زندگی من و خسیسخان
09 دی 1396 توسط مدیر النفیسه
زندگی من و خسیسخانرفته بودیم برای عروسی خواهرزادهاش خرید کنیم. از اوایل ازدواجمان هیچوقت پیش نیامده بود که با او به خرید لباس شب بروم. اصلاً همیشه احساسم این بود که او مثل خیلی از مردهای دیگر از خرید کردن بیزار است. این بار چون تنها بودم از او خواهش… بیشتر »