مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

چه آسیب‌هایی به دین، امام حسین (ع) را به قیام واداشت؟(1)

24 شهریور 1397 توسط مدیر النفیسه

‍
 25 سال پس از رحلت پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) فرمود: «آگاه باشید که شما پس از هجرت و ادب آموختن از شریعت به خوی بادیه نشینی خود بازگشتید و پس از پیوند دوستی و برادری، دسته دسته متفرّق شدید. بدانید که شما رشته پیوند با اسلام را گسستید و حدود آن را شکستید و احکام آن را به کار نبستید.» 

قیام امام حسین (ع) علاوه بر اعتراض به بی‌عدالتی و قرارگیریِ ظاهری باطل در جایگاه حق، به واسطه شدت آسیب‌هایی بود که جریان فریبکار یزید و عواملش به دین وارد کرده بود و بیم آن می‌رفت این بدعت‌ها، امت مسلمان را به شدت تغییر می‌دهد؛ اما مشخصاً در عصر عاشورا، دین با چه آسیب‌هایی مواجه شد که ثارالله برای هشدار به جامعه تشیع در مقابل این انحراف، چنین قیامی کرد؟

بدعت و تحریف

اسلام به عنوان کامل ترین دین دارای برنامه های متنوّع زندگی است و در احکام و دستورهای خود تغییرات و دگرگونی هایی را پیش بینی کرده است. به همین جهت اهرم هایی را برای پویایی خود در نظر گرفته است، لذا اگر این تغییر و تحوّلات بیرون از حوزه دین بر آن تحمیل شود، بدعت و تحریف شناخته می شود.

واژه بدعت به معنای نسبت دادن عقاید و دیدگاه های جدید به دین است که با مبانی قرآن و سنت معصومین(ع) سازگاری ندارد. (1) امام حسین(ع) ظهور بدعت ها و رواج تحریفات را یکی از مهم ترین عوامل آسیب زا در قلمرو امامت می دانست و معتقد بود که حکومت اموی، موجب پدید آمدن بدعت هایی در دین شده و با تقویت آن ها جامعه مسلمین را به مخاطره انداخته است.

زمانی که پایه دین اسلام به دست نبی مکرم اسلام بنیان نهاده شد، بنی امیّه مخالفت با آن حضرت و دین نوپای او را آغاز کردند، اما با مقاومت پیامبر(ص) و یارانش آنان تسلیم شدند و به اسلام گرویدند، ولی منتظر فرصتی بودند تا دوباره به جایگاه خود برگردند. این فرصت با به خلافت رسیدن عثمان فراهم شد. بدعت در دین یکی از حرکت های تبلیغی امویان بود. از نیمه دوم دوران خلافت خلیفه سوم تا پایان دوران حکومت معاویه به تدریج بسیاری از اصول و ارزش های اسلام تعطیل شد و بدعت هایی در دین پدیدار گشت.

این بدعت ها آنقدر زیاد و آشکار بود که عایشه درباره آن گفت: «پیراهن رسول خدا هنوز نپوسیده، ولی تو سنّت او را از بین برده ای!»(2)

عثمان بسیاری از بنی امیه را به قدرت رسانید و به معاویه که از زمان خلیفه دوم به حکومت شام رسیده بود، اختیارات بیشتری داد. معاویه در گام نخست به تحریف و واژگون نشان دادن دین در نزد مردم کم اطّلاع اقدام نمود و در تحریفات تا آن جا پیش رفت که وقتی با سپاه خود به صفّین می رفت، در بین راه روز چهارشنبه نماز جمعه خواند؛(3) به طوری که حتّی یک نفر نپرسید که بین چهارشنبه و نماز جمعه چه ارتباطی وجود دارد؟!

