دختر بچههاتون رو آرایش نکنین
دختر بچههاتون رو آرایش نکنین
اینکار حمله به حریم کودکیه؛ زیبایی طبیعیش رو زیر سوال می برید و ناخوداگاه بهش یاد میدین که او به خودی خود زیبا نیست و وقتی آرایش می کند زیبا می شود
دختر بچههاتون رو آرایش نکنین
اینکار حمله به حریم کودکیه؛ زیبایی طبیعیش رو زیر سوال می برید و ناخوداگاه بهش یاد میدین که او به خودی خود زیبا نیست و وقتی آرایش می کند زیبا می شود
گفتن عبارت “تو بیعرضهای” از جانب یه خانم به شوهرش یعنی فرو ریختن یک مرد؛
یعنی به دست خودتون زندگیتون رو خراب کنید….!
خشونت علیه زنان یعنی مامانت ساعت 7 بره نون تازه بخره بیاد بیدارت کنه که بیا صبونه درست کردم برات، تو بدون هیچ حرفی گوشیتو ورداری پیغام بدی به دوستت :صبحت بخیر
بیام دنبالت بریم بیرون؟
بعد مامانت تنهایی بشینه سر سفره!(¬_¬)
صلوات خاصه امام حسن عسکری علیه السلام
?اللّهُمّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بنِ علیِّ بنِ مُحَمَّد، اَلبَرِّ التَّقِیِّ الصّادِقِ الوَفِیِّ النُّورِ المُضیء ، خازِنِ عِلمِک وَ المُذَکِّرِ بِتَوحیدِک وَ وَلیِّ اَمرِک وَ خَلَفِ اَئِمَّةِ الدّینِ الهُداةِ الرّاشِدینَ وَ الحُجَّةِ عَلی اَهلِ الدُّنیا فَصَلِّ عَلَیهِ یا رَبِّ اَفضَل ما صَلَّیتَ عَلی آَحَدٍ مِن اَصفیائِک وَ حُجَجِکَ وَ اَولادِ رُسُلِکَ یا اِلهَ العالَمین.
#شهادت_امام_حسن_عسکری_تسلیت_باد
التماس دعا
عاقبت و فرجام ریاکاری
شخص مقدسی بود در روستایی شبی برای عبادت به مسجد رفت
مسجد خالی بود، دو رکعت نماز که به جا آورد، صدای خش خشی از گوشه های مسجد شنید، با خود گفت: پس من تنها در مسجد نیستم شخصی دیگر نیز هست.
سپس شیطان او را وسوسه کرد و شروع کرد با صدای بلندتر نماز خواندن،به خیال این که فردا آن ناآشنا، در ده و محلّه منتشر می کند که فلانی دیشب در مسجد تا صبح مشغول راز و نیاز بود و نماز نافله به جا می آورد!
این مقدس مآب به همین خیال ، حتی شب را هم به منزل نرفت و تا صبح مشغول نماز و راز بود. صبح که هوا روشن شد، وقتی که خواست از مسجد خارج شود، دید سگی نحیف و ضعیف از گوشه شبستان آمد و از در بیرون رفت!!
یک باره فهمید که همه آن خش خش ها، از این سگ بوده که از سرمای شب ، به داخل مسجد پناه آورده است.
و همه نماز نافله ها و گریه ها و اشکهای جناب مقدس هم برای رضایت سگ بوده است.
منابع:
داستانهای حکیمانه در آثار استاد حسن زاده آملی، هیئت تحریریه انتشارات نبوغ؛ در محضر استاد، ص 24٫