چگونه به کودکان کمک کنیم با هم بازی کننند؟
چگونه به کودکان کمک کنیم با هم بازی کننند؟
وقتی قرار است کودکتان با دیگران، دوستان و خانوادهاش در یک بازی دسته جمعی شرکت کند بهتر است در مورد این موضوعات و اتفاقات اجتناب ناپذیر با کودک و همسرتان و پدر و مادرهای دیگر به توافق برسید:
_جدایی
ـ رفتارهای ناپسند
ـ پرخاشگری
ـ تصاحب اسباب بازیها
اگر پدر و مادرها دراین موضوعات باهم به توافق برسند زمانی که مساله یا شرایط خاصی پیش بیاید میتوانند به راحتی از یکدیگر حمایت کنند. تصمیم گرفتن موقعی که کودک در بین بازی عصبانی میشود، با دیگران دعوا میکند، گریه زاری راه میاندازد و پرخاشگری میکند بسیار سخت است. بیشتر پدر و مادرها در این شرایط یکدیگر را مقصر میدانند و اصلا به این موضوع فکر نمیکنند که به جای پیدا کردن مقصر راهی برای خروج از بحران بیابند. اتحاد و توافق پدر و مادر و بزرگترها مانع ایجاد تنشهای بیشتر میشود. این پیشنهادها برای یافتن بهترین توافقات و روش تصمیم گیری و حمایت مفید هستند.
جدایی
اتفاقاتی مثل اینکه پدر یا مادر برای چند لحظه اتاق را ترک کند تا به تلفن پاسخ بدهد، رفتن به حمام یا بیرون رفتن از خانه بسیار پیش میآیند. پدر و مادر باید به کودک بگویند چه میکنند و چرا او را تنها میگذارند.
پدر و مادر باید به کودک از همان دوران نوزادی دلایل جدایی را توضیح بدهند. کودک باید بداند پدر یا مادر چرا او را حتی برای چند لحظه تنها گذاشته و رفته است. او نیاز دارد متوجه اتفاقاتی که میافتد، باشد.
به کودک بگویید کجا میروید، کی میروید و چه زمانی بر میگردید. اگر کودک ناراحت و بی قرار میشود شما باید به او اطمینان بدهید که هرگز او را تنها رها نمیکنید. به کودک اطمینان بدهید که کسی که مراقبش است دوستش دارد و شبیه پدر و مادرش است.
این روش به کودک کمک میکند تا اطلاعاتی را که برای شناخت محیط اطرافش نیاز دارد را کسب کند. حتی نوزازدان هم نیاز دارند تا با آنها حرف بزنید. آنها خیلی زودتر از آنچه که ما متوجه شویم حرف هایمان را میفهمند. اینکه به کودک بگویید او را تنها میگذارید، احساس احترام را در کودک تقویت میکنید. حرف زدن، به کودک احساس گرمی، نزدیکی و امنیت را برای بیان عمیق ترین احساسات بدون ترس از تایید نشدن ویا نادیده گرفتن توسط بزرگسالان میدهد. اگر کودک گریه کرد نباید نگران باشید، او احساساتش را با گریه نشان میدهد، او یاد میگیرد تا احساس علاقه و دوستی را بیان کند و بعد از مدتی کودک یاد میگیرد ترس از تنهایی و جدایی را کنار بگذارد.
حالا فرض کنید که میخواهید کودک را در جمع دوستانش تنها بگذارید. باید به او بگویید که کجا میروید کی برمی گردید. باید به او اطمینان بدهید که او در محیطی مطمئن و آرام قرار دارد و حتی اگر شما نباشید میتواند نیازها و درخواستهایش را از دیگران بخواهد و آنها از او مراقبت میکنند.
باهمسرتان در این مورد به توافق برسید. اگر کودک از تنهایی و دوری شما گریه کرد هر دو باید آماده پاسخگویی به کودک باشید. یکی از شما نباید به دیگری انتقاد کند که چرا خانه نبودی؟ چرا کودک را تنها گذاشتی و یا چرا به بچه توضیح میدهی که قرار است چه کنیم.
رفتارهای پرخاشگرانه
مواردی مثل هل دادن یا کتک زدن بچههای دیگر، بوسیدن یا بغل کردن از روی زور و اجبار رفتارهای پرخاشگرانه هستند.
کودکان نمیخواهند واقعا به دیگران آسیبی بزنند. جر زدن در بازی، هل دادن یا زدن خواسته و هدف کودکان نیست. زمانی که کودک بترسد یا عصبی و پریشان شود ممکن است با رفتارهای پرخاشگرانه واکنش نشان بدهد. پیش از اینکه کودک بخواهد و یا بتواند به کسی آسیبی بزند دخالت کنید و سعی کنید کودک را آرام کنید. کنترل کودک به شما کمک میکند تا جلوی رفتارهای پرخاشگرانه را به راحتی بگیرید. به جای اینکه او را شرمنده کنید یا مقصر بدانید میتوانید او را به آغوش بگیرید و آرامش کنید.
فرض کنید همه بچههای فامیل دور هم جمع شده اند و بازی میکنند. بعد از یک یا دوبار بازی دسته جمعی به راحتی میتوانید تشخیص بدهید که کدام بچه بیشتر رفتار پرخاشگرانه دارد و بازی را بهم میزند و دیگران را اذیت میکند. ابتدا باید یادتان باشد که یکی از والدین را مسئول مراقبت از کودکان بگذارید. بچهها نباید هرگز تنها رها بشوند. در قدم بعدی باید کودکی که رفتار پرخاشگرانه دارد را کنترل کنید. او را آرام نگه دارید و اجازه ندهید در بازی بچهها تنش و درگیری ایجاد بشود. این مراقبتهای فوری و هوشمندانه به مرور به بچهها کمک میکند تا روش درست بازی را یاد بگیرند و بدون ایجاد درگیری و با صمیمیت و دوستی باهم بازی کنند.
وقتی کودک ناآرام و پرخاشگر را آرام کردید سعی کنید با او ارتباط برقرار کنید. به چشمهای کودک نگاه کنید و او را به آغوش بگیرید. «من نمیذارم کسی اذیتت کنه دختر کوچولو»، «خیلی دوستت دارم عزیزم» این جملهها را به آرامی بگویید. اگر کودک پدر و مادر خودش را خواست او را پیش پدر و مادرش ببرید. اگر پدر و مادر آنجا نیستند شما سعی کنید شنونده حرفها و احساساتش باشید. مانع گریه کودک نشوید. این کار کمی از فشار عصبی و بی قراری کودک کم میکند.
پدر و مادر نباید هرگز جانب یک نفر را بگیرند و کودکی که خشونت میکند را تحقیر کنند. اگر دعوا و پرخاش بین خواهر و برادر است شما حق ندارید دیگری را به شدت بکوبید و یا یارکشی کنید. مثلا نباید پدر جانب دختر و مادر جانب پسر را بگیرد. هر دو باید متحد باشید حتی اگر در آن لحظه خاص مخالف عملکرد یکدیگر باشید.
انزواطلبی
رفتارهایی مثل کناره گیری از گروه و دوستان، تنها بازی کردن و ترس از برقراری ارتباط با دیگران انزوا طلبی کودک را نشان میدهند.پدر و مادر باید تلاش کنند تا کودک را وادار به برقراری ارتباط کنند. پیشنهادهایی خلاقانه برای دوست پیدا کردن و بازی کردن به کودک بدهید و سپس اجازه بدهید خودش انتخاب کند به چه روشی با دوستانش رابطه برقرار کند.
کودکان از اینکه در جمعهای دوستانه پذیرفته نشوند میترسند. ممکن است کودکتان به جمعی وارد شود و با شوق به سوی کودکان دیگر برود اما بعد از مدتی شروع به گریه کردن بکند. اجازه بدهید کودک با این ترس غلبه کند. کمک کنید تا با شجاعت و اعتماد به نفس وارد ارتباطهای جدیدی بشود. ارتباط و صمیمیت خودتان را با کودک حفظ کنید. به او اطمینان بدهید که شما در کنارش هستید و از او مراقبت میکنید سپس او را به جمع دوستان ببرید و از او بخواهید راهکارهایی که به او داده اید را عملی کند.
تصاحب اسباب بازی ها
بسیار عادی است که کودکی اسباب بازیهای دیگران را تصاحب کند و یا نوبت بازی را رعایت نکند. بزرگترها میتوانند بدون دخالت مستقیم مشکل را به راحتی حل کنند. به کودک پیشنهاد بدهید تا با اسباب بازی دوستش برای مدت محدودی بازی کند. با مهربانی از دوستش بخواهید تا عروسک را به دوستش قرض بدهد. از کودک بپرسید چرا دوست دارد با آن اسباب بازی خاص بازی کند. به کودک بگویید«از این اسباب بازی خوشت اومده؟باید از دوستت اجازه بگیریم تا باهاش بازی کنی»«اجازه بده دوستت از این اسباب بازی استفاده کنه. اون عروسکت رو نمیبره فقط میخواد باهاش بازی کنه»، «اگه هر دو باهم بازی کنین بیشتر بهتون خوش میگذره»، «منم کنارت منتظرمی مونم تا نوبت تو بشه».
یادتان باشد هیچ وقت چیزی را که برای خود کودک است با زور از او نگیرید. او همین شیوه را با دوستانش ادامه میدهد. گاهی قاپیدن اسباب بازیها بدون دلیل است و کودک اصلا نمیداند چرا اینکار را میکند.
اگر کودک را عادت داده باشید تا خواسته هایش را با التماس محقق کند او برای رسیدن به نیازها و درخواست هایش از شیوه گریه و زاری استفاده میکند. به همین ترتیب او در بازیهای جمعی نمیتواند خواسته هایش را بیان کند و آنقدر صبر میکند تا اشک هایش برای یک عروسک یا ماشین سرازیر شوند. اگر کودک فرصت و اجازه بیان خواستهها و نیازهایش را داشته باشد با دوستانش نیز همینطور رفتار میکند. او نه تلاش میکند دیگران را مجبور به التماس کردن کند و نه خودش از بیان خواسته هایش میهراسد.
منبع: اطلاعات/سلامت نیوز