حکومت معاویه آکنده از انواع انحرافات و خلاف ها در ابعاد مختلف بود. در ایام خلافت خود، چهل روز در نماز جمعه صلوات بر رسول خدا(ص) را ترک کرد؛ وقتی علت را پرسیدند، گفت: نام پیامبر(ص) را بر زبان جاری نمی کنم تا اهل بیت او بزرگ نشوند. هم چنین برخی احکام حج را عملاً تغییر داد و موقع احرام بر خود عطر زد.(4)

25 سال پس از رحلت پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) فرمود: «آگاه باشید که شما پس از هجرت و ادب آموختن از شریعت به خوی بادیه نشینی خود بازگشتید و پس از پیوند دوستی و برادری، دسته دسته متفرّق شدید. بدانید که شما رشته پیوند با اسلام را گسستید و حدود آن را شکستید و احکام آن را به کار نبستید.»(5)

با وجود آن که حضرت علی(ع) در راه احیای حق و عدالت سختی های زیادی را تحمّل نموده بود، معاویه همچنان به فتنه گری و آشوب خود ادامه داد. با شهادت حضرت امام علی(ع) و آغاز امامت امام حسن مجتبی(ع) معاویه به مخالفت و کارشکنی با آن امام همام پرداخت و چون همواره از موقعیّت معنوی و اجتماعی آن حضرت واهمه داشت، چندین بار نقشه شهادت کریم اهل بیت(ع) را طرّاحی کرد و سرانجام سبط نبی اکرم(ص) را با زهر مسموم و به شهادت رساند.

در عصر امام حسین (ع) به خصوص در سال های آخر امامت ایشان، بیشتر صحابه پیامبر از دنیا رفته بودند و اکثر مسلمانان این دوره به خصوص در شهرهای تازه مسلمان، نه رسول خدا(ص) را دیده بودند و نه صحابه نیک اندیش و درست کردار پیامبر(ص) را!

بدین روی هر آن چه از طرف خلیفه حاکم و اطرافیان اعمال می شد، به اسم اسلام و دین تجلّی پیدا می کرد و ظهور بدعت ها اصل و پایه دین و تعالیم اصیل آن را مسخ می‌نمود.

امام حسین (ع) با این واقعیّت تلخ روبه رو بود که اسلام دگرگون شده و هرچه به نام اسلام مطرح و ترویج می شود، کاملاً خلاف اسلام است. اسلام اموی مسلّط است و سلطنت معاویه و یزید هر قدر مجال و قدرت بیشتری می یابد. حقیقت اسلام را بیشتر تحریف می نماید و تحریف مکتب بدترین خطر برای آن است، لذا آن حضرت یکی از دلایل مهم قیام خود را مبارزه با بدعت و احیای سنّت نام برده و در نامه ای که به برخی از بزرگان بصره نوشت، هدف خود را این چنین بیان می کند: «….و انا ادعوکم الی کتاب اللّه و سنّة نبیّه فانّ السّنّة قد امیتت و انّ البدعة قد احییت و ان تسمعوا قولی و تطیعوا امری اهدکم سبیل الرّشاد و السّلام علیکم و رحمة اللّه؛(6) من شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) دعوت می کنم، زیرا سنت نابود شده و بدعت زنده شده است. اگر سخنم را بشنوید و از من اطاعت کنید، شما را به راه رشد و بالندگی هدایت می کنم، درود خدا بر شما باد!»

در عصر سید الشهدا(ع) وضع اسلام، مسلمانان و حکومت به حدی آشفته و غیر قابل پذیرش شده بود که وظیفه هر مسلمانی اظهار مخالفت و جلوگیری از آن انحراف و سقوط بود.

امام حسین(ع) در قیام پرشکوه خود در صدد برآمد تا چهره واقعی آیین محمّدی و اسلام ناب را به جهانیان معرفی نماید و پیام معنوی قرآن را به تشنگان معارف برساند و از فرهنگ دینی آسیب زدایی کند.

 نظر دهید »

تاثیر مادر افسرده بر کودک

17 بهمن 1396 توسط مدیر النفیسه

 کودک بیمار و سرما خورده درمان میشود

کودک باصبر وحوصله از شیر گرفته میشود

کودک گرسنه غذامیخورد

ولی کودکی که مادری مضطرب و ناامن دارد آسیب خواهد خورد و تا آخر عمر اسیر این آسیب خواهدماند

 2 نظر

شبهه: ﺭﻭﺍﯾﺖ ﭼﺎﻧﻪ ﺯﻧﯽ ﻭ ﺗﺨﻔﯿﻒ :

03 بهمن 1396 توسط مدیر النفیسه

شبهه:
ﺭﻭﺍﯾﺖ ﭼﺎﻧﻪ ﺯﻧﯽ ﻭ ﺗﺨﻔﯿﻒ :

ﺩﺭ ﺷﺐ ﻣﻌﺮﺍﺝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ 50 ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ﺹ) ﻭﺍﺟﺐ ﺷﺪ، ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ(ﺹ) ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻮﺳﻰ(ﻉ) ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﻮﺳﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻨﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮ ﺍﻣﺘﺖ ﻭﺍﺟﺐ ﺷﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: 50 ﻧﻤﺎﺯ، ﻣﻮﺳﻰ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﺖ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺩﻫﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺭﻓﺖ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﻰ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ، ﻭﻯ ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮ ﺍﻣﺘﺖ ﻭﺍﺟﺐ ﺷﺪ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻓﻼ‌ﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ، ﻣﻮﺳﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺖ ﺗﻮ ﺿﻌﯿﻒ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻣﺖ‌ﻫﺎﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻣﺘﺖ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺩﻫﺪ، ﺯﯾﺮﺍ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻨﻰ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺑﻮﺩﻡ، ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺰ ﺑﻪ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻗﺪﺭﺗﻰ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ﺹ) ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺁﻧﮑﻪ 5 ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻓﻌﻠﯽ ﻣﻘﺮﺭ ﺷﺪ.
پاسخ شبهه:

ﻋﻠﻤﺎﯼ ﻓﻦ ﺣﺪﯾﺚ، ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﯿﺎﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻋﻤﺪﺗﺎ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺑﻌﺪﺍ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺟﻌﻞ، ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﯾﻦ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺭ ﮐﺘﺐ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺗﺤﺮﯾﻒ ﺷﺪﻩ ﯾﻬﻮﺩﯾﺖ (ﺗﻮﺭﺍﺕ) ﻭ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﻌﺪﻭﺩﯼ ﺍﻧﺠﯿﻞ ﺩﺍﺭﺩ.

ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻧﻤﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺘﺐ ﻭ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺣﺪﯾﺜﯽ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺷﺪﻩ ﻭﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﮐﺘﺐ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﻟﮑﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ﺯﻭﺩ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﻕ ﺣﺪﯾﺚ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺁﻥ ﺑﺎ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺳﻨﺖ ﻭ ﺍﺣﺎﺩﯾﺚ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺑﻌﻀﺎ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﺩﺭ این متن به بررسی ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﺳﻼ‌ﻡ (ﺹ) ﺑﺠﺎﯼ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺑﯽ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺻﺮﯾﺢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻌﻮﺫ ﺑﺎﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﭼﺎﻧﻪ ﺯﻧﯽ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﻭ ﺣﺮﻑ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﮐﺮﺳﯽ ﻣﯽ ﻧﺸﺎﻧﺪ.

ﻧﺘﺎﯾﺠﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺟﻌﻠﯽ ﻓﻮﻕ ﮔﺮﻓﺖ:

1⃣ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺣﮑﻤﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻄﻮﺭ ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﻋﺪﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺭﮐﻌﺎﺕ ﻧﻤﺎﺯ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎ ﺑﻨﺎ ﺑﺮﺗﺸﺨﯿﺺ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ( ﻣﻐﺎﯾﺮ ﺑﺎ ﺁﯾﻪ ﻻ‌ﯾﮑﻠﻒ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻔﺴﺎ ﺍﻻ‌ ﻭﺳﻌﻬﺎ)

2⃣ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺭﮐﻌﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺟﺮﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ ﺭﺍ، ﻧﺪﺍﺭﺩ .

3⃣ﻣﺎ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ (ﻉ) ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﭼﻨﺪﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻭ ﻋﺎﺯﻡ ﺻﺤﻨﻪ ﭼﺎﻧﻪ ﺯﻧﯽ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.( ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اعتقاد ﻗﻠﺒﯽ ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﺎﻥ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﯿﺎﺕ ، ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﯿﺮﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻣﺪﯾﻮﻥ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ)

4⃣ﻃﺒﻖ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺿﻌﯿﻒ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﻋﻠﯽ ﺭﻏﻢ ﺁﯾﻪ ﺷﺮﯾﻔﻪ :

?ﺍﻧﺘﻢ ﺍﻻ‌ﻋﻠﻮﻥ ﺍﻥ ﮐﻨﺘﻢ ﻣﻮﻣﻨﻮﻥ
( ﺍﯼ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮﺗﺮﯾﻦ ﺍﻣﺖ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﯿﺪ)

5⃣ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﺳﻼ‌ﻡ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻣﺤﺾ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﻭﻟﻮﺍﻟﻌﺰﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺣﮑﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺭﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺣﮑﻢ ﺻﺮﯾﺢ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﻮﺿﻊ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﭼﺎﻧﻪ ﺯﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺣﮑﻤﺶ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﺪ .
ﻋﻠﯽ ﺭﻏﻢ ﺁﯾﺎﺕ ﺷﺮﯾﻔﻪ ﻣﺘﻌﺪﺩﯼ ﮐﻪ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺭﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺑﻼ‌ﻍ ﺁﯾﺎﺕ ﻭ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻻ‌ﻏﯿﺮ . (ﻣﺎ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺍﻻ‌ ﺍﻟﺒﻼ‌ﻍ (ﻣﺎﺋﺪﻩ /99))

6⃣ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ، ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺑﺸﺮ ﻭ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ (در این حدیث،ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ ﻉ ﮐﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اسلام ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ)

ﺭﻭﺍﺝ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺩﺭ ﮐﺘﺐ ﺭﻭﺍﯾﯽ ﺳﻨﯽ ﻭ ﺷﯿﻌﻪ:

ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﻣﺸﮑﻮﮎ، ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺷﯿﻌﻪ ﻧﯿﺰ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ ﺩﺭ ﮐﺘﺐ ﺍﺭﺑﻌﻪ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ، ﻭﻟﯽ شیخ ﺻﺪﻭﻕ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻟﯽ ﻭ ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻗﺎﺿﯽ ﻧﻌﻤﺎﻥ ﻣﻐﺮﺑﯽ ﺩﺭ ﺩﻋﺎﺋﻢ ﺍﻻ‌ﺳﻼ‌ﻡ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺼﺎﺩﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ.

ﻋﻼ‌ﻣﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﻄﻬﺮﯼ ﻧﯿﺰ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺟﺰﻭ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﯿﺎﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ.

نﮑﺘﻪ ﻣﻬﻢ و پایانی اینکه؛
ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺣﺪﯾﺜﯽ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﺷﯿﻌﻪ ﺟﺰ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺷﯿﺦ ﺻﺪﻭﻕ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﺣﺪﯾﺜﯽ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺍﺷﮑﺎﻻ‌ﺕ ﻣﺘﻌﺪﺩﯼ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺣﺪﯾﺚ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺿﻌﻒ ﺣﺪﯾﺚ، ﻋﺪﻡ ﺑﯿﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﯼ ﺣﺪﯾﺜﯽ ﻣﻌﺘﺒﺮ ﺷﯿﻌﻪ ﻭ ﺍﺷﮑﺎﻻ‌ﺕ ﻋﻘﺎﯾﺪﯼ ﺁﻥ، ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ.

?ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻣﺎ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺍﺣﺎﺩﯾﺚ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﻗﺮﺁﻥ ، ﺳﻨﺖ ، ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﻭ ﻧﭙﺬﯾﺮﻓﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﻐﺎﯾﺮﺕ ﺟﺪﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﺳﺖ.


نشر این پیام صدقه جاریه است.


نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
?قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات?

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • یاس کبود
  • حلیمه سالمیانی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 16
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس