مدیرالنفیسه

  • خانه 
  • In the name of Allah the merciful and the compassionate 
  • تماس  
  • ورود 

رازی نهفته است در این ازدواج که بسیار شیرین است

30 خرداد 1402 توسط مدیر النفیسه

                                     

فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر پیغمبر اکرم و از دوشیزگان ممتاز عصر خویش بود. پدر و مادرش از اصیل ترین و شریف ترین خانواده های قریش بودند. از حیث جمال ظاهری و کمالات معنوی و اخلاقی از پدر و مادر شریفش ارث می برد. و به عالیترین کمالات انسانی آراسته بود.
 عظمت وجودی حضرت علی علیه السلام اقتضا می کرد که خواستار همسری باشد که از نظر ایمان، تقوی، دانش، بینش، نجابت و اصالت، هم‌شان و هم‌پایه‌ی خودش باشد و جز فاطمه زهرا، دختر رسول خدا، کسی این خصوصیت و شایستگی را نداشت.

پیامبر پیشنهاد ازدواج علی علیه السلام را به دخترش این گونه منتقل کرد:« علی فرزند ابوطالب از کسانی است که فضیلت و مقام او در اسلام بر ما روشن است. من از خدا خواسته بودم که تو را به عقد بهترین مخلوق خود در آورد و اکنون او به خواستگاری تو آمده است. در این باره چه می گویی؟»

فاطمه سکوت کرد ولی چهره‌اش را از پیامبر بر نگرداند و کوچک‌ترین ناراحتی در سیمایش ظاهر نشد. پیامبر با دیدن این صحنه از جای خود بر خاست و فرمود:« الله اکبر. سکوت دخترم نشانه رضای اوست.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در حالی که بر اثاث خانه دخترش دست می‌کشید، فرمود:« خداوند زندگی را بر خانواده ای که بیشتر ظروف آن ها سفالین است مبارک قرار بده.»

رازی نهفته است در این ازدواج که بسیار شیرین است و هنوز پس از هزار و چند صد سال نکته ای گرانمایه است برای زندگی زوج های جوان. وقتی پیامبر عقد علی را خواند دست زهرا(س) را در دست علی (ع) گذاشت و گفت:

ای علی، دختر امانت است در دست شوهر. این امانت را نگهداری کن. نکته را دقت کنید. دختر امانت است در دست شوهر. به راستی این رازی است در فرهنگ اسلامی ما که هنوز فرهنگ سازی نشده است. هنوز شناسانده نشده است. باید این نکته را سر سلسله همه اندیشه ها در باره ازدواج قرار بدهیم.

نگاهی به روایات تاریخی درباره ازدواج امیر المومنین (ع) و حضرت زهرا(س)
شخصیت و عظمت پیامبر اکرم روز به روز در انظار مردم بالا می رفت و قدرت و شوکت او زیادتر می شد به همین علت دختر عزیزش زهرا (علیها السلام) همواره مورد توجه بزرگان قریش و رجال با شخصیت و ثروتمند قرار داشت هر از چندگاه از او خواستگاری می کردند اما پیامبر با خواستگاران طوری رفتار می کرد که می پنداشتند مورد غضب پیامبر قرار گرفته اند.

 

رسول خدا فاطمه را برای علی (علیه السلام) نگاه داشته بود و مایل بود از جانب او پیشنهاد شود. پیامبر از جانب خدا مأمور بود که نور را با نور به ازدواج در آورد.

تمایل رسول اکرم به پیوند علی (ع) با فاطمه(س) :

اصحاب رسول خدا احساس کرده بودند که پیغمبر اکرم تمایل دارد فاطمه (علیها السلام) را با علی پیوند ازدواج دهد، ولی از جانب علی پیشنهادی نمی شد. یک روز عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ و گروهی دیگر که پیامبر تقاضای ازدواج آنها را رد کرده بود در مسجد گرد آمده بودند و از هر دری سخن می گفتند. در این بین سخن از فاطمه به میان آمد. ابوبکر گفت: مدتی است که اعیان و اشراف عرب فاطمه علیهاالسلام را خواستگاری می نمایند اما پیغمبر اکرم پیشنهاد احدی را نپذیرفته و در جوابشان می فرماید: تعیین همسر فاطمه با خداست.برای همه روشن بود که خدا وپیغمبر، فاطمه را برای علی علیه السلام نگاه داشته اند. سپس به «عمر» و «سعد بن معاذ» گفت: حاضرید به اتفاق هم نزد علی برویم و جریان را برایش تشریح کنیم و اگر به ازدواج مایل بود همراهیش کنیم؟! آنها از این پیشنهاد استقبال و او را در این کار تشویق کردند.

سلمان فارسی می گوید: عمر و ابوبکر و سعد بن معاذ بدین قصد از مسجد خارج شدند و به جانب آن حضرت شتافتند.

علی (ع) فرمود: از کجا می آیید و به چه منظور اینجا آمده اید؟

ابوبکر گفت: یا علی تو در تمام کمالات بر سایرین برتری داری، و از موقعیت خود و علاقه ای که رسول خدا به تو دارد کاملاً آگاهی. اشراف و بزرگان قریش برای خواستگاری فاطمه علیها السلام آمده اند ولی پیغمبر صلی الله علیه و آله دست رد به سینه همه زده و تعیین همسر فاطمه را به دستور خدا حواله داده است. گمان می کنم خدا و رسول، فاطمه را برای تو گذاشته اند. و شخص دیگری قابلیت این افتخار را ندارد.

فرمود: صبر کن تا از فاطمه اجازه بگیرم.

پیغمبر نزد فاطمه (ع) رفت، فرمود: دخترم! علی بن ابی طالب (ع) را به خوبی می شناسی برای خواستگاری آمده است. آیا اجازه می دهی ترا به عقدش در آورم؟ فاطمه از خجالت سکوت کرد و چیزی نگفت. پیغمبر چون آثار خشنودی را در چهره او دید گفت: الله اکبر و سکوت او را علامت رضایت دانست (2).

بشارتی که جبرئیل به حضرت محمد(ص) داد :

رسول اکرم (ص) پس ازکسب اجازه به نزد علی آمد و با لبی خندان گفت: یا علی! آیا برای عروسی چیزی داری؟ پاسخ داد: یا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من کاملاً اطلاع دارید. تمام ثروت من عبارت است از یک شمشیر، یک زره و یک شتر.

فرمود: تو مرد جنگ و جهادی و بدون شمشیر نمی توانی در راه خدا جهاد کنی، شمشیر از لوازم و احتیاجات ضروری تو است. شتر نیز از ضروریات زندگی تو محسوب می شود، باید به وسیله آن آبکشی کنی و امور اقتصادی خود و خانواده ات را تأمین کنی و برای اهل و عیالت کسب روزی نمایی و در مسافرت بارت را بر آن حمل کنی، تنها چیزی که می توانی از آن صرف نظر کنی همان زره است. من هم به تو سخت نمی گیرم و به همان زره اکتفا می نمایم. یا علی آیا اکنون بشارتی به تو بدهم و رازی را برایت آشکار بسازم؟!

عرض کرد: آری یا رسول الله، پدر و مادرم فدایت، شما همیشه نیک خوی و خوش زبان بوده اید.

فرمود: پیش از آنکه به نزد من بیایی جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! خدا ترا از بین مخلوقاتش برگزیده و به رسالت انتخاب کرد. علی (ع) را برگزید و برادر و وزیر تو قرار داد. باید دخترت فاطمه را به ازدواج او درآوری. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا فرزندان پاک و نجیب و طیب و طاهر و نیکو به آنان عطا خواهد نمود یا علی هنوز جبرئیل بالا نرفته بود که تو درب منزل را زدی (3).

خطبه عقدی که در حضور مردم خوانده شد:

پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمود: یا علی تو زودتر به مسجد برو و من نیز از عقب تو می آیم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار کنیم و خطبه بخوانیم.

علی (ع) مسرور و خوشحال به جانب مسجد حرکت نمود. ابوبکر و عمر را در بین راه ملاقات کرد، آنها از جریان کار جویا شدند، گفت: رسول خدا دخترش را به من تزویج کرد، هم اکنون پیامبر در راه است تا در حضور جمعیت، مراسم عقد و خطبه خوانی را انجام دهد.

پیغمبر (ص) در حالی که صورتش از سرور و شادمانی می درخشید به مسجد تشریف برد، ‌و به بلال فرمود: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن. هنگامی که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای فرمود: ای مردم آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که مراسم عقد ازدواج علی و فاطمه علیها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگیرم. سپس نشست و به علی (ع) فرمود: برخیز و خطبه عقد را بخوان.

 

علی علیه السلام برخاست و فرمود: خدا را بر نعمت هایش سپاس می گویم و شهادت می دهم که بغیر از او خدایی نیست. شهادتی که مورد پسند و رضایت او واقع شود. درود بر محمد صلی الله علیه وآله، درودی که مقام و درجه اش را بالا برد. ای مردم! خدا ازدواج را برای ما پسندیده و بدان دستور داده است. ازدواج من و فاطمه را خدا مقدر کرده و بدان امر نموده است. ای مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول کرد. از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.

مسلمانان به پیغمبر (ص) عرض کردند: یا رسول الله! فاطمه را با علی کابین بسته ای؟

رسول خدا پاسخ داد: آری. پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا این ازدواج را بر شما مبارک گرداند و در میانتان دوستی و محبت افکند.

مذاکره عروسی و نقشی که عقیل عهده دار شد:

علی علیه السلام می فرماید: حدود یک ماه طول کشید و من خجالت می کشیدم با پیغمبر درباره فاطمه صحبت کنم، ولی گاهی که خلوت می شد می فرمود: یا علی چه همسر نیکو و زیبائی نصیبت شد؟ بهترین زنان عالم را تزویج تو کردم.

روزی برادرم عقیل پیش من آمد و گفت: برادر جان! من از ازدواج تو بسیارمسرور هستم. چرا از رسول خدا (ص) خواهش نمی کنی که فاطمه را به خانه ات بفرستد تا بوسیله عروسی شما، چشم ما روشن گردد؟ پاسخ دادم: خیلی میل دارم عروسی کنم اما از رسول خدا خجالت می کشم. عقیل گفت: تو را به خدا سوگند! هم اکنون با من بیا تا خدمت پیغمبر (ص) برویم.

علی با برادرش عقیل آهنگ منزل رسول خدا نمودند. در بین راه به «ام ایمن» برخورد کرده جریان را برایش گفتند. ام ایمن گفت: اجازه بدهید من با رسول خدا در این باره مذاکره کنم.

ام سلمه و سایر زنان از قضیه خبردار شدند و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله مشرف گشتند. عرض کردند: یا رسول الله! پدر و مادرمان به فدایت، برای موضوعی خدمت شما رسیده ایم که اگر خدیجه زنده بود چشمش بدان روشن می شد. وقتی پیغمبر (ص) نام خدیجه را شنید اشکش جاری شد و فرمود: خدیجه؟! کجا مانند خدیجه پیدا می شود؟ هنگامی که مردم مرا تکذیب نمودند مرا تصدیق کرد و برای ترویج دین خدا، اموالش را در اختیار من قرار داد. خدیجه زنی بود که خدا بر من وحی فرستاد که بدو بشارت دهم خانه ای از زمرد در بهشت بدو عطا خواهد کرد.

ام سلمه عرض کرد: پدرم و مادرم فدایت شود، شما هرچه درباره خدیجه می فرمایید صحیح است. خدا ما را با او محشور گرداند. یا رسول الله! برادر و پسر عموی شما میل دارد همسرش را به منزل ببرد.

فرمود: پس چرا خودش در این باره صحبتی نمی کند؟ عرض کرد: از کمروئی اوست.

پیغمبر (ص) به ام ایمن فرمود: علی را نزد من حاضر کن.

وقتی علی (ع) خدمت پیغمبر مشرف شد فرمود: یا علی! آیا میل داری همسرت را به منزل ببری.

عرض کرد: آری یا رسول الله.

فرمود: خدا مبارک کند، همین امشب یا فردا شب وسائل عروسی را فراهم می کنم.

سپس به همسرانش فرمود: اطاقی را برای فاطمه فرش کنید تا مراسم عروسی را برگزار کنیم (4). مراسم ازدواج برترین بندگان خداوند در روز اول یا ششم ذی الحجه (5) سال دوم یا سوم هجری انجام گرفت(6).

(1)ذخائر العقبی ص 26.

(2)بحار الانوار ج 43 ص 127 ذخائر العقبی ص 29

(3)بحار الانوار ج 43 ص 127

(4)بحار الانوار ج 43 ص 130 ـ 132

(5)مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 349

(6)بحار الانوار ج 43 ص 6 و 7

 

برگرفته از کتاب بانوی نمونه اسلام تألیف ابراهیم امینی

2362

 نظر دهید »

بزن کنار، ساکت باش، و هیچ نگو.

29 خرداد 1402 توسط مدیر النفیسه

امروز یه قانون روانشناسی رو می‌خوندم که در عین ساده بدونش خیلی جالب بود؛ می‌گفت:
چرا وقتی ماشینت جوش میاره،
حرکت نمی‌کنی؟
کنار می‌زنی و می‌ایستی؟
چون ممکنه آتیش بگیره؛
و به خودت و دیگران صدمه بزنه!
خودت هم همین‌طوری.
وقتی جوش میاری، عصبی و عصبانی میشی.
در این حال تخته‌گاز نرو.
بزن کنار، ساکت باش، و هیچ نگو.
وگرنه هم به خودت آسیب می‌زنی هم به اطرافیان.

 نظر دهید »

این آدمها را در گوشه ای از زندگی حفظ کنید...

27 خرداد 1402 توسط مدیر النفیسه

آدم سالم کیست؟

 

                                

روان شناسی در جواب اين سوال میگوید :

آدم سالم، آدميه كه با خودش و با آدمهاى اطرافش در حال جنگ و ستيز نيست، نتيجتاً حضورش به آدم انرژى ميده!

بيشتر از اينكه انتقادگر باشه، مشوقه!
بيشتر از اينكه منفى باشه، مثبته!
بيشتر از اينكه متكبر باشه، متواضعه!
بيشتر از اينكه بخواد خودنمايى كنه، دوست داره در يك فضاى اشتراكى، ديگرانو ببينه و همينطور خودش ديده بشه!

با آدم سالم، شما بهترين بخش وجودتون دیده میشه.
آدم سالم زيباييهارو ميبينه و به زبون مياره!

آدم سالم خوش خلق هست، مزاح و طنز خوبى داره!
آدم سالم همونى هست كه ميبينى، فى البداهه است!


خلاقيت داره، برخوردش محترمانه است، ميتونيد به او اعتماد كنيد، احساس امنيت كنيد!

آدم سالم كنترل نياز نداره، تحسین نیاز نداره، هر روز به یک رنگ در نمیاد.

آدم سالم با مجموعه رفتارهاش به شما احساسى رو ميده كه در حقيقت شما خودت رو مثبت تر و بهتر از انچه که هستی ببینی.

و وقتی که این آدم سالم کنارت نباشه دیگران حقیقت واقعی شما رو درک میکنند که پشت توانایی های آدم سالم شما هم بزرگ دیده شده بودی!

این آدمها را در گوشه ای از زندگی حفظ کنید…

 نظر دهید »

چرا شلخته بودن برایمان خوب است؟

22 خرداد 1402 توسط مدیر النفیسه


اگر در دوران کرونا همگی دچار وسواس داشتن خانه‌هایی دنج و زیبا شده بودیم، سال گذشته انگار به نوعی سال کنار گذاشتن این وسواس و پذیرفتن آشفتگی وشلخته بودن زندگی معمولی بود. 
زن آشفته انگلیسی تا حد امکان با آن دسته دخترانی که تصویری بی‌عیب و نقص از زندگی خود به نمایش می‌گذارند، فاصله دارد و همین باعث شهرتش شده، هر چند اگر در سطح فضای مجازی باقی بماند. او زنی است که می‌داند چه چیزی در زندگی اهمیت بیشتری دارد.


«خانه‌ام نا مرتب است»؛ این جمله کوتاه شاید بی‌ضرر به نظر برسد، اما همین سه کلمه کافی بود از دهان ماری کوندو، ملکه نظم و ترتیب بیرون بیاید تا غوغایی در فضای مجازی به پا شود.

به گزارش بی بی سی، تقریبا یک دهه از زمانی که ماری کوندو، کارشناس نظم و سازمان‌دهی به سبک ژاپنی دنیا را با مفهوم «خلق شادی» از طریق ایجاد نظم در محیط خانه آشنا کرد، می‌گذرد. او بنیان‌گذار سبک مرتب‌سازی موسوم به «کنماری» است و حتی در مجموعه تلویزیونی ساخت شرکت نتفلیکس با نام «مرتب کردن با ماری کوندو» هم حضور داشته است.


ماری کوندو حالا سه فرزند کوچک دارد که به نظر می‌رسد به کلی سبک زندگی‌اش را تغییر داده‌اند. به گزارش واشنگتن پست، داشتن خانه‌ای از هر نظر مرتب و منظم دیگر برای او در اولویت نیست: «مرتب کردن را تقریبا کنار گذاشته‌ام، البته به نحوی که برایم خوب بوده. حالا فهمیده‌ام هیچ چیز به اندازه وقت گذراندن با فرزندانم برایم اهمیت ندارد.»

مقاله واشنگتن پست موجی از واکنش‌های مختلف را به دنبال داشت. از جمله مادران تحت استرسی که این تغییر دیدگاه ماری کاندو را ریاکارانه دانستند و از این که به قول خودشان سرشان کلاه رفته ابراز خشم کردند. با این حال بیشتر واکنش‌ها به این مقاله مثبت بودند و یک نکته در اکثریت آن‌ها مشترک بود: حس آرامش خاطر. این که یک نفر که با آموزش روش‌های مرتب‌سازی تجارتی پرسود برای خود برپا کرده می‌گوید با تغییر زندگی، اولویت‌هایش هم عوض شده، خیال خیلی‌ها را راحت کرد.

حرف‌های اخیر کوندو در مورد تغییر روش زندگی‌اش بدون‌شک واقعی و از روی صداقت است؛ هیچ چیز به اندازه یک کودک نوپا نمی‌تواند کار مرتب کردن خانه را به ماموریتی غیرممکن تبدیل کند و گذشته از آن هیچ چیز هم به اندازه بازی کردن با همین کودک لذت‌بخش نیست. اما این را هم باید در نظر گرفت که او احتمالا به شکلی زیرکانه می‌خواهد با زمان همراه شود و از موج جدید واقع‌گرایی که نسبت به شکل زندگی به راه افتاده، عقب نماند. گذاشتن نام «ترند» روی این موج شاید کار چندان درستی نباشد، چون احتمالا برای بسیاری از ما شکل پیش‌فرض زندگی به همین گونه است. نکته، اما اینجاست که حداقل برای اولین بار این شلختگی، به مد روز تبدیل شده است.

ناشران دیکشنری انگلیسی آکسفورد سال ۲۰۲۲ اصلاح «وضعیت گابلین» (Goblin Mode) را به عنوان عبارت سال انتخاب کردند. این اصطلاح که اکثریت آراء مردمی را بدست آورد به حالت رفتاری اشاره دارد که نشانه‌هایی از خودخواهی، تنبلی، شلختگی و حرص در آن دیده می‌شود و معمولاً در تضاد با هنجار‌ها یا انتظارات اجتماعی است.
 

اگر در دوران کرونا همگی دچار وسواس داشتن خانه‌هایی دنج و زیبا شده بودیم، سال گذشته انگار به نوعی سال کنار گذاشتن این وسواس و پذیرفتن آشفتگی و شلختگی زندگی معمولی بود.

برای درک این مساله که چرا تنها به تازگی به فکر پذیرش این آشفتگی افتاده‌ایم، بد نیست به یاد بیاوریم جنبش ضد شلختگی در سال‌های اخیر تا چه اندازه قدرتمند بوده است. کافی است تعداد برنامه‌های تلویزیونی نظیر برنامه ماری کوندو در نتفلیکس که با مضمون ایجاد نظم و ترتیب در زندگی ساخته شده‌اند را بشماریم. اما از سوی دیگر همزمانی این وسواس برای مرتب بودن، نظم، آرامش و پاکیزگی با گسترش محبوبیت اپلیکیشن‌های شبکه‌های اجتماعی هم احتمالا نمی‌تواند تصادفی باشد. اینستاگرام، یوتیوب و به تازگی اپلیکیشن اشتراک ویدیوی «تیک‌تاک» - که هزاران ترند مختلف را به راه انداخته - احتمالا در این رابطه بی‌تقصیر نبوده‌اند.

تیک‌تاک ثابت کرده یکی از بهترین پلتفرم‌ها برای به اشتراک گذاشتن خانه‌های مرتب با چینش هنرمندانه و به شدت مینیمالیستی است که البته هشتگ مخصوص به خودشان را هم دارند. پست‌ها با هشتگ aesthetic (زیبایی‌شناختی) بیش از ۲۰۲ میلیارد بار دیده شده‌اند.

حتی اگر عضو این شبکه اجتماعی نباشید هم احتمالا می‌توانید تشخیص دهید از چه چیزی حرف می‌زنیم: تصاویری آرامش بخش از خانه‌هایی به رنگ‌های سفید و کرم با چیدمانی بسیار زیبا و هوشمندانه همراه با کشو‌ها و کمد‌های مرتب که تنها با چند شمع معطر و میز‌های شیک تزئین شده‌اند. برای تقویت این تصاویر معمولا گلدان‌هایی هم در آن‌ها گنجانده می‌شود که معلوم نیست واقعا سالم باشند. نمونه‌اش تصاویری است که کیم کارداشیان از طراحی داخلی خانه‌اش در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارد یا در کاتالوگ‌های برخی برند‌های لوکس لباس و اسباب خانه می‌بینیم.

اما این سبک از طراحی داخلی ظاهرا مورد علاقه یک گروه دیگر از فعالان در شبکه‌های اجتماعی هم هست؛ دخترانی که احتمالا آن‌ها می‌شناسید: آن‌ها صبح زود از خواب بیدار می‌شوند، برنامه روزانه‌شان را در یک دفترچه یادداشت می‌نویسند و بعد از خوردن یک لیوان نوشیدنی سبز، همزمان با طلوع خورشید یوگا می‌کنند. بعد از آن هم کاسه صبحانه‌شان (معمولا متشکل از غلات و میوه و آجیل) را به همراه یک لیوان چای سبز ماچا با شیر می‌خورند. این دختران غذا‌ها و محصولات آرایشی و بهداشتی سالم و خانه‌های تمیز و مرتب را دوست دارند و از به اشتراک گذاشتن آن در شبکه‌های اجتماعی لذت می‌برند. آن‌ها به معنای واقعی کلمه نقطه مقابل وضعیت گابلین هستند.

با این حال، این سبک زندگی به تازگی با واکنش‌های شدیدی روبرو شده که البته جای تعجب هم ندارد؛ این نوع از اهداف مرتبط با سبک زندگی برای بیشتر مردم غیر‌قابل دستیابی است. جدای از آن زندگی کردن به این سبک به پول و زمان زیادی نیاز دارد و می‌تواند خسته‌کننده هم باشد. مرتب کردن خانه برای همه شفابخش نیست و حتی برای برخی می‌تواند دردناک هم باشد.

بزرگ‌ترین اپلیکیشن در سال گذشته «BeReal» (واقعی باش) بود. این اپلیکیشن کاربران را ترغیب می‌کرد هر روز، هر کجا که هستند و هر کاری که انجام می‌دهند، در لحظه‌ای غیر‌قابل پیش‌بینی عکس بگیرند و به اشتراک بگذارند. هدف از ساخت این اپلیکیشن ارائه تصویری کاملا متضاد با محتوای غیرواقعی و به شدت صحنه‌سازی شده‌ایست که به دیدن آن عادت کرده‌ایم.

 پذیرفتن شلختگی
اگر چه تیک‌تاک بی‌وقفه و با سرعت در حال حرکت است و نباید چندان جدی گرفته شود، اما هنوز هم ابزاری کارآمد برای چنین تغییراتی است. آشفتگی سازمان‌دهی شده در حال رواج است و در تیک‌تاک شاهد اینفلوئنسر‌های دختری هستیم که میز‌های پاتختی نامرتب‌شان را به نمایش می‌گذارند.

اگرچه این میز‌ها ممکن است نامرتب به نظر برسند، اما جای این شک هم وجود دارد که کاملا طراحی شده باشند. جلوی چشم ما مجموعه‌ای از محصولات محبوب مراقبت از پوست، جواهرات ظریف، کتاب‌های روی هم چیده شده و چندین شمع قرار دارد و از لیوان قهوه لکه‌دار یا دستمال کاغذی کثیف خبری نیست.

یک ترند جدید دیگر هم در شبکه‌های اجتماعی راه افتاده که روی ارائه تصویر دست نخورده از واقعیت تمرکز دارد: این ترند شامل ویدئو‌هایی از خانه‌های به اصطلاح «غیرزیبایی‌شناسانه» است که با هشتگی به همین نام (nonaesthetic) به اشتراک گذاشته می‌شوند؛ خانه‌هایی به شدت معمولی، با مبلمان زشت، انبوهی از لباس‌های شسته‌شده، سبا‌ب‌بازی بچه‌ها که روی زمین پخش شده‌اند، رخت‌خواب حیوانات خانگی، شیر‌های آب شکسته و وسایل فرسوده آشپزخانه. این یک تصویر واقعی و قابل درک است و از این واقعیت حکایت دارد که بسیاری از مردم نه توان مالی برای زندگی کردن در این خانه‌های مرتب و بی‌کم و کاست را دارد و نه وقت این که همه چیز را تمیز و بی عیب و نقص نگه دارند.

اگر چه بسیاری از این ویدیو‌ها هم همچنان در مورد مرتب کردن، تمیز کاری یا «بازآرایی» هستند، اما دست کم از نمونه‌های ساختگی و از قبل طراحی شده، واقعی‌تر به نظر می‌رسند.

این موج تازه البته فقط به خانه‌های ما محدود نمی‌شود. یکی از جذاب‌ترین ترند‌های مربوط به مد در تیک‌تاک، ترند موسوم به «زن آشفته انگلیسی» (Frazzled English Woman) است که در چند ماه اخیر رواج زیادی یافته است. با توجه به علاقه شدید نسل زد به مد سال ۲۰۰۰، هیچ کسی انتظار نداشت این سبک لباس پوشیدن دوباره باب شود: کت‌های گرم و چسبان، چکمه‌های بلند تا زیر زانو، لباس بافتنی گشاد و راحت، دامن نه چندان خوش‌قواره با قد متوسط و یک شال‌گردن کوچک که به هیچ دردی نمی‌خورد. این تصویر یادآور شخصیت‌های اصلی زن در کمدی‌های عاشقانه انگلیسی در دهه ۲۰۰۰ میلادی است: رنه زلوگر در «خاطرات بریجت جونز»، کیت وینسلت در «تعطیلات» و کی‌را نایتلی در «در واقع عشق».

با این حال کلمه کلیدی در اینجا «آشفته» (frazzled) است. جذابیت این سبک بی‌شک کمتر در ویژگی‌های ظاهری و بیشتر در روحیات این دست از زنان نهفته است: زنانی پرمشغله، نگران، معمولی و دوست‌داشتنی که مو‌های ژولیده‌شان را یا با کلیپس و یا به شکل گوجه بالای سر جمع کرده‌اند و ترکیبی از لباس‌های ناهمگون را به تن دارند؛ زنانی که انگار همیشه دیرشان شده و عجله دارند.

اما نباید این نکته را فراموش کنیم که بسیار از این ترند‌ها هرگز از صفحه نمایش تلفن‌های همراه فراتر نمی‌روند و عمدتا فقط در فضای مجازی دیده می‌شوند؛ که خیلی هم خوب است. مد همیشه ترکیبی از سرگرمی و تخیل بوده و طراحان این حوزه خیلی وقت‌ها سبک‌هایی دیوانه‌وار را ارائه داده‌اند که هیچ کس در دنیای واقعی از آن‌ها پیروی نکرده است.


زن آشفته انگلیسی تا حد امکان با آن دسته دخترانی که تصویری بی‌عیب و نقص از زندگی خود به نمایش می‌گذارند، فاصله دارد و همین باعث شهرتش شده، هر چند اگر در سطح فضای مجازی باقی بماند. او زنی است که می‌داند چه چیزی در زندگی اهمیت بیشتری دارد. برایش مهم نیست که ظاهرش در ۱۰۰ درصد موارد بی‌عیب و نقص باشد و خانه‌اش برق بزند، اولویت او این است که با دوستانش وقت بگذراند.

این ذهنیتی است که ظاهرا ماری کوندو آن را پذیرفته. اگر چه بعید است به این زودی‌ها او را با یک شال قلاب‌باقی کوچک و به دردنخور دور گردنش ببییم، اما این طور که پیداست او آغوشش را برای شلختگی باز کرده تا وقت بیشتری برای چیزی مهم‌تر در زندگی، یعنی کسانی که دوست‌شان دارد، داشته باشد.

 نظر دهید »

تأثیر احساس گناه والدین بر سلامت روان فرزندان

20 خرداد 1402 توسط مدیر النفیسه


گاهی برخی والدین نسبت به تربیت فرزندشان احساس گناه می‌کنند و تصور می‌کنند مادر یا پدر خوبی برای فرزندشان نبودند یا نیستند؛ اگرچه این احساس تا حدی طبیعی است اما تداوم آن می‌تواند سلامت روان فرزندان را به خطر بیندازد. 

به‌عنوان والدین، آیا گاهی اوقات احساس می‌کنید که به‌اندازه کافی برای فرزندتان خوب نبوده‌اید؟ آیا از اینکه فرزندتان را ترک می‌کنید و سرکار می‌روید، احساس گناه می‌کنید؟ آیا خودتان را با والدین دیگری که به نظر می‌رسد همه‌چیز برای فرزندشان فراهم می‌کنند، مقایسه می‌کنید و آرزو می‌کنید که‌ای کاش مثل آن‌ها بودید؟ آیا تابه‌حال به خاطر رفتار فرزندتان یا تنبیه او احساس گناه کرده‌اید و همچنان خودتان را سرزنش می‌کنید؟ این‌ها احساساتی است که بسیاری از والدین به دلیل عشق و علاقه به فرزندشان، با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند.


درواقع، والدین به دلیل علاقه به فرزندشان از اینکه والد مناسبی برای او نباشند، می‌ترسند. به گفته دکتر ناهید کرمی، روانشناس کودک و نوجوان و مدرس دانشگاه، احساس گناه والدین تا حدی طبیعی است اما والدین باید مراقب باشند که درگیر شدن با این احساس می‌تواند آن‌ها را از شیوه تربیتی سالم دور کند و آسیب‌های مخربی را به دنبال داشته باشد.

برخی والدین بیشتر دچار احساس گناه می‌شوند
همه افراد ممکن است در مورد مسئولیت‌ها و وظایف خاصی که به عهده‌دارند ضعف‌هایی را در خود احساس کنند و درمقاطعی فکر کنند که وظایف خودشان را به خوبی انجام نداده‌اند و درنتیجه، احساس گناه کنند. یکی از این موارد، احساس گناهی است که درصد بالایی از والدین این حس را تجربه می‌کنند و شاید مقطعی درگیر این حس شوند.
 
 اگرچه درصد بالایی از والدین این حس را تجربه می‌کنند اما دکتر کرمی می‌گوید که برخی والدین بیشتر دچار احساس گناه می‌شوند: «والدینی که وسواس فکری زیادی دارند یا چالش ذهنی بالایی در اصول تربیتی فرزندشان را تجربه می‌کنند، بیشتر دچار احساس گناه می‌شوند. این دسته والدین، تربیت و رشد کودکان را کمالگرایانه بررسی می‌کنند و آن را بسیار دشوار و سخت می‌انگارند. همچنین والدینی که همیشه دلایل مشکلات زندگی‌شان را ضعف فرزند پروری والدین خودشان می‌دانند و تلاش می‌کنند که بهترین باشند و الگویی از والدین خود در تربیت فرزندشان برندارند نیز احتمالاً در تربیت فرزندشان بیشتر دچار احساس گناه می‌شوند.»

این روانشناس ادامه می‌دهد: «دسته دیگر، والدینی هستند که اضطراب بالایی دارند و همیشه منتظر و گوش‌به‌زنگ اتفاقات و بحران‌های غیرمنتظره هستند.»

کرمی یکی دیگر از دلایل احساس گناه در والدین را مقایسه با سایر والدین در رسانه‌های اجتماعی و اشباع از توصیه‌ها و اطلاعات زیاد می‌داند و می‌گوید: «این روزها شبکه‌های اجتماعی به یک مورد قدرتمند در ورودی اطلاعات برای عموم مردم تبدیل‌شده است. گاهی افراد در گروه‌های عمومی یا خصوصی مطالبی را در مورد کودکان، فرزند پروری، اصول تربیتی، کلاس‌های آموزشی متفاوت برای فرزندان، تفریحات بچه‌ها و… به اشتراک می‌گذارند که والدین مضطرب، بامطالعه این مطالب شاید احساس کنند که در مورد فرزند خود کوتاهی کرده و والدین کافی نبوده‌اند لذا احساس گناه در آن‌ها تشدید شده و سبب احساس شرم یا عذاب وجدان در آن‌ها می‌شود.»

او توصیه می‌کند: «والدین باید به‌طور مستقل در مورد کافی و خوب بودن خودشان تصمیم بگیرند و با دیدن تصاویری که گاهی ممکن است تاحدی ساختگی باشد، تحت تاثیرقرارنگیرند و خود را سرزنش نکنند.»

احساس گناهِ بیش‌ازحد مخرب است

کرمی احساس گناه در حد اعتدال را لازم و ضروری می‌داند و می‌گوید: «خیلی از والدین ممکن است احساس گناه را بارها و بارها در مورد فرزندشان تجربه کنند؛ تا وقتی‌که این تجربه عملکرد والدین را تحت‌الشعاع قرار نداده و باعث دقت بیشتر آن‌ها در مسائل مربوط به فرزندشان شود، لازم و ضروری است.»

احساس گناه بیش‌ازحد والدین مخرب است: «برخی والدین به دلیل احساس گناه بیش‌ازحد ممکن است به خواسته‌های فرزندان بیش‌ازاندازه بها دهند و آن‌ها را برآورده کنند، در این صورت فرزندان احساس ناکامی را تجربه نمی‌کنند و در جوانی و بزرگ‌سالی افرادی با اعتمادبه‌نفس پایین خواهند بود یا احساس ناامنی می‌کنند و در تعامل با افراد جامعه دچار مشکل می‌شوند.»

«برخی والدینی که بیش‌ازحد احساس گناه یا عذاب وجدان دارند، نمی‌توانند تصمیمات صحیح در مورد فرزند خود بگیرند و شاید آسیب‌های زیادی را در زندگی خود و فرزندان به وجود آورند و باعث شوند که فرزندانشان ازنظر سلامت روان دچار آسیب شوند.»

برخی عوامل باعث تشدید احساس گناه می‌شود

کرمی، عدم کنترل احساس گناه را عاملی در تشدید این حس می‌داند و می‌گوید: «اگر والدین نتوانند احساس گناه را در خود کنترل کنند، در برقراری تعامل مثبت با فرزندان ناتوان خواهند شد. این دسته والدین، هرروز شاهد فاصله گرفتن فرزندان از خود هستند و توانایی کنترل فرزندان و آموزش مهارت‌های صحیح برای زندگی آن‌ها را ندارند؛ درنتیجه این حس در آن‌ها بیشتر خواهد شد و عملکرد زندگی آن‌ها را به‌شدت کاهش خواهد داد.»

این روانشناس ادامه می‌دهد: «والدینی که درگیر اختلالات روانی هستند و نه خود توانایی از بردن این مشکلات را داشته و نه از مشاور و روانشناس کمک گرفته‌اند نیز می‌توانند باعث تشدید احساس گناه در خود شوند.»

در این موارد احساس گناه را باید جدی گرفت

به گفته کرمی، احساس گناه والدین معمولاً در چند ماه اول بعد از تولد فرزند اول آن‌ها وجود دارد و پس از مدتی برطرف می‌شود اما اگر این احساس از بین نرود، مخرب خواهد بود چراکه والدین دچار وسواس یا اضطراب می‌شوند و اثر مخرب آن، در تمامی مراحل زندگی خود و فرزندان به‌صورت زنجیره‌ای معیوب زندگی آن‌ها را دچار مشکل و آسیب خواهد کرد.

اگرچه احساس گناه والدین طبیعی است، اما زمانی که اجازه دهید این احساس گناه بر افکار و تصمیمات شما غلبه کند، ناسالم می‌شود. او می‌گوید: «زمانی که والدین توان انجام مسئولیت‌ها و وظایف روزمره خود و فرزندان را ندارند و آن‌قدر خود را ناتوان می‌بینند که در انجام کوچک‌ترین کارها و تصمیمات مستأصل می‌شوند، این احساس خطرناک می‌شود و باید آن را جدی بگیرند و به روان‌پزشک یا روانشناس مراجعه کنند تا قادر به حل این مشکلات یا تضعیف این احساس شوند.»


بر احساس گناه خود غلبه کنید

کرمی در توصیه‌ای به والدین می‌گوید: «والدین باید بدانند که هیچ‌کدام از ما کامل نیستیم و در موارد گوناگون ضعف‌هایی در انجام وظایف و مسئولیت‌هایمان خواهیم داشت، مهم این است که ارزش هدف‌های خود در تربیت و رشد کودکانمان را بدانیم و ارزیابی صحیح و مثبتی از خود داشته باشیم.»

او تأکید می‌کند: «والدین باید با افرادی تعامل داشته باشند که حس عذاب وجدان را در آن‌ها به وجود نیاورند و آن‌ها را قضاوت نکنند و درنهایت این خود آن‌ها باشند که برای نحوه برخورد با فرزندانشان و برآوردن خواسته‌های آنان تصمیم می‌گیرند؛ در این صورت والدین می توانند از احساس گناه پیشگیری یا آن را رفع نمایند.»
 
منبع: ایرنا

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 87
مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 <   >
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

مدیرالنفیسه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اجتماعی
  • احکام
  • امام خمینی
  • امام زمان (عج)
  • ایام مذهبی و ملی و مناسبتی
  • بارداری
  • بدون موضوع
    • نهج البلاغه
  • بهداشتی
  • تاریخی
  • تربیت کودک
  • تربیتی
  • تغذیه
  • حدیث
    • تربیتی
  • حکایت
  • خانه داری
  • خانواده
  • خانواده
  • سیاسی
  • سیره وسخنان بزرگان
  • شبهات
  • شهدا
  • طنز
  • طنز
  • عصر بخیر
  • فن بیان
  • قانون
  • قرآن
  • متن ادبی
  • مقام معظم رهبری
  • نشر کتاب
  • همسرانه
  • یک صفحه کتاب

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • نویسنده محمدی
  • امیرِعباس(حسین علیه السلام)
  • فائزه ابوالقاسمی

رتبه

  • رتبه کشوری دیروز: 8
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 30
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 22
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس