر ‏نیست چنین شعارهایی را کسانی مطرح کنند که به لحاظ علم و تخصص خود، از دغدغه های واقعی مردم آگاهی بیشتری داشته ‏باشند و دست کم در میان همان مردم، با مظاهر فخرفروشی مانند بادیگارد ظاهر نشوند؟

چگونه است، بازیگری که صرفاً به خاطر اقبال و شانس و سیمای مشابهش با فلان خواننده زن قبل از انقلاب، به سینما راه یافته و در ایام کار، و در میان کارگردانان و نویسندگان سینما به بی اطلاعی و کم مطالعگی شهره است، یکباره و به مدد شبکه های اجتماعی از خود چهره ای متفکر و تئوریسین به معرض نمایش می گذارد و با تاثیرپذیری از نظرات تشویقی، خود را در مقام یک منجی مصلح می بیند و هر بار و در هر برهه، بیانیه ای سیاسی در مواجهه با مسائل مختلف می دهد ؛ اما همین فرد حاضر نیست پاسخ دهد چگونه حاضر شده همسر فردی شود که به خاطر واردات شیرخشکهای آلوده، جان هزاران کودک را در معرض خطر قرار داده است! و چگونه با ثروت بادآورده همسرش از سرمایه ای چنین مشکوک، کودک خود را در ینگه یدنیا به دنیا می آورد؟! اساساً چگونه فردی با چنین سوابق مشوشی، می تواند داعیه روشنفکری و حق طلبی داشته باشد؟! چگونه شده که قهرمانان فیک فضای مجازی، به مصلحان اجتماعی بدل می شوند؟

نکته چهارم اینکه، به هر ترتیب، دیدار رودررو با رییس جمهور، خود فرصتی برای رساندن دغدغه های هنرمندان و عموم مردم ‏به اوست. در این شرایط، آیا هنرمندان نمی توانستند همین دغدغه ها را در جلسه با رییس جمهور بیان کنند و حتی اگر نگران ‏اتلاف بیت المال در همین جلسه هستند مستقیما به رییس جمهور بگویند به فلان دلایل درخواست می کنیم که از سال آینده چنین ‏نشست هایی برگزار نشود؟

نکته پنجم که اندکی دردناک و تاسف آور است به انگیزه شخصی برخی هنرمندان باز می گردد. برخی هنرمندان تحریم کننده ‏افطاری روحانی، دلایل متفاوتی برای این کار داشتند. مثلا تعدادی از آنها دلایلی صنفی مانند ممنوع الکاری برخی هنرمندان را ‏مطرح کرده اند و برخی دیگر دلایلی سیاسی که شاید به حق هم باشد؛ اما هنرمندی را فرض کنید که سال هاست تلاش می کند ‏ازدواج خود را از مسائل سیاسی جدا کند. حتی پس از محکومیت همسرش همین راه را ادامه می دهد. جالب اینکه برای اثبات ‏همین موضوع، مدام به مسائل سیاسی و اجتماعی حساسیت زا ورود می کند و آنقدر درباره این موضوعات نظر می دهد تا وجهه ‏از دست رفته خود میان مردم را ترمیم کند. حال چگونه می توان ادعای امثال این افراد برای رد دعوت افطاری روحانی را باور ‏کرد و پذیرفت؟

نکته ششم اینکه، باور غلطی در میان برخی سلبریتی ها وجود دارد و آن اینکه، تصور می کنند در جامعه جریان سازند؛ این در حالیست که تجربه سال های اخیر نشان می دهد چهره های مشهور جریان سازی نمی کنند، بلکه در موقعیت های مختلف خود را در میان موج افکار عمومی قرار می دهند؛ روزگاری موج افکار عمومی آنها را در حمایت از روحانی غرق می کند و روزی دیگر، همین جریان، سلبریتی ها را به زدن هشتگ های پشیمانی وامی دارد. از این رو، ادعای تاثیرگذار بودن این افراد، با واقعیت سازگاری ندارد.

همین چند هفته قبل بود که شبه هنرمندی درجه چندم، با عصبانیت تمام رو به دوربین خطاب به روحانی می گفت که پشیمان است! از آن جهت که باعث رای آوری روحانی شده و بسیاری از مردم را وادار به رای دادن به او کرده ؛ اما اساساً کدام فرد را می شناسید که به خاطر فلان سلبریتی به روحانی رای داده یا به خاطر یک سلبریتی دیگر، از رای به روحانی پشیمان شده باشد؟ یا اساساً هنرمندان حاضر بودند از کسی حمایت کنند که مورد حمایت افکار عمومی نبود؟ اما این توهم غریب از کجا می آید؟ و ناشی از کدامین اشتباه سیاستمداران و نخبگان ماست؟

البته پرواضح است که پیروی یک جامعه از سلبریتی ها هرگز اتفاق مثبتی قلمداد نمی شود؛ این اتفاق حتی در نقاط مختلف دنیا نیز کمتر رخ می دهد؛ به طور مثال، در آمریکا که شاید بتوان آن را مهد سلبریتی های سینمایی نامید، افکار عمومی بر خلاف نظر اکثریت غالب آنها در انتخابات ریاست جمهوری رفتار کردند و فردی را برگزیدند که سلبریتی های سینمایی هنوز هم روزانه از او انتقاد می کنند.


 
 
 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 47
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 63
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • زفاک

رتبه

    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